بار باد
معنی کلمه بار باد در فرهنگستان زبان و ادب
معنی کلمه بار باد در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه بار باد
سیف کاشانی خدایش بار باد وز درخت عمر برخوردار باد
تا شاخ و بار باشد در باغ و بوستان بر شاخ دولت تو ز اقبال بار باد
رفع عطش چو از تو نشد جاودان چه سود کز اشک دیده دامن ما جویبار باد
دارد ز گام بارهٔ او اضطراب خاک گیرد ز سیر بیکک او اعتبار باد
از غبار باد دیناری شده برگ درخت وز صفای آب زنگاری شده جوی روان
خاک تفسیده هوا آتش بار بادش آتش زده در هر خس و خار
مکن تلاش که نتوان گرفت دامن عمر غبار بادیه با کاروان چه خواهد کرد؟
مرا چه قدر به کویی که نازنینان را غبار بادیه از پیرهن فرو ریزد
مخدوم زادگان و بزرگان که حاضراند هر یک درین صواب بدین کار و بار باد
هر سر که نگشت خاک پایت بر باد فنا غبار بادا