بازشناسی

معنی کلمه بازشناسی در لغت نامه دهخدا

بازشناسی. [ ش ِ ] ( حامص مرکب ) یکی از پنج مرحله ای که حافظه آدمی درباره یادآوری چیزی انجام میدهد و آن عبارت است از تشخیص این نکته که «امر به خاطره آمده » تعلق به گذشته دارد و نه ادراک فعلی است و نه خیال واهی. این بازشناسی به سه وجه صورت میگیرد: عملی ، حسی ، عقلی. بازشناسی عملی عبارتست از آگاهی شخص به مصرف اشیاء، بازشناسی حسی در صورتی است که شخص در برابر امری حس کند که سابقاً هم ادراکش کرده است و بازشناسی عقلی هنگامی است که نفسانیات مختلفی که محیط بر تذکارند، به اندازه کافی صراحت پیدا کنند و در نتیجه آن صراحت ، شخص حالت فعلی ذهن خود را قطعاً منسوب به گذشته بداندو آن را با ادراکات فعلی و خیالات واهی فرق بگذارد. ( از کتاب علم النفس یا روانشناسی دکتر سیاسی ص 136 ).

معنی کلمه بازشناسی در فرهنگ فارسی

یکی از پنج مرحله ای که حافظه انسان در یاد آوری چیزی انجام میدهد

معنی کلمه بازشناسی در ویکی واژه

باز‌شناسی
فرق گذاشتن و تشخیص دادن اعضای یک مجموعه از یک‌دیگر.
بازشناسی یا ارج‌شناسی، برسمیت‌شناسی هویت دیگری. هویت‌گرا.

جملاتی از کاربرد کلمه بازشناسی

او را ز خود چو بازشناسی درو گریز خود را ازو چو فرق کنی، رخ ز خود بتاب
واژهٔ دین در زبان‌های ایرانی ریشه دارد. در سانسکریت و گاتها و دیگر بخش‌های اوستا مکرر واژهٔ «دئنا» آمده دین در گاتها به معانی مختلف کیش، خصایص روحی، تشخص معنوی و همچنین به معنای وجدان بکار رفته‌است و به معنی اخیر دین یکی از قوای پنجگانهٔ باطن انسان است واژه دین از واژه اوستایی دَئِنا ریشه می‌گیرد. خود واژه دئنا به ریشه کارواژه «دا» به معنی اندیشیدن و شناختن می‌رسد. در اوستا واژهٔ دئنا به معنی دین و نیز نیروی ایزدی بازشناسی نیک از بد گزارش شده‌است.
هندوئیسم هم چنان‌که یک دین است، یک شیوه زندگی نیز هست. هندوان در یافتن راهی که باید در پیش گیرند از آزادی بسیار برخودارند، اگر چه آنان برای بازشناسی آنکه در موقعیت (ایستار) ویژه، کردار درست و درخور کدام است، همواره با نگرانی‌هایی روبرو هستند، اما این دین رواداری و نرمش بسیاری از خود نشان می‌دهد.
یا أَیُّهَا النَّاسُ، ای مردمان، إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثی‌، بیافریدیم ما شما را از یک مرد و از یک زن، وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً، و شما را شاخ شاخ کردیم، وَ قَبائِلَ، و خاندان خاندان، لِتَعارَفُوا، تا یکدیگر بازشناسید رحم پیوستن را، إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ، گوهری تر شما بنزدیک اللَّه پرهیزکارتر شماست، إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ (۱۳)، اللَّه دانای است آگاه.
داستان بردیا نیز در روایت یونانی، افسانه وار حکایت شده، حال آنکه شرح تاریخی آن در سنگ نبشته بیستون آمده‌است. نکاتی چون خوابی که از آینده خبری دهد، شباهت میان بردیای راستین و مغ همنام او، معری مغ با دو شخصیت و بازشناسی مغِ دروغین با دیدن بریدگی گوش‌هایش از جنبه افسانه‌ای این داستان هستند.
درون‌مایه داستان‌های اکبرپور را مضامینی همچون بازیابی و بازشناسی هویت و ارادهٔ فردی، تنهایی و صلح تشکیل می‌دهد.جنگ از مواردی است که اثرات مخرب آن در چند اثر از جمله شب به خیر فرمانده،تو شجاعی فرمانده،خداحافظ ماه و اگر من خلبان بودم به شکل کودکانه ای نمایش داده شده است.
او عمده پژوهش‌هایش را صرف بازشناسی و بازفهمی تفکر فلسفی آلمان در سده‌های هفدهم تا بیستم کرد.
ای دل مرا بحل کن وی دیده خون گری چندان که راه بازشناسی همی ز چاه