بازماند

معنی کلمه بازماند در فرهنگستان زبان و ادب

{sequela} [پزشکی] هر اختلال یا حالت مرضی که به دنبال ابتلا به یک بیماری رخ دهد و باقی بماند

معنی کلمه بازماند در ویکی واژه

هر اختلال یا حالت مرضی که به دنبال ابتلا به یک بیماری رخ دهد و باقی بماند.

جملاتی از کاربرد کلمه بازماند

ز یزدان بدین بازماند دلم پس آنگاه دل را ز تن بگسلم
یکی دیگر از مواردی که می‌توان بدان اشاره کرد، طرحی دربارهٔ روزهای آخر زندگی کوروش، وصیت او تعیین جانشین و دادن پند و اندرز به بازماندگان است که گزنفون در کوروش نامه آورده و در شاهنامه فردوسی در گزارش پایان زندگی شاهان نمونه آمده‌است و طرح کلی تاریخ‌های باستانی و حماسی این سرزمین است.
اشغال بارها برای فیلم شدن به کارگردانیِ بیضایی در نظر گرفته شده، و هر بار به مشکلی برخورده و نشده: در نیمهٔ دوّمِ دههٔ ۱۳۶۰ در لوکیشنی در مشهد، بار دیگر در ۱۳۸۸ که تا آستانهٔ پیش‌تولید رفت و از ادامه بازماند، و در بهمنِ ۱۳۹۲ نیز که خبرِ بازگشتِ عن‌قریبِ بیضایی به ایران برای ساختِ فیلمِ اشغال منتشر شد ولی این بار نیز ساختِ اشغال منتفی شد. محمّد رحمانیان در ۱۳۸۲ گفت: «در ۱۲-۱۰ سال اخیر روی آن دکوری که بیضایی برای فیلمنامهٔ اشغال نوشته ۲۰ تا سریال ساخته شده، ۱۰ فیلم سینمایی ساخته شده. ولی امکان این که خود فیلمنامهٔ اشغال ساخته شود هرگز وجود ندارد.»
چو در چارم بیک سوزن باستاد حقیقت بازماند از آتش و باد
زیارانی که ازتو پیش رفتند بران تا بگذری ای بازمانده
و گفت: چیزی که از آن خدای در من همی کردند من نیز روی به خدای باز کردم و گفتم الهی اگر مرا چیزی دهی که از گاه آدم تا به قیامت بر لب هیچ کس از تو نگشته بود کومن بازماندهٔ هیچکس نتوانم خورد.
در اصل لوول در تیم خدمه کمکی آپولو قرار داشت و مایکل کالینز خدمه اصلی بود. با این وجود، در ژوئیه سال ۱۹۶۸، او به دلیل فتق دیسک بین مهره‌ای به زیر تیغ جراحی رفت و از همراهی بقیه بازماند.
چو صیاد از پی نخجیر راند زبون تر صید مسکین بازماند
در گسترهٔ شهر دوشنبه که اکنون پایتخت تاجیکستان است، بازماندهٔ ساختمان‌هایی کشف شده که به سدهٔ پنج پیش از میلاد بر می‌گردد. در سال ۱۸۶۸ ادارهٔ روستای دوشنبه توسط دولت تزاری روسیه به امیر بخارا واگذار شد.
در سال ۱۱۱۷ به قلمروی بازماندگان غزنوی لشکرکشی کرد و سلطان ارسلان‌شاه غزنوی را در نبرد غزنی شکست داد و برادر ارسلان بهرام شاه را به عنوان دست‌نشانده سلجوقی سر کار آورد.
از فیلم‌ها یا مجموعه‌های تلویزیونی که وی در آن‌ها نقش داشته است می‌توان به نبراسکا، کوهستان سرد، انتخابات، بچه‌های کوچک، میس سان‌شاین کوچولو و بازماندگان اشاره نمود.
داود یکی از شخصیت‌های اصلی در مجموعه تلویزیونی فراطبیعی درام بازماندگان (۲۰۱۴-۲۰۱۷) شبکهٔ اچ‌بی‌او بود که به خاطر آن نامزد جوایز امی ساعات پربیننده برای بهترین بازیگر مهمان زن در مجموعه تلویزیونی درام شد. در سال ۲۰۱۷، او نقش شخصیت خاله لیدیا در مجموعهٔ تلویزیونی سرویس هولو تحت عنوان سرگذشت ندیمه را ایفا کرد که برای آن برندهٔ جایزه امی ساعات پربیننده برای بهترین بازیگر نقش مکمل زن در مجموعه تلویزیونی درام شد.
از فیلم‌هایی که وی در آنها نقش داشته‌است، می‌توان به بازمانده اشاره کرد.
هردوشان از هول دریای عجب در تحیر بازمانده خشک لب
لایپزیگ با کسب مقام سوم بوندس‌لیگا در سال ۲۰۱۹ توانست به لیگ قهرمانان اروپا ۲۰–۲۰۱۹ راه‌یابد و توانست از گروهش بالا آمد و با شکست تاتنهام و اتلتیکومادرید در یک‌هشتم و یک چهارم نهایی به نیمه نهایی رسید و حریف پاری سن ژرمن شد. اگر چه این تیم در دیدار نیمه نهایی با نتیجه سه بر صفر مغلوب تیم پاریسی شد و از راهیابی به فینال بازماند.
ز تو بازماند همین رنج تو به دشمن رسد کوشش و گنج تو
عرب‌های خراسان گروهی از اعراب مهاجر به منطقه خراسان است. این گروه از نگاه تاریخی بیشتر در جنوب و مرکز استان‌های خراسان ساکن‌اند. این افراد بازماندگان اجداد عرب خود می‌باشند که در قرون اولیه اسلامی به ایران آمده‌اند. تکلم به زبان عربی، معرف قومیت آنان است. گروهی از اعراب خراسان معاودان عراقی (پیش از صدام یا پس از اشغال عراق) می‌باشند.
از حسن تو بازمانده تا چند؟ بر صبر من احتمال تا کی؟
اما بعد، چنین گوید جمع کنندهٔ این کتاب امیر عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر ابن قابوس بن وشمه‌گیر بن زیار مولی امیرالمؤمنین با فرزند خویش گیلانشاه که بدان ای پسر که من پیر شدم و پیری و ضعیفی بر من چیره شد و منشور عزل زندگانی از موی خویش بر روی خویش کتابتی می‌بینم که آن کتابت را دست چاره‌جویی از من کشف نتواند کرد، پس ای پسر چون من نام خویش در دایرهٔ گذشتگان دیدم مصلحت {چنان دیدم} که پیش از آنکه نامهٔ عزل به من رسد نامه‌ای اندر نکوهش روزگار و سازش کار و بیش بهرگی جستن از نیک‌نامی یاد کنم و ترا از آن بهره‌مند کنم، بر موجب مهر پدری، تا پیش از آنکه دست زمانه ترا نرم کند خود به چشم عقل اندر سخن من نگری و فزونی یابی و نیک‌نامی هر دو جهان حاصل کنی و مبادا که دل تو از کاربندی این کتاب بازماند؛ آنگاه از من آنچه شرط مهر پدری‌ است آمده باشد، اگر تو از گفتار من بهرهٔ نیک نجویی چون بندگان دیگر باشند بشنودن و کار بستن نیک به غنیمت دارند و اگر چه سرشت روزگار بر آن جمله آمد که هیچ فرزند پند پدر خویش را کار نبندد که آتشی در باطن جوانان است که از روی غفلت پنداشت خویش ایشان را بر آن دارد که دانش خویش برتر از دانش پیران دانند، اگر چه مرا این معلوم بود، مهر و شفقت پدری مرا یله نکرد که خاموش باشم، پس آنچه از موجب طبع خویش یافتم در هر بابی سخنی چند جمع کردم و آنچه شایسته و مختصر‌تر بود اندرین نامه نوشتم، اگر از تو کاربستن خیزد خود، پسند آمد و الا آنچه شرط پدری بود کرده باشم که گفته‌اند که بر گوینده بیش از گفتار نیست، چون شنونده خریدار نیست جای آزار نیست.
درین معنی حکایت کنند که بو عمر نجید در ابتداء ارادت خویش به مجلس بو عثمان مغربی بسیار رفتی، و آن سخن بو عثمان در وی اثر کرد، تا او را بتوبت در آورد، و روزگاری بر سیرت صالحان می‌رفت، و خدمت بو عثمان میکرد. آخر وی را فترتی بیفتاد. و از پیش بو عثمان بگریخت، و از مجلس وی بازماند، و بو عثمان هر وقت در اندیشه آن بود که تا وی را ببیند، و نصیحت کند، و از آن فترت باز رهاند.