باربد

معنی کلمه باربد در لغت نامه دهخدا

باربد. [ ب َ ] ( اِ مرکب ) ( از: بار، رخصت ، اجازه + بد، حاجب ) خداوند بار. پرده دار. سالار بار. رئیس تشریفات.
باربد. [ ب ُ / ب َ ] ( اِخ ) جهرمی یا باربُذ . نام مطرب خسروپرویز است. گویند اصل او از جهرم بوده که از توابع شیراز است و در فن بربطنوازی و موسیقی دانی عدیل و نظیر نداشته و سرود مسجع از مخترعات اوست و آن سرود را خسروانی نام نهاده بود. ( برهان ). گویند باربد جهرمی که در فن بربطنوازی استاد بوده بنای لحون و اغانی خود را در مجلس خسروپرویز بر نثر نهاده بود یعنی نظم نمینواخت ، و آن مسجع بود مبتنی بر مدح و آفرین خسرو، و این قسم اغانی و لحون را خسروانی خوانند چه خسرو را پسند خاطر شده باین نام موسوم ساخت. ( از برهان : نوای خسروانی ). مطرب خسروپرویز بوده است. ( معیارجمالی ص 115 : باربذ ). مطرب پرویز که جهرمی بود یعنی از توابع جهرم بود و سرود خسروانی که سرودی است مسجع در بزم خسرو گفتی ، و بضم باء خطاست و این مرکب است از بار بمعنی رخصت دادن و بد بمعنی خداوند و دارنده زیرا که پرویز او را اذن دخول در مجلس به جمیع اوقات داده بود. و سامانی گوید که او را صاحب بار گردانیده بود یعنی وزراء و امراء رخصت دخول بارگاه ازو ستادندی. ( رشیدی ). نام مطربی که از مقربان خسروپرویز بود و در فن موسیقی مهارت عظیم داشت و این مرکب است ازبار که بمعنی در و رخصت است و بد بالفتح بمعنی خداوند و دارنده. چون پرویز او را حکم دخول مجلس بجمیع اوقات داده بود لهذا باین لقب ملقب گردید. ( از رشیدی )( از کشف ) ( از برهان ). و صاحب برهان نوشته که بضم موحده و فتح آن نیز درست باشد و در رشیدی نوشته که ضمه خطاست. ( غیاث ). نام مطربی. سلمان گوید :
از پی خسرو گُل بلبل شیرین گفتار
نغمه باربد و صوت نکیسا آورد.( از شرفنامه منیری ).نام مطرب پرویز که سرود مسجع گفتی و آنرا سرود خسروانی گویند. ازرقی فرماید :
بشاخهای سمن مرغکان باغ پرست
بلحن باربدی برکشیده اند آهنگ.( از فرهنگ سروری ).نام مطرب خسروپرویز بود. گویند که اصل او از جهرم که از توابع شیراز است بوده و در فن بربط نواختن و علم موسیقی شبیه و نظیر نداشته و سرود مسجع از مخترعات اوست و آن سرود را خسروانی نام نهاد. امیرخسرو فرماید :
گرش شیرین بخوانی باربد هست
وگر جان نیست باری کالبد هست.( از جهانگیری ).

معنی کلمه باربد در فرهنگ معین

(بَ ) ( اِ. ) نام استاد نوازندگان دربار خسروپرویز.

معنی کلمه باربد در فرهنگ عمید

رئیس یا بزرگ بار (دربار )، سالار بار، رئیس تشریفات.

معنی کلمه باربد در فرهنگ فارسی

نوازنده و موسیقی دان معروف دربار خسرو پرویز ٠ برخی اصل او را از جهرم نوشته و گفته اند در بربط نوازی بی نظیر بود . الحان باربدی آواز هایی است که او ساخته و تعداد آنها را ۳٠ یا ۳۱ نوشته اند و همچنین ۳۶٠ نغمه به تعداد ایام سال بدو نسبت داده اند .
رئیس یا بزرگ بار، رئیس تشریفات، سالار، و نام رامشگر نامی عهد خسروپرویز
خداوند بار پرده دار

معنی کلمه باربد در فرهنگ اسم ها

اسم: باربد (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: bārba (o) d) (فارسی: باربد) (انگلیسی: barbod)
معنی: بزرگی و منزلت، نام نوازنده نامدار دربار خسروپرویز پادشاه ساسانی، [ ( بار = رخصت، اجازه، بد/ badـ/ و/ bodـ/ ( پسوند محافظ یا مسئول ) ]، خداوندِ بار ( بارگاه )، پرده دار، ( اَعلام ) نوازنده و موسیقی دان معروف دربار خسرو پرویز، نام او در پهلوی به صورت های پهربد و پهلبد و در منابع عربی به صورت بَهلبَذ به کار رفته است، اجازه + بد/ badـ/ و/ bodـ/ ( پسوند محافظ یا مسئول ) ]

معنی کلمه باربد در دانشنامه آزاد فارسی

بارْبَد
نام موسیقی دان و بربط نواز برجستۀ ایرانی در دربار خسروپرویز. برخی او را اهل جَهْرُم دانسته اند و مسعودی از قول ابن خردادیه او را اهل «رِی» ذکر کرده است. فارابی در کتاب موسیقی کبیر خود از او با نام فهلیذ یاد کرده است. بنابر نوشته های مورّخان، مقام های موسیقی قدیم ایران منسوب به باربد است. مقام های منسوب به باربد شامل هفت خسروانی، ۳۰ لحن، و ۳۶۰ دستان بوده است که با هفت روز هفته، ۳۰ روز ماه، و ۳۶۰ روز سال مطابقت داشته است. حکایت آهنگ معروف او دربارۀ «شبدیز»، اسب مورد علاقۀ خسروپرویز، را خالد فیاض، شاعر عرب، به شعر درآورده که هر کس خبر مرگ «شبدیز» را بر زبان راند مجازاتش اعدام است. شبدیز مُرد و کسی جرأت نداشت که شاه را از واقعه آگاه کند. رئیس دواب ناچار از باربد خواست با آهنگی این خبر شوم را به شاهنشاه بفهماند. می گویند باربد آهنگی ساخت و خسرو از شنیدن آن مرگ شبدیز را دریافت و فریاد برآورد «شبدیز مُرد!» باربد پاسخ داد «آری. شاهنشاه خبر آن را دادند» و این گونه شاه را از عهد خود بازگرداند. دربارۀ مرگ باربد و پایان کار او روایات مختلف است. ابن قتیبه در عیون الاخبار مرگ او را به دست یوسف مُغنّی، و ثعالِبی در غرر اخبار ملوک الفرس مسمومیت باربد را به سرکیس (سرکش) نوازندۀ هم عصر او نسبت می دهد. فردوسی حکایت می کند که چون باربد آگاه شد که شاه از سلطنت خلع شده و در زندان به سر می برد، آهنگی بس غمناک سرود، سپس هر چهار انگشت خود را برید، در مشت گرفت و نزد خسرو رفت و در همان جا مرد.

معنی کلمه باربد در ویکی واژه

نام استاد نوازندگان دربار خسروپرویز.

جملاتی از کاربرد کلمه باربد

سبک باربد نزد مردوی شد هم آن روز با مرد همبوی شد
بسان مجلس پرویز گشت باغ و در او هزار دستان چون باربد زند دستان
پس از ورود مرضیه به جامعه باربد و در آستانه آمادگی حکمت شعار برای خواندن نمایشنامه خسرو و شیرین، با اسماعیل مهرتاش از در مخالفت برمی‌آید و از روی حسادت از وی می‌خواهد تا مرضیه را از باربد بیرون کند که با مخالفت مهرتاش، حکمت شعار از جامعه باربد خارج می‌شود و صدای نمایشنامه توسط مرضیه و بنحو احسن اجرا می‌شود.
باربد جریر طبری شاعر طبری‌سرا (قرن ششم) چنین می‌سراید:
اتاق گوشواره اولین آلبوم رسمی گروه دنگ شو می‌باشد که در مهر ۱۳۹۳ توسط شرکت آوای باربد منتشر شد. در این آلبوم دنگ شو به موسیقی بومی شرقی توجه بیشتری دارد
سخن، چون باربد آنجا رها کرد نکیسا این غزل دیگر ادا کرد
چو رفتی به نزدیک او باربد همش کار بد بود و هم بار بد
جز او کافزون شمرد از زهره خود را ندادی یاریی کس باربد را
در سال ۱۳۹۴ بخش «جایزه باربد» به جشنواره موسیقی فجر افزوده شد و در سال ۱۳۹۷ این بخش از جشنواره فجر حذف شد. این جایزه مجددا در سال در سی و ششمین دوره در سال ۱۳۹۹ به جشنواره موسیقی فجر برگشت.[نیازمند منبع]
افسانه‌های کهن ایرانی نام یک مجموعه تلویزیونی ایرانی به کارگردانیِ مروا نبیلی و ملک‌جهان خزایی و باربد طاهری است که در سال‌های ۱۳۵۷–۱۳۵۶، از تلویزیون ملی ایران تولید و پخش گردید.
کجا باغبان بود مردوی نام شد از دیدنش باربد شادکام
بلبل و صلصل سرایان سرکش آئین در چمن سار و قمری باربد کردار نالان بر چنار
بگذار حزین، فسانهٔ خویش وین باربدی ترانهٔ خویش
به یاد لاله و سرو توام دهند سرور نوای باربدی و نبید قطربلی
آزمون موسیقی باربد (کنکور موسیقی سنتی ایران) در سال ۱۳۵۶ به ابتکار «نورعلی برومند» و توسط سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران به منظور شناسایی و رشد استعدادهای موسیقی جوانان ایرانی، پایه‌گذاری شد و قرار بود هر سال به کار خود ادامه دهد که پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ ایران، متوقف شد. نخستین آزمون باربد از ۱ تا ۱۰ تیر سال ۲۵۳۶ شاهنشاهی، برابر با ۱ تا ۱۰ سال ۱۳۵۶ ه‍. خ در تهران آغاز شد. این آزمون در رشته‌های نوازندگی تار، سه‌تار، سنتور، کمانچه، نی، ویلن و آواز برگزار گردید و موضوع نخستین آزمون، دستگاه ماهور انتخاب شده بود.
۱۳۰۵- همزمان با آغاز ضبط دور دوم صفحات گرامافون ۷۸ دور از ادیب جوان دعوت به عمل تا صفحاتی را با همکاری نوازندگانی چون مرتضی محجوبی، موسی معروفی، حسین یاحقی و … ضبط کند. - تأسیس جامعه باربد به همت اسماعیل مهرتاش و ادیب خوانساری
سینما باربد جهرم از معدود سینماهای فعال استان فارس می‌باشد. این سینما از فروردین ماه ۱۳۴۵ با نام «باربد» آغاز به کار نمود، در سال ۱۳۵۷ بر اثر آتش‌سوزی تعطیل شد اما در سال ۱۳۶۰ توسط شهید عبدالرضا مصلی‌نژاد بازسازی شد و دوباره آغاز به کار نمود. پس از درگذشت مصلی‌نژاد، این سینما به نام این فرد نامگذاری شد. این سینما که در مالکیت سپاه پاسداران است در حال حاضر به صورت خصوصی اداره می‌شود.
حسن‌بیگ روملو در احسن التواریخ می‌نویسد در جشن عروسی اسماعیل میرزا «مطربان خوش آواز و خنیاگران چنگ نواز در آن بزمگاه نوای خسروانی و صوت داودی و لحن باربدی ادا کرده و از صدای قانون ملک در فلک به رقص درآمد.» اسکندر بیک منشی نیز در کتاب عالم آرای عباسی روایت کرده که در این جشن، سران قزلباش به نوازندگان و خوانندگان آن قدر پول نثار کردند که «ارباب طرب و ساز و مغنیان نغمه‌پرداز از بسیاری نثار که در آن عشرت‌سرا فراهم آمده بود بی‌نیاز گشتند.»
به صد فریاد گفت ای باربد هان قوی کن جان من در کالبدهان
علیرضا‌‌ اشرف‌پور آلبومی با نام گلکو را که در سال ۱۳۹۴ توسط نشر باربد منتشر گردیده است را با این قطعه شعر آغاز کرده است، که فضائی تلفیقی، متشکل از موسیقی ایرانی و موسیقی های راک و جَز دارد.