بازرگانی. [ زَ ] ( حامص ) تجارت. سوداگری. داد و ستد. خرید و فروش. ستد و داد. معامله.( منتهی الارب ) ( المنجد ). رَقاحَه. مُتاجَرَه. ( منتهی الارب ). تَجر. اِتجار. ( منتهی الارب ) ( تاج المصادر بیهقی ). ضَیعَه. ( منتهی الارب ) : و بازرگانی شان [ بازرگانی مردم زبید بعربستان ] سیم است و زر ولکن دوازده درم ایشان یک درم سنگ سنجد و دیناری از وی یک درم سنجد. ( حدود العالم ). و بازرگانیشان [ بازرگانی مردم شهر دمار بعربستان از عمل صنعا ] بچیزی است چون قندهری و هشت از وی در می سنجد. ( حدود العالم ). و بازرگانی ایشان [ مردم ناحیت مغرب ] بیشتر بزر است. ( حدود العالم ). سر بازرگانی راستی است. ( قابوسنامه ). گه غدر کند با تو و گه مکر فروشد صد لعنت بر ضیعت و بر بازرگانیش.ناصرخسرو.دو شریک... به بازرگانی میرفتند. ( کلیله و دمنه ). - بازرگانی دریا ؛ تجارت بحری : در سه کار اقدام نتوان کرد مگر به رفعت همت ، عمل سلطان و بازرگانی دریا و... ( کلیله و دمنه ). - وزارت بازرگانی و پیشه و هنر ؛ اصطلاحی است که از طرف فرهنگستان ایران بجای وزارت تجارت و صنایع برگزیده شده است. این وزارتخانه امور مربوط به تجارت و داد و ستد داخلی و خارجی کشور را بررسی میکند.
معنی کلمه بازرگانی در فرهنگ عمید
سوداگری، تجارت.
معنی کلمه بازرگانی در فرهنگ فارسی
( وزارت ) وزارت تجارت . در اواخر سلطنت ناصر الدین شاه و نیز در زمان مظفر الدین شاه قاجار امور تجارت ایران در دست شخصی بود که عنوان [ وزیر تجارت ] را در دربار داشت . در آغاز مشروطیت ضمن نخستین کابینه ای که به مجلس شورای ملی معرفی گردید دو وزیر بنام وزیر فواید عامه و وزیر تجارت عضویت داشتند ولی در سال ۱۲۹۳ ه. ش . این دو وزارتخانه یکی گردید و سازمانی بنام وزارت تجارت و فلاحت بوجود آمد . در سال ۱۳٠۸ به موجب قانونی که به تصویب مجلس رسید وزارت تجارت و فلاحت و طرق و شوارع به وزارت طرق و شوارع و وزارت اقتصاد ملی تجزیه گردید که امور تجارت و فلاحت نیز به عهده وزارت اخیر بود . در سال ۱۳۱٠ به موجب قانونی که به تصویب مجلس رسید به جای وزارت اقتصاد ملی سه اداره مستقل بنام اداره کل تجارت اداره کل فلاحت و اداره کل صناعت تشکیل شد . در سال ۱۳۱۶ اداره کل تجارت به وزارت بازرگانی تبدیل گردید پس از شهریور ۱۳۲٠ وزارت تجارت و وزارت صناعت یکی شد و بعد از چند سال مجددا به دو وزارت بازرگانی و صنایع و معادن تفکیک گردید . وزارت بازرگانی شامل ادارات ذیل است : واردات آمار مطالعات اقتصادی پایا پای صادرات استاندارد ها نمایشگاهها بازرگانی داخلی تثبیت قیمتها اوزان و مقیاسها کار گزینی حسابداری و انتشارات.
معنی کلمه بازرگانی در دانشنامه عمومی
بازرگانی ( کسب وکار یا تجارت ) به تجارت کالاها وخدمات، فناوری، سرمایه یا دانش در مقیاس بزرگ اشاره دارد. این بزرگ مقیاس بودن به این مفهوم است که بازرگانی، تجارتی است که بیشتر توسط سازمان ها و شرکت ها انجام می گردد. بازرگانی به معنای فعالیت های خرید و فروش کالاها و خدمات است و شامل مبادله کالاها، خدمات و ایده ها می شود. بازرگانان و سازمان هائی از قبیل بنگاه های اقتصادی بخش خصوصی یا دولتی همگی می توانند در این فرآیند حضور داشته باشند . بازرگانی مجموعه فعالیت هائی از قبیل خرید و فروش و مبادله کالا یا خدمات از مرحله تولید ( تامین مواد اولیه، زنجیره تأمین ) تا تحویل محصول به دست مشتری ( تبلیغات، بازاریابی، فروش، توزیع ) و پس از آن ( خدمات پس از فروش، پشتیبانی ) و امور مالی، قانونی و مدیریتی را در بر می گیرد. بازرگانی تعاریف متعددی از دیدگاه های گوناگون دارد : • بازرگانی مجموعه ای از فعالیت ها، کارها، رویه ها و موسساتی است که به طور مستقیم یا غیرمستقیم در اعمال تجاری و توزیع و انتقال محصولات و فروش آنها دخیل هستند. • بازرگانی براساس این واقعیت است که هر محصولی که تولید می شود، باید به فروش رسیده و مصرف شود. به این ترتیب، «بازرگانی» برای تسهیل خرید و فروش مؤثر و بدون وقفه کالاها و خدمات وارد عمل می شود. • بازرگانی شامل تمام فرآیندهایی است که با داد و ستد محصولات و خدمات مرتبط هستند. این اصطلاح معمولاً به انجام تجارت و خرید و فروش کالاها و خدمات در مقیاس بزرگ اشاره دارد. • بازرگانی روابط متقابل میان مردم یا کشورهای مختلف و شهروندان یا ساکنان آنها از طریق تجارت است که نه فقط شامل خرید، فروش و مبادله محصولات می شود، بلکه بنگاه ها و وسایل و لوازمی که به واسطه آنها تجارت انجام می پذیرد را نیز دربر می گیرد. • بازرگانی مبادله کالاها ( شامل مواد خام، کالاهای واسطه ای و نهایی ) و خدمات بین خریداران و فروشندگان در ازای قیمت در بازارها است و شامل مبادله ارزها، کالاها و اوراق بهادار در بازارهای تخصصی مبادله می شود. • بازرگانی شامل بنگاه ها و کسب و کار هایی است که فعالیت اصلی آنها فروش مجدد کالاهای خریداری شده است. بازرگانی همچنین شامل واسطه های تجاری، خدمات بانکی و مالی، ترابری، بسته بندی، انبارداری، ارتباطات، تبلیغات و بیمه می شود. • بازرگانی به خرید و فروش کالاها و خدمات اشاره دارد و شامل تمام فرآیندهایی است که با مبادلات محصولات و خدمات مرتبط است. این اصطلاح معمولاً به انجام تجارت در مقیاسی بزرگ اشاره دارد. • بازرگانی شاخه ای از علم اقتصاد است که بر تجارت و مبادله کالاها و خدمات در هر مرحله میان تولیدکنندگان و مصرف کنندگان تمرکز دارد. اقتصاددانان قرن هجدهم اقتصاد انگلستان را به سه بخش اصلی تقسیم کرده بودند: کشاورزی، تولید و بازرگانی.
معنی کلمه بازرگانی در ویکی واژه
commercio
جملاتی از کاربرد کلمه بازرگانی
از حلب آمده بازرگانی یافته ثروت بی پایانی
عَلی تِجارَةٍ تُنْجِیکُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِیمٍ (۱۰) بر بازرگانی که باز رهاند شما را از عذابی درد نمای.
پس اهل بصیرت و بزرگان این بشناختند که در این جهان به بازرگانی آمده اند و معاملت ایشان با نفس است و سود و زیان این معاملت بهشت و دوزخ است، بلکه سعادت و شقاوت ابد است، پس نفس خود را به جای انباز بنهاده اند، و چنان که با انباز اول شرط کنند آنگاه وی را گوش دارند آنگاه حساب کنند و اگر خیانت کرده باشد عقوبت و عتاب کنند، ایشان نیز با نفس خویش بدین شش مقام بایستادند: مشارطت و مراقبت و محاسبت و معاقبت و مجاهدت و معاتبت.
او برای نوشتن کتابش از ساحل هند تا اندلس در اسپانیا مسافرت کرد و بیشتر نوشتههایش بر پایه مشاهدات خود او است. وی عمیقاً در همه فعالیتهای اقتصادی، دینی و بازرگانی مردمان هر ناحیه تحقیق میکرد و در ابتدای کتاب خود نیز توضیح دادهاست که کتابش تنها به شرح کوهها و بیابانها و رودها و دریاهای ممالک اسلامی نپرداختهاست.
نخستین بازرگانی که با وجود نعمت و مکنت، غلامان و کنیزان دارد دلاویز و شاگردان چابک. هر روز به شهری و هر شب به مقامی و هر دم به تفرجگاهی از نعیم دنیا متمتع.
در شبکههای اجتماعی صورت جلسهای از بانک گردشگری منتشر شد که بنابر آن اعضای هیئت مدیره، از جمله مهدی جهانگیری، عضو هیئت مدیره بانک گردشگری، نائب رئیس اتاق بازرگانی تهران و برادر اسحاق جهانگیری به خود ۲۰۰ میلیون تومان پاداش دادهاند. گفته شد با توجه به خصوصی بودن بانک گردشگری چنین پاداشی خلاف قانون و رویههای متعارف نیست.
این فقرا و مساکین، بحکم آیت دو سهم ایشان راست چندان که بدو سهم بر آید بایشان دهند که بآن بازرگانی کند و کسب بآن بخرد تا حاجت وی بر آید و فقر وی زائل گردد، و اختلف العلماء فی حدّ الغنی الّذی یمنع اخذ الصدقة، فقال الاکثرون: حدّه ان یملک مائتی درهم و قال قوم: من ملک خمسین درهما لا یحلّ له الصدقة، لقول النبی ص: من سأل النّاس و له ما یغنیه جاء یوم القیمة و مسئلته فی وجهه خموش او خدوش قیل و ما یغنیه قال خمسون درهما او قیمته من الذّهب، و هو قول الثوری و ابن المبارک و احمد و اسحاق.
با این حال، پرتغالی ها نیز مجبور بودند برای یافتن آب شیرین سفرهای طولانی را به جزیره قشم یا لارک انجام دهند.سرانجام، در پایان ژانویه ۱۵۰۸، سه تن از ناخداهای های آلبوکرکی - آفونسو لوپس دا کوستا، آنتونیو دو کامپو، و مانوئل تلس - با کشتی های خود به کوچین، در هند رفتند. آلبوکرکی با درک ضعف موقعیت خود در ۸ فوریه از هرمز خارج شد و به سقطرا بازگشت و به راهزنی و غارت کشتی های بازرگانی و بنادر پرداخت و عهد کرد که ریش خود را تا زمانی که هرمز را تسخیر نکند، کوتاه نکند.
ورود اصلاحطلبان به اتاق بازرگانی به حضور چند تن از اعضای آنها انجامید. محمدرضا بهزادیان کمکم برای ریاست اتاق بازرگانی در دوره بعدی برنامهریزی کرد و سرانجام موفق شد ۲ سال بهعنوان رئیس اتاق بازرگانی تهران فعالیت کند. تعدد جناحهای سیاسی در این دوره از انتخابات، به سیاسی شدن بیشتر اتاق بازرگانی انجامید که خیلی از منتقدین، این دوره را، دوره جایگزینی سیاست بهجای اقتصاد در اتاق بازرگانی میدانند.
میتسوبیشی کرپریشن بزرگترین شرکت بازرگانی عمومی ژاپن از اواخر دهه 1960 تا اواسط دهه 1980 بود. پس از سقوط به رتبه پنجم در سال 1986، یک سری خریدهای بزرگ و ادغام در خارج از کشور را همراه با سایر شرکت های گروه میتسوبیشی آغاز کرد. تا سال 2015، میتسوبیشی کرپریشن دوباره رتبه اول شرکت بازرگانی عمومی را از نظر درآمد خالص کسب کرد. با این حال، میتسوبیشی کرپریشن اولین ضرر خالص پس از جنگ خود را در سال مالی منتهی به مارس 2016، در بحبوحه کاهش رشد اقتصاد چین و رکود در بازارهای کالا تجربه کرد، که باعث شد میتسوبیشی کرپریشن موقعیت شماره 1 خود را در برابر ایتوچو از دست بدهد.
حکایت: به روزگار جد من شمسالمعالی خبر دادند که در بخارا بازرگانی غلامی دارد، بهای وی دو هزار دینار، احمد سعدی پیش امیر این حکایت بکرد، امیر {را} گفت: ما را کس باید فرستاد تا این غلام را بخرد، امیر گفت: ترا بباید رفت. پس احمد سعدی به بخارا آمد و نخاس را بدید و بگفت تا غلام را حاضر کردند و به هزار و دویست دینار بخرید و به گرگان آورد. امیر بدید و بپسندید و این غلام را دستارداری داد، چون دست بشستی دستار بوی دادی تا دست خشک کردی. چندگاه برآمد، روزی امیر دست بشست، این غلام دستار به وی داد، امیر دست پاک کرد و در غلام همینگریست؛ بعد از آنکه دست خشک کرده بود همچنان دست در دستار همیمالید و درین غلام مینگریست، مگر وی را خوش آمده بود دیدار وی، دستار باز داد و زمانی ازین حال بگذشت، ابوالعباس غانم را گفت: این غلام را آزاد کردم و فلان ده را به او بخشیدم، منشور بنویس و از شهر دختر کدخدایی را از بهر او بخواه و بگو تا وی در خانه بنشیند، تا آنگاه موی روی برآرد؛ آنگاه پیش من آید. ابوالعباس غانم وزیر بود، گفت: فرمان خداوند راست، اما اگر رأی خداوند اقتضا کند بنده را بگوید که مقصود ازین سخن چیست؟ امیر گفت: امروز حال چنین و چنین بود و سخت زشت باشد که پادشاه سپس هفتاد سال عاشق شود و مرا بعد هفتاد سال به نگاهداشت بندگان خدای تعالی مشغول باید بود و به صلاح لشکر و رعیت و مملکت خویش، من به عشق مشغول باشم نه نزدیک حق تعالی معذور باشم نه به نزدیک خلقان.
چون دیویس از حریم خصوصی خود بسیار حراست میکرد، بهجز از موفقیتهای شخصی وی، رسانهها به سایر ابعاد زندگی تجاری و خصوصی وی دسترسی و اطلاعات نداشتند. او معمولاً با مصاحبهها میانه خوب نداشت. او به یک گزارشگر گفت، «من تمام زندگیام مجبور بودم بسیار زحمت بکشم». «من مجبور بودم برای کسب یک درآمد خوب، شانزده ساعت در روز کار کنم. آیا تو شانزده ساعت در روز کار میکنی؟» مجله تایمز از دیویس به عنوان یک «غول بازرگانی بسیار تندخو… که با خودکامگی و کوبیدن مشت بر میز بر [آلکوا] حکم میراند» نام برد، نظری که در آن زمان بهطور گسترده در رسانهها، نامرسوم نبود.
مورخان بسیاری در تحلیل این فتنه، خود امین را مقصر میدانند، چرا که برادرانش را از ولیعهدی خلع کرده، و پسر خویش، موسی را ولیعهد گرداند، این فتنه به نوبهٔ خود سبب شد از منزلت شهر بغداد که محل دانشآموزی و هنر و بازرگانی بود کاسته شود؛ و از جهت دیگر به سستی و نایکپارچگی مسلمانان انجامید.
در سال ۱۹۴۵، مدیر اجرایی فروشگاههای برادوی بود که بعدها با ۱۵۰ فروشگاه و میزان فروشی در حدود ۷٫۵ میلیارد دلار در سال وقف شد. پس از جنگ جهانی دوم، او فروشگاههای جدیدی را در کنار بزرگراههای آمریکا افتتاح کرد. در سال ۱۹۴۶، مرکز کرنشاو متعلق به وی در حومهٔ شهر لسآنجلس، از اولین مراکز خرید در ایالات متحده آمریکا بود. کارتر بخشی از سهام خود را به شرکت برادارن هیل واگذار نموده و در سال ۱۹۵۰ این دو شرکت باهم ادغام شدند. فروشگاههای آنها شامل امپریوم، نیمان مارکوس، والدنبوکس و برگدورف گودمن بود. او بهعنوان عضوی از هیئتمدیرهٔ اتاق بازرگانی منطقهٔ لسآنجلس، انجمن خردهفروشان کالیفرنیا، شعبهٔ لسآنجلس بانک فدرال رزرو سانفرانسیسکو، شرکت هواپیمایی نورثروپ و بانک کالیفرنیا فعالیت میکرد.
اسلام در این منطقه به وسیله بازرگانان وارد بر این سرزمین شد. این بازرگانان، در اواخر قرن چهاردهم و اوایل قرن پانزدهم میلادی به دنبال بازرگانی و بعضاً تبلیغ دین، به این کشور وارد شدند./۸/ در ابتدا، افرادی که به اسلام گرویدند، به نام موروها شناخته شدند. بیشتر مسلمانان فیلیپین در جزیره میندانائو، مجمع الجزایر سولو و پالاوان زندگی میکنند. منطقه خودمختار بانگسامورو، منطقهای به عنوان یک منطقه تماماً مسلماننشین شناخته میشود.
در سال ۱۳۷۸(۱۹۹۹) از طرف اتحادیه تولیدکنندگان و بازرگانان ارمنستان به ریاست آرام سارگسیان نخستوزیر وقت ارمنستان به کسب مدال طلا نائل گشت و در سال ۱۳۷۹(۲۰۰۰) از طرف مدیرکل بازرگانی خارجی وزارت صنایع تقدیر دریافت داشت.
بازرگانی را شنیدم که صد و پنجاه شتر بار داشت و چهل بنده خدمتکار.
هرمز در جواب نوشت که هزار دینار و صد هزار دینار چندان پیش ما قدری ندارد، و چون ما بازرگانی کنیم پادشاهی که کند و بازرگانان چه کنند؟
إِنَّ الَّذِینَ یَتْلُونَ کِتابَ اللَّهِ ایشان که میخوانند نامه خدای، وَ أَقامُوا الصَّلاةَ و نماز هنگام بپای میدارند، وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ و از دست میبیرون کنند درویشان را از آنچه ما ایشان را روزی دادیم، سِرًّا وَ عَلانِیَةً نهان و آشکارا، یَرْجُونَ تِجارَةً میبیوسند سود بازرگانیی، لَنْ تَبُورَ (۲۹) که آن بازرگانی هرگز زیان زد نیاید
آوردهاند که در شهر کشمیر بازرگانی بود حمیر نام و زنی ماه پیکر داشت که نه چشم چرخ چنان روی دیده بود، نه راید فکرت چنان نگار گزیده،رخساری چون روز ظفر تابان و زلفی چون شب فراق درهم وبی پایان.