باریکی

باریکی

معنی کلمه باریکی در لغت نامه دهخدا

باریکی. ( حامص ) دقت و نازکی. ( ناظم الاطباء ). نازکی و لطافت و دقت. ( آنندراج ). ظرافت. نازکی. ( دِمزن ).
چو از باریک بینی موی میسفت
بباریکی سخن چون موی میگفت.نظامی.سنانش از موی باریکی سترده
ز چشم موی بینان موی برده.نظامی. || لاغری :
آن چنان کز حجاب تاریکی
کس نبیند دراز و باریکی.نظامی.ای ز باریکی میانت همچو مویی در کمر
غنچه از رشک دهانت میخورد خون جگر.( نصاب الصبیان ).ز باریکی و سستی هر دو پایم
تو گویی پای من پای تنندوست.آغاجی.

معنی کلمه باریکی در فرهنگ معین

(اِمص . ) دقت .

معنی کلمه باریکی در فرهنگ عمید

۱. باریک بودن.
۲. [مجاز] نازکی و لطافت.
۳. [مجاز] لاغری.

معنی کلمه باریکی در فرهنگ فارسی

دقت و نازکی

معنی کلمه باریکی در دانشنامه عمومی

باریکی (افغانستان). باریکی ( به لاتین: Bariki ) یک منطقهٔ مسکونی در افغانستان است که در ولسوالی خواهان واقع شده است.

معنی کلمه باریکی در ویکی واژه

دقت.

جملاتی از کاربرد کلمه باریکی

چند گویی کز چه لاغر گشته اندامت چو موی سر این باریکی از موی میان خود بپرس
قمر به آخر ماه تازی بامدادان باریک بود وز آفتاب سیو مغرب؛ و بازهم بدان باریکی پدید آید شبانگاه چون ماه تازی دیگر نو گردد وز آفتاب سوی مشرق شود؛ و تا از مغرب آفتاب به مشرق شود ناچاره بر وی بگذرد. این گذشتن اگر بر آن نهاد بود که میان آفتاب و میان بصر ما باشد، او را از ما بپوشاند یا همه یا پاره‌ای. پس آن سیاهی کسوف که بر آفتاب دیده آید، آن تن قمر است بلون خویش که آفتاب را از ما بپوشد.
اورک‌ها چهره‌ای زشت و چندش‌آور دارند. بزرگ‌ترین آن‌ها از نظر اندام می‌تواند به بزرگی یک انسان برسد اما معمولاً کوچکترند و برخی به کوچکی هابیت‌ها هستند. نژادی میانی بین انسان و اورک موجودی می‌شود با اندامی به بزرگی انسان اما با چهرهٔ گابلین. البته اورک‌هایی هستند که بسیار چهارشانه‌اند اما قد کوتاهی دارند. بسیاری از اورک‌ها دستانی دراز مانند میمون‌ها دارند برخی هم پشتی خمیده دارند، بینی آن‌ها پهن، دهان گشاد و چشمان باریکی دارند. خوانندگان داستان‌های تالکین به این موضوع اعتراض کرده‌اند چون چهره‌ای که از اورک‌ها وصف شده بود چیزی شبیه مغول‌ها بوده‌است.
کلمهٔ اسپلاین در حقیقت بازمی‌گردد به نوار باریکی از جنس چوب یا فلز. در گذشته منحنی‌ها برای طراحی کشتی‌ها و هواپیماها با قرار دادن دقیق منحنی‌هایی از نوارهای باریک چوب یا فلز در بدنهٔ آن‌ها به گونه‌ای که ضمن گذشتن از نقاط دلخواه انعطاف‌پذیر نیز باشند. به دلایل فیزیکی، این چنین منحنی‌هایی تقریباً چند ضابطه ای‌هایی درجه سوم با مشتق دوم پیوسته‌اند، در صورتی که به درستی پارامتری شوند.
یکی کوه نزدیک تاریکیست که راهش چو موئی ز باریکیست
آب‌باریکی (کوهدشت)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان کوهدشت در استان لرستان ایران است.
عذر دارد هرآنکه باریکی در نیابد میان تاریکی
تو فرو داده تن به تاریکی گشته چون موی سر ز باریکی
براق برق در معراج او لنگ ز باریکی و سختی چون رگ سنگ
دستگاه شمارنده سلولی یا سل کانتر یا انالایزرهای هماتولوژی برای انجام تست‌های شمارش کامل گلبولی و تست رسوب گلبول قرمز و تست‌های انعقادی استفاده می‌شود. در سل کانترها سل‌ها بر اساس نوع طبقه‌بندی و شمارش می‌شوند .در این دستگاه‌ها از متدهای الکترونیکی و نوری استفاده می‌شود.در سیستم‌های الکترونیکی نمونه‌های خون پس از رقیق سازی از درون لوله‌های باریکی به نام اپرچر عبور داده می‌شوند. عبور سلول‌ها از درون انها باعث تغییر پتانسیل الکتریکی می‌شود.محلول لایز کننده به نمونه خون رقیق شده اضافه می‌شود تا گلبول‌های قرمز را لایز کند وگلبولهای سفید به خوبی اندازه‌گیری شوند.
ساقه رونده عبارت است از ساقه نرم و باریکی که از پیوندگاه برگ در روی طوقهٔ گیاه مادری پدید می‌آید و به صورت افقی بر روی سطح زمین رشد می‌کند. ساقه رونده در محل گره‌ها، گیاهان جدیدی تولید می‌کنند که می‌توانند جداشده و به‌طور مستقل پرورش یابند.
کاش می‌بود دلش هم به ضعیفان چو سرین که به باریکی آن موی کمر می‌لرزد
مخچه به یک لوب قدامی، یک لوب خلفی و لوب فلوکولوندولار[ل]‏ تقسیم‌بندی می‌گردد. کرمینه، بین لوب‌های خلفی و قدامی قرار داشته و آن‌ها را به هم متصل می‌کند. مخچه، در مقایسه با قشر مخ، قشر بیرونی بسیار نازکتری دارد، به طوری که شیارهای باریکی بر روی آن چندین چین خوردگی عرضی خمیده را ایجاد می‌کنند. زیر و بین این دو لوب، لوب سوم فلوکولوندولار قرار دارد. مخچه در سمت عقب حفره کرانیال قرار دارد، به طوری که زیر لوب‌های پس‌سری قرار داشته و توسط چادرینه مخچه که ورقه‌ای از فیبرها است از این‌ها جدا شده‌است.
به باریکی لبهاش ار سخن هست در آن سوی میان باری سخن نیست
میان و موی او را فرق نتوانم ز باریکی مگر آن دم که بر قتلم ز روی کین کمر بندد
الکساندر باریکین (روسی: Александр Александрович Барыкин (Бырыкин)؛ ۱۸ فوریه ۱۹۵۲ – ۲۶ مارس ۲۰۱۱)) خواننده، ترانه‌سرا اهل روسیه بود. وی بین سال‌های ۱۹۷۳ تا ۲۰۱۱ میلادی فعالیت می‌کرد.
زان دم‌که مه به نسبت رویت مقابل است باریکی هلال لب عذرخواه اوست
در داخل دیملوت درهٔ باریکی قرار داشت که راه به سمت دروازهٔ جادهٔ مردگان از آن می‌گذشت. این جاده از زیر دویموربرگ می‌گذشت و در دوران سوم توسط مردمان کوه‌نشین بسته شده بود تا هنگامی که آراگورن آن‌ها را از قسم خود رهایی بخشید.
نام استنین از کمربند باریکی از سنگ‌های دگرگونی گرفته شده است که در این دوره پدید آمده‌اند.
غرور هستی‌ام با تیغ نازش بر نمی‌آید به این گردن که می‌بینی به صد باریکی مویم