بارم. [ رِ ] ( فرانسوی ، اِ ) کتاب محتوی محاسبات حل شده. و بمناسبت نام واضع آن بدین نام موسوم شده است. || ریز نمرات مخصوص آزمایش یک پرسش. برای بدست آوردن معدل نمرات یک آزمایش پرسش ها را به اجزایی چند تقسیم و برای هر جزء نمره ای تعیین میکنند، نمره مزبور را در اصطلاح بارم خوانند. بارم. [ رَ ] ( اِ ) بیرم. یکی از اصناف مخل است. ( مفاتیح العلوم خوارزمی ). و آن آلت درازی است آهنین و جز آن که بدان سنگ را حرکت دهند. اهرم.
معنی کلمه بارم در فرهنگ معین
(رِ ) [ فر. ] ( اِ. ) جدول یا مقیاس تعیین شده برای نمره گذاری ، شمارک . (فره ).
معنی کلمه بارم در فرهنگ عمید
= بیرم۲ ریزِ نمره های مخصوص که در هر آزمون به پاسخ پرسش ها داده می شود.
معنی کلمه بارم در فرهنگ فارسی
یکی از اصناف ملخ است
معنی کلمه بارم در ویکی واژه
جدول یا مقیاس تعیین شده برای نمره گذاری، شمارک. (فره)
جملاتی از کاربرد کلمه بارم
از آنجا که این وسیلۀ ساده با مخاط سطحی دهان و مجرای گوارشی ارتباط مستقیم پیدا میکند، باید مراقبتهای ویژهای صورت گیرد تا به تمیزی این وسیله لطمهای وارد نشود. هنگام کار با آن حتماً از دستکش یکبارمصرف استفاده شود و پس از کار با آن از محیط دور شود و دیگر مورد استفاده قرار نگیرد.
آبانبارمقیم مربوط به ۹۵۱ ه.ق است و در میبد، فیروز آباد، محله مقیم واقع شده و این اثر در تاریخ ۴ خرداد ۱۳۸۴ با شمارهٔ ثبت ۱۱۷۷۷ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
این روستا از شمال به جنگل از جنوب به رودبارمحله از شرق به کچپمحله و از غرب به سنگر و کفرات متصل است.
او پیش از ورود به پورن، بهعنوان استریپر در کاباره اسکارلت واقع در هالاندیل بیچ، فلوریدا، رقص برهنه انجام میداد. او در سال ۲۰۱۳، پا به صنعت فیلمهای بزرگسالان نهاد. نام هنری خود از کارگردان فیلمهای ترسناک یعنی دیوید چچیک گرفته است. در مه ۲۰۱۳، او با اروتیک اینترتِینمِنت قراردادی یکساله امضا کرد. چچیک ادعا دارد که پیش از ورود به صنعت فیلمهای بزرگسالان، تنها با یک مرد رابطه داشته است. چچیک اولین گنگ بنگ خود را در این اولین بارم هست… داستان یه گنگ بنگ که در ۷ نوامبر ۲۰۱۳ منتشر شد، بازی کرد. در ۵ سپتامبر ۲۰۱۴، او وبسایت خود را بروی شبکه چِری پیمپز راهاندازی کرد.
آبارما یک جنس که در جنگلهای قلمرو نو گرمسیری از راسته حبوبات، خانواده باقلاییان است. آنها در مکزیک و بولیوی رشد و نمو میکنند. بیشتر گونههای این جنس در جنگلهای حوزه رودخانه آمازون در گویان پراکنش دارند.
آبانبارمظفرالسلطان مربوط به دوره پهلوی اول است و در شهرستان گناباد، بخش کاخک، روستای نجمآباد (گناباد) واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۳۸۴ با شمارهٔ ثبت ۱۳۱۱۳ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
گر چشم ترا بار کشی روی نمودست من نیز بدان شیوه به چشم تو که بارم
گاندی در سال ۱۹۲۲ به شش سال زندان محکوم شد، ولی بعد از دو سال تحمل حبس آزاد شد. او پس از آزادی از زندان سابارماتی آشرام را در احمدآباد، در سواحل رودخانه سابارماتی، بر پا کرد. همچنین روزنامه هند جوان را تأسیس کرد، و مجموعهای از اصلاحات را با هدف بهبود اوضاع طبقه محروم جامعه هند (شامل روستاییان فقیر و افراد نجس) پایهگذاری کرد.
دم بدم تا کنمش بر ورق دیده سواد نسخه ئی زان خط مشکین غبارم برسان
صدق و راستی مطابقت گفتار با حقیقت است که همراه با امانت است و کذب عکس آن است. کذب آدمی را ترسو و ریاکار و لجوج بارمی آورد و بعکس راستی شجاعت، صراحت لهجه وجلب اعتمادمردم را به همراه دارد. و
پس از جنگ، میلش در دادگاه نورنبرگ محاکمه شد. او متهم به استفاده از نیروی کار اجباری خارجی بود که منجر به شکنجه و مرگ آنها شده است. دادگاه او را به حبس ابد محکوم کرد. میلش در رِهدورف زندانی شد. حکم او در سال ۱۹۵۱ به پانزده سال حبس تقلیل یافت اما در نهایت سال ۱۹۵۵ آزاد شد. میلش در دوسلدورف سکنا گزید. به عنوان مشاور صنعتی بخش هوانوردی شرکت فیات فعالیت کرد. هیچگاه سعی نکرد دوباره وارد دنیای سیاست شود. از اواخر سال ۱۹۷۱ در بیمارستان بستری شد. ارهارت میلش، به عنوان آخرین فیلدمارشال لوفتوافه، در نهایت روز ۲۵ ژانویه سال ۱۹۷۲ در ووپرتال-بارمن درگذشت.
با آنکه سگم، بر آستان بارم ده بیگانه مشو که آشناگیر نیم
از دو دیده سرشک خون بارم چون ز گفتارهات یاد آرم
هر چه در خاطر او می گذرد می دانم با چنین قرب، به خاک در او بارم نیست
صبحی که درد سینه به گلزار خیالت یارب که دهد عرض گریبان غبارم
ز سیلی غمت از دیده خون همی بارم رخ از طپانچه بدینگونه سرخ می دارم
بارها رفتم بدرگاه تو، کس بارم نداد یافت جان خسته ام در حضرتت این بار بار
آبانبارمرادی مربوط به دوره قاجار است و در رفسنجان، خیابان بهشتی، جنب موزه مردمشناسی واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۳۸۳ با شمارهٔ ثبت ۱۱۳۹۲ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست.
خدمت عشقم برهمن کرد و یک بارم به سهو تار زلفی بر میان انداز زناری نکرد
غبارم در طلسم انتظار است به خاک من گذاری می توان کرد