جملاتی از کاربرد کلمه باده پرستی
جماعتی که به تقوی و شرع می کوشند چرا به باده پرستی نمی کنند شروع؟
المنته لله که ازین نفس پرستی رستیم به کلی و کنون باده پرستیم
گه زسر باده پرستی اگر نه ای لبریز شد چو جام نظر در پیاله کن
جامی که داشت باده پرستی همیشه کار پیمان شکست و باز پی کار خود نشست
مپرسید مپرسید ز احوال حقیقت که ما باده پرستیم نه پیمانه شماریم
جز روش عشق و کار باده پرستی آخر هر کار حسرتست و ندامت
نام اربترک باده پرستی است می بیار هی تا رود بباد مرا خواجه نام از او
دلا ز باده پرستی خجل مشو کاین جرم خطای ماست وگرنه تو را گناهی نیست
ای دل بیا که نوبت مستی گذشته است وقت نشاط و باده پرستی گذشته است
چند ای شاخ گل از باده پرستی هر صبح همچو خمیازه ز آغوش کسی برخیزی