بازگشتی

معنی کلمه بازگشتی در فرهنگستان زبان و ادب

{relapsing} [پزشکی] ویژگی بیماری ای که علائم آن مدت کوتاهی پس از بهبود ظاهری مجدداً آشکار می شود

جملاتی از کاربرد کلمه بازگشتی

است, که باید با یک جفت باز محاط شود. مورد چهارم یک ساختار شاخه‌ای از ساختاری که به صورت بازگشتی ایجاد شده را مدل می‌کند.
چرا بازگشتی ز آیین خویش چرا بر رخم چشم نگماشتی
بپرسید و گفتا شما را چه بود کز آن رزمگه بازگشتید زود
رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِیاً الآیة خداوندا! منادی سنّت بر سر وادی شریعت ما را خواند که: وَ أَنِیبُوا إِلی‌ رَبِّکُمْ. خداوندا! بجان و دل شنیدیم آن منادی در آن وادی، و بازگشتیم و گردن نهادیم، چه بود که یک بار خود خوانی، و این دل مرده زنده کنی؟ که خود گفتی: دَعاکُمْ لِما یُحْیِیکُمْ.
«و در آن روزگار ایشان را در نشستن بر آن جمله دیدم که ریحان خادم گماشته امیر محمود بر سر ایشان بود و امیر مسعود را بیاوردی و نخست در صدر بنشاندی، آنگاه امیر محمّد را بیاوردندی و بر دست راست وی بنشاندندی، چنانکه یک زانوی وی بیرون صدر بودی و یک زانو برنهالی‌ . و امیر یوسف را بیاوردندی و بیرون از صدر بنشاندندی بر دست چپ. و چون برنشستندی بتماشا و چوگان، محمّد و یوسف بخدمت در پیش امیر مسعود بودندی با حاجبی که نامزد بود. و نماز دیگر چون مؤدّب‌ بازگشتی، نخست آن دو تن بازگشتندی و برفتندی، پس امیر مسعود پس از آن بیکساعت.
الگوریتم‌های مافوق بازگشتی به بحث محاسبات بیش از حد به همان اندازه‌ای گره خورده است که محاسبات معمولی به الگوریتم‌های معمولی. محاسبه یک فرایند می‌باشد، در حالی که الگوریتم توضیح محدود سازندهٔ آن فرایند می‌باشد. به همین دلیل یک الگوریتم مافوق بازگشتی، فرایندی محاسباتی (شامل فرایندهای ورودی و خروجی) را تعریف می‌کند که با الگوریتم‌های بازگشتی قابل بیان نیستند.
قالُوا تِلْکَ إِذاً کَرَّةٌ خاسِرَةٌ (۱۲) چنین میگویند که: پس آن بازگشتی بس با زیان کاری است و باید آمد.
از جهتی کار او و صائن الدین ترکه اصفهانی بازگشتی به تبیین‌ها و اصطلاحات عرفانی قرن هفتم فرغانی شمرده می‌شود که در قرن هشتم عبدالرزاق کاشانی و قیصری تا حدی از آن‌ها غفلت کرده بودند.
مگس وارش از پیش شکر به جور براندندی و بازگشتی بفور
نیست او را بازگشتی در برون بازگشتش هست وهم واژگون
هر پیاده‌سازی این روش، از دو بخش تقسیم‌بندی آرایه و مرتب‌سازی تشکیل شده‌است و برای هر تقسیم‌بندی نیاز به یک محور دارد. پس از انتخاب محور، داده‌ها نسبت به آن مرتب می‌شوند یعنی همه داده‌های بزرگتر در یک طرف و داده‌های کوچکتر در طرف دیگر قرار می‌گیرند. با مرتب‌سازی بازگشتی این دو قسمت کل داده‌ها مرتب می‌شوند. برخلاف مرتب‌سازی ادغامی در این روش نیازی به ادغام این دو بخش نیست چرا که همه داده‌های قسمت چپ از داده‌های قسمت راست کوچکتر است.
در هر الگوریتم بازگشتی، آزادی قابل توجهی در انتخاب حالات پایه(زیرمسئله‌های کوچکی که به منظور پایان دادن به بازگشت، مستقیماً حل می‌شوند) وجود دارد.
این الگوریتم معمولاً در قالب توابع بازگشتی پیاده‌سازی می‌شود. به این صورت که در هر بار فراخوانی تابع، با اضافه شدن یک متغیر به‌طور متناوب همهٔ مقادیر ممکن را به آن نسبت می‌دهد و آن مقداری که با فراخوانی‌های بازگشتی بعدی سازگار است را ذخیره می‌کند.
که ما بازگشتیم زین بدکنش مگر شاه گردد ز ما خوش منش
به صورت بازگشتی فقط یک ریسه حق عبور از قفل را دارد. اگر ریسه دیگری وارد قفل شود باید منتظر شود تا ریسهٔ داخلی به صورت کامل به تعداد دفعات مختلف وارد شود و عبور کند. اما اگر تعداد ریسه‌هایی که وارد و قفل می‌شوند می‌شوند با تعداد قفل شده‌ها برابر باشد , یک ریسه به عنوان بزرگترین ریسه شناخته می‌شود و فقط آن اجازه اجرا دارد ( تعداد دفعاتی که وارد می‌شوند \ خارج شدن از قفل شمارش و پیگیری می کنید) تا کامل شود.
فَإِذَا اطْمَأْنَنْتُمْ فَأَقِیمُوا الصَّلاةَ میگوید: چون آرام گرفتید، و از بیم وترس و بیماری و قتال با دشمن آمن شدید، و بخانه‌های خویش بازگشتید، نماز تمام کنید، یعنی چهار رکعت. إِنَّ الصَّلاةَ کانَتْ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ کِتاباً مَوْقُوتاً که نماز فرضی است بر مؤمنان نبشته، و بر ایشان واجب کرده، و وقتهای آن پیدا کرده.
و طرفه‌تر آن آمد که بر خواجه بزرگ احمد عبد الصّمد امیر بدگمان شد با آن خدمتهای پسندیده که او کرده بود و تدبیرهای راست تا هرون مخذول را بکشتند؛ و سبب عصیان هرون از عبد الجبّار دانست پسر خواجه بزرگ‌، و دیگر صورت کردند که او را با اعدازبانی‌ بوده است، و مراد باین حدیث آمدن سلجوقیان بخراسان است. و از خواجه بونصر شنیدم، رحمة اللّه علیه، در خلوتی که با منصور طیفور و با من داشت گفت: «خدای، عزّ و جلّ، داند که این وزیر راست و ناصح است و از چنین تهمتها دور، امّا ملوک را خیالها بندد و کس باعتقاد و بدل ایشان چنانکه باید راه نبرد و احوال ایشان را درنیابد. و من که بونصرم بحکم آنکه سرو- کارم از جوانی باز الی یومنا هذا با ایشان بوده است بر احوال ایشان واقف- ترم، هم از قضای آمده‌ است که این خداوند ما بر وزیر بدگمان است تا هر تدبیر راست که وی میکند در هر بابی بر ضد میراند، و اذا جاء القضا عمی البصر . و چند بار این مهتر را بیازمود و خدمتهای مهم فرمود، با لشکرهای گران نامزد کرد بر جانب بلخ و تخارستان و ختلان و بر وی در نهان موکّل‌ داشت سالاری محتشم را و خواجه این همه میدانست و از سر آن میگذشت‌ و هیچ نصیحت بازنگرفت. اکنون‌ چون حدیث سلجوقیان افتاده است‌ و امیر غمناک میباشد و مشغول دل بدین سبب و میسازد تا لشکر بنسا فرستد، درین معنی خلوتی کرد و از هر گونه سخن میرفت، هر چه وزیر میگفت، امیر بطعنه‌ جواب میداد. چون بازگشتیم، خواجه با من خلوتی کرد و گفت «می‌بینی آنچه مرا پیش آمده است؟ یا سبحان اللّه العظیم‌! فرزندی از من چون عبد الجبّار با بسیار مردم از پیوستگان کشته و در سر خوارزم شدند تا این خداوند لختی بدانست که من در حدیث خوارزم بی‌گناه گونه‌ بوده‌ام. من بهر وقتی که او را ظنّ افتد و خیال بندد پسری و چندین مردم ندارم که بباد شوند تا او بداند یا نداند که من بی‌گناهم. و از آن این ترکمانان طرفه‌تر است‌ و از همه بگذشته‌، مرا بدیشان میل چرا باشد تا اگر بزرگ گردند پس از آن که مرا بسیار زمین و دست بوسه داده‌اند، وزارت خویش بمن دهند؟! بهمه حالها من امروز وزیر پادشاهی‌ام چون مسعود پسر محمود، چنان دانم که بزرگتر از آن باشم که تا جمعی که مرا بسیار خدمت کرده‌اند وزیر ایشان باشم. و چون حال برین جمله باشد، با من دل‌ کجا ماند و دست و پایم کار چون کند و رای و تدبیرم چون فراز آید؟ » گفتم: زندگانی خداوند دراز باد، این برین جمله نیست. دل بچنین جایها نباید برد، که چون بددل‌ و بدگمان باشد و چندین مهم پیش آمده است، راست نیاید . گفت: ای خواجه، مرا می‌بفریبی؟ نه کودک خردم. ندیدی که امروز چند سخن بطعنه رفت؟ و دیر است‌ تا من این میدیدم و می‌گذاشتم‌، امّا اکنون خود از حد می‌بگذرد . گفتم: خواجه روا دارد، اگر من این حال به مجلس عالی رسانم؟ گفت: سود ندارد که دل این خداوند تباه کرده‌اند . اگر وقتی سخنی رود ازین ابواب، اگر نصیحتی راست چنانکه از تو سزد و آنچه از من دانی براستی باز نمائی، روا باشد و آزاد مردی کرده باشی. گفتم: نیک آمد.
با استفاده از استنتاج بازگشتی، در مرحله آخر در انتخاب شوروی، شوروی با موافقت با خروج موشک‌ها نسبت به تشدید آن‌ها سود بیشتری می‌برد، پس موافقت می‌کند. در مرحله دوم و در نیز آمریکا از بین سودهای انتخابی این مرحله که برای حمله هوایی ۴، برای محاصره دریا ۵ و بدون اقدام، ۲ است، محاصره دریا را انتخاب می‌کند و در مرحله اول، نیز شوروی اقدام قرار دادن موشک‌ها در کوبا را که بیشترین سودش در آن است، را انتخاب می‌کند.
اوج کامش شامل اعمال غیرارادی مانند تنجش عضلانی در نواحی مختلف بدن، احساس سرخوشی و ایجاد حرکات و صدا غیر عادی در بدن است. دوره پس از اوج کامش که با نام دوره بازگشتی شناخته می‌شود که تجربه‌ای آرامش بخش است و به ترشح هورمون‌های عصبی اکسی‌توسین و پرولاکتین کمک می‌کند. اگرچه باور بر این است که زنان دوره بازگشتی را تجربه نمی‌کنند و بنابراین می‌توانند یک یا چندین اوج کامش دیگر را پس از نخستین اوج کامش داشته باشند، اما برخی از منابع ادعا می‌کنند که زنان قادر به تجربه دوره بازگشتی نیز هستند؛ چرا که ممکن است پس از اوج کامش خود برای زمان کوتاهی تحریک جنسی نداشته باشد.
حال مسئله به ۴ زیرمسئله با اندازهٔ نصف مسئله قبلی تبدیل شده‌است؛ بنابراین می‌توان این ۴ مسئله را به روش بازگشتی حل و در زمان خطی، عبارت کلی را محاسبه کرد. پیچیدگی