بار خاطر. [ رِ طِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مخل صحبت ، واقف گوید : بار خاطر شدیم یاران را چو ثمر داد نخل یاری ما.( ازآنندراج ).و رجوع به مجموعه مترادفات ص 324 و «بار» معنی 6 شود.
معنی کلمه بار خاطر در فرهنگ معین
(رِ طِ ) [ فا - ع . ] (ص مر. ) مخل صحبت ، آن که موجب مزاحمت هم نشینان گردد.
معنی کلمه بار خاطر در فرهنگ فارسی
( صفت ) مخل صحبت آنکه موجب مزاحمت همنشینان گردد .
معنی کلمه بار خاطر در ویکی واژه
مخل صحبت، آن که موجب مزاحمت هم نشینان گردد.
جملاتی از کاربرد کلمه بار خاطر
تا کی غبار خاطر صحرا شود کسی؟ چون گردباد، بادیه پیما شود کسی
غبار خاطری دایم به چشم پرده می پوشد که می گوید که گرد از روی دریا برنمی خیزد؟
همیشه گرد سر شمع می توانم گشت غبار خاطر پروانه سد راه من است
گر غبار خاطر شمعی نباشد در نظر میتوان صد صبح از خاکستر پروانه ریخت
می کنم در غبار خاطر خود آرزوهای کشته را در خاک
کاروان اشک هرگه بی توام از دل گذشت تا به مژگان از غبار خاطرم در گل گذشت
سری که نیست در خور هر درک واجبست گفتنش بار خاطر و ناگفتنش بلاست
غبار خاطر خود گر دهم به سیل سرشک شود به بحر گل آلود آب گوهرها
غبار خاطر از آن میدهم به شِکوه برون که خاک بر سر این روزگار میخواهم
ز بار خاطر من گشت دشتها کهسار ز سیل گریه من کوهها بیابان شد