بادبان. ( اِ مرکب ) پرده ای باشد که بر تیر کشتی بندند. ( برهان )( آنندراج ) ( انجمن آرا ). جامه ای که در رخ باد در جهاز و کشتی بندند از جهت سرعت سیر. ( شرفنامه منیری ). تیر که بوقت جستن باد در کشتی راست دارند و جامه بر آن آویزند تا در رفتن خطا نکند و بشتاب رود. ( صحاح الفرس ). جَل . شراع. قِلع. ( منتهی الارب ) : سخن لنگر و بادبانش خرد بدریا خردمند چون بگذرد.فردوسی.چو هفتاد کشتی برو ساخته همه بادبانها برافراخته.فردوسی.چو ملاح روی سکندر بدید بجست و سبک بادبان برکشید.فردوسی.این یکی کشتی است کو را بادبان آتش است و خاک تیره لنگر است.ناصرخسرو.اندرو غواص فکرت گوهر آورده بکف اندرو ملاح دولت برکشیده بادبان.معزی ( از آنندراج ).دامنش بادبان کشتی شد گر گریبانْش تر شود شاید.خاقانی.از سر زانو کشتی و ز دامان لنگر بادبانْشان ز گریبان بخراسان یابم.خاقانی.ازین پس بادبان ابر در خون آشنا کردی اگر حکم شهنشاهی فرونگذاشتی لنگر.( از سندبادنامه ص 16 ).فلک برکرد زرین بادبانی نماند از سیم کشتیها نشانی.نظامی.چو شد پرداخته آن نامه شاه ز شادی بادبان زد بر سر ماه.( منسوب به نظامی ).کنون چه چاره که در بحر غم بگردابی فتاده زورق صبرم ز بادبان فراق.حافظ. || تیر کشتی. ( ناظم الاطباء ). || کشتی را نیز گفته اند. ( برهان ). || دست زیر و دست بالای قبا را هم گویند که از دو طرف بر زیربغل چپ و راست بسته میشود. دو رویه قبا که در زیر بغل چپ و راست بسته میشود. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). پرده قبا که بر زیر سینه واقع شود، و آنرا از جانب چپ براست و از راست بچپ بندند و دست زیر و دست بالا هم خوانند. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). || گریبان قبا. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). جیب و گریبان. ( آنندراج ) : ازبهر بوی خوش چو یکی پاره عود تر دارد همیشه دوخته بر پیش بادبان.منوچهری.دشت از حریر سبزبپوشید کرته ای پرعنبر آستینش و پرمشک بادبان.ازرقی ( از انجمن آرا ).خوب نبود عیسی اندر خانه پس در بادبان
معنی کلمه بادبان در فرهنگ معین
(اِمر. ) ۱ - پارچه ای که به دکل کشتی بندند تا با وزیدن باد کشتی به حرکت درآید، شراع . ۲ - آستین ، گریبان ، قبا. ۳ - کنایه از: آدم سبکسری که با مردم موأنست کند. ۴ - پیاله ، ساغر. ۵ - پس و پیش گریبان .
معنی کلمه بادبان در فرهنگ عمید
۱. پرده ای که در کشتی بادی نصب می کنند برای استفاده از قوۀ وزش باد جهت حرکت دادن کشتی، خیمۀ کشتی، شراع. ۲.[قدیمی] گریبان. ۳. [قدیمی] سرآستین. * بادبان اخضر: ۱. بادبان سبز. ۲. [قدیمی، مجاز] آسمان.
معنی کلمه بادبان در فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱- پرده ای که بر تیر کشتی بندند شراع . ۲ - تیرکشتی . ۳ - کشتی . ۴ - دست زیر و دست بالای قبا را گویند که از دو طرف بر زیر بغل چپ و راست بسته شود دو روی. قبا که در زیر بغل چپ و راست بسته میشود . ۵- گریبان قبا جیب . ۶ - پس و پیش گریبان.۷ - آستین قبا.۸ - سر آستین . ۹- پیاله ساغر جام . ۱٠ - شخص سبکروحی که با مردم موئ انست کند بر خلاف لنگر که شخص ناگوار باشد. یا بادبان اخضر. آسمان و فلک وعرش . یا بادبان چرخ . مهتاب روشنی ماه . یا بادبان سبز .
معنی کلمه بادبان در فرهنگستان زبان و ادب
{sail} [حمل ونقل دریایی، ورزش] صفحه ای گسترده و عموماً پارچه ای برای به کارگیری نیروی پیش رانش باد در به حرکت در آوردن قایق در آب
معنی کلمه بادبان در دانشنامه عمومی
بادبان سطحی است که برای استفاده از نیروی پیش رانش باد بکار می رود. بادبان معمولاً از پارچه ساخته می شود و بیشتر در دریانوردی بکار می رود. بسیاری از بادبان ها مانند بال عمودی عمل می کنند. به طوری که نیروی برآر تولید شده در آن ها برای پیش رانش بکار می رود. دریانوردان فارسی زبان خلیج فارس بادبان را «اوزال» می خوانند. • بادبان اصلی • بادبان جلوی سینه • بادبان جلو • جنوا بادبان (صورت فلکی). بادبان ( به انگلیسی: vela ) یک پیکر آسمانی جنوبی است و مجاور صور فلکی تلمبه، قطب نما، کشتیدم، شاه تخته و قنطورس است. پرنورترین ستاره بادبان گاما بادبان است که قدر ظاهری ۱. ۷۵ دارد و یک غول قرمز است. کاپا بادبان نام خاصی به نام مارکِب دارد. لامبدا بادبان نام خاصی به نام سوهایل داردکه نامی عربی است. • NGC 3132:سحابی سیاره ای و 10, 000 سال نوری تا زمین فاصله دارد. این صورت فلکی بخشی از چهار صورت فلکی است که یک کشتی را می سازند و این صورت فلکی بادبان این کشتی است.
معنی کلمه بادبان در دانشنامه آزاد فارسی
بادبان (Vela) صورت فلکیدرخشان نیمکرۀ جنوبی، واقع در نزدیکی شاه تخته، به شکل بادبان کشتی. این صورت دربردارندۀ تودۀ گازی بزرگ با نام سحابی گاماست که از نام کاشف آن، کالین گام، اخترشناس استرالیایی (۱۹۲۴ـ۱۹۶۰)، گرفته شده است. گمان می رود این سحابیباقی ماندۀ یک یا چند اَبَرنواخترباشد. بادبان همچنین دومین تپ اخترنوری کشف شده ای را در خود جا داده است که سوسوزنی هایی با طول موج های مرئی دارد. بادبان در اصل بخشی از صورت فلکی قدیمی و متروک کشتی(سفینه) بود. چهار ستارۀ درخشانتر آن از قدر اول اند، یکی از آن ها سهیل حَضاراست که حدود ۴۹۰ سال نوری از زمین فاصله دارد.
معنی کلمه بادبان در ویکی واژه
پارچهای که به دکل کشتی بندند تا با وزیدن باد کشتی به حرکت درآید، شرا. ابزاری در کِشتی یا قایق که برای حرکت کشتی با نیروی باد از آن استفاده میشود. آستین، گریبان، قبا. پس و پیش گریبان. کنایه از: آدم سبکسری که با مردم موأنست کند. پیاله، ساغر.
جملاتی از کاربرد کلمه بادبان
به جز رقابتهای سوارکاری که در هنگ کنگ و مسابقات قایقرانی بادبانی که در چینگدائو برگزار شد و هم چنین تعدادی از مسابقات فوتبال که در تیانجین، شاندونگ و چین هوانگ دائو انجام شد، بقیه رقابتها در پکن میزبانی شدند.
شاخکها برای سرعت و قدرت مانور طراحی شده بودند. چیدمان بادبانها به کشتی اجازه میداد تا نزدیکتر به باد حرکت کند، به این معنی که میتوانست بهطور مؤثرتری نسبت به سایر انواع کشتیهای بادبانی به سمت باد حرکت کند. این باعث شد که اسکلهها برای تجارت ساحلی و ماهیگیری ایدهآل باشند، زیرا میتوانند در آبهای کم عمق و فضاهای تنگ حرکت کنند.
وی توانسته است مدال برنز کلاس ۶ متر قایقرانی بادبانی بازیهای المپیک تابستانی ۱۹۲۸ را کسب کند.
اسوتلانا ماتووشوا (اوکراینی: Світлана Валеріївна Матевушева؛ زادهٔ ۲۲ ژوئیهٔ ۱۹۸۱) قایقران قایق بادبانی زن اهل اوکراین است.
گویی نسیم دعوتِ عیسی همی دهد هر باد کان برون جهد از بادبانِ گل
اولین مشخصه مهمی که دیرینه شناسان توسط آن این جاندار را مشخص میکنند شکل جمجمه و صفحه بادبانی شکل ایجاد شده بر روی کمر این جاندار است: مهرههای ستون فقرات در اسپینوسور به طرف بیرون گسترش یافتهاند و ساختاری بادبانی شکل به وجود آوردهاند. بلندی این تیغههای عصبی به دو متر میرسیده و محتملترین دلیل برای به وجود آمدن این تیغهها انتخاب جنسی است؛ هر نری دارای بادبان بلندتری بود از شانس انتخاب بیشتری توسط جنس ماده برخوردار بودهاست. اندازهٔ آرواره و جمجمهٔ آن که در سال ۲۰۰۶ منتشر شده نشان میدهد که اسپینوسور یکی از بزرگترین و درازترین جمجمهها را در دایناسورهای گوشتخوار داشتهاست. طول این جمجمه در حدود ۱۷۵ سانتیمتر است و به پوزهای باریک ختم میشود. یک تاج کوچک هم در بین دو چشم آن وجود دارد.
حسن جانان می رباید دل ز ما حسن و دل آن کشتی و این بادبان
دست زن بر بر دامن شرع رسول هاشمی زان که بی آن بادبان، کشتی نیاری بر کنار
آندری شفرانیوک (اوکراینی: Андрій Олегович Шафранюк؛ زادهٔ ۹ فوریهٔ ۱۹۸۴) قایقران قایق بادبانی اهل اوکراین است.
کنون چه چاره که در بَحرِ غم به گردابی فُتاد زورقِ صبرم ز بادبانِ فِراق
این موارد در همخوانها هم وجود دارد. برای مثال حرف «ب» به چهار صورت (اولِ چسبان، وسط، آخرِ چسبان و آخرِ جدا) نوشته میگردد. برای نمونه به ترتیب: (باد، سبز، ضریب، آسیاب). همچنین در بعضی واژهها درحالی در وسط قرار میگیرد که از یک طرف جداست. همانند بادبان، آبشار.
پس از جنگ تروآ و سوختن شهر «تروآ (شهر)»، اهالی آن به هر سوی مهاجرت کردند. از جمله «آئنیاس» و یارانش به سوی ایتالیا بادبان کشیدند. اما ایزدبانو «یونو» که به سبب حسادت دیرین به زیبایی «ونوس» ایزدبانوی زیبایی، دشمن تروآییها بود، کشتی ایشان را دستخوش طوفان گرداند تا غرقشان کند. ونوس که مادر آئنیاس نیز هست، به کمک پسرش شتافت و کشتی او را به ساحل کارتاژ انداخت. آئنیاس و یارانش به نزد دیدو (ملکه کارتاژ) رفتند و از او برای رفتن به ایتالیا یاری طلبیدند.
دارم به بادبان توکل امیدها هر چند شد سفینه من کاغذین در آب
همه بیبادبان و بیلنگر کشتی افکنده در محیط خطر
نهنگ سرکش کشتی شکن در روزگار او به دریا بر سر کشتی به شکل بادبان لرزد
بر دل آزادگان برگ سفر باشد گران بادبان بر کشتی دریایی ما لنگرست
ارینا چونخووسکا (اوکراینی: Ірина Володимирівна Чуниховська؛ زادهٔ ۱۶ ژوئیهٔ ۱۹۶۷) قایقران قایق بادبانی اهل اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی است.
فناوریهای شتابگیری ثابت همچون بادبانهای خورشیدی و رانههای یونی که مدت سفر را به چند هفته کاهش میدهند نیز برای سفر به بهرام قابل استفاده هستند.
سنجیدگی ز هیچ سبکسر طمع مدار از بادبان گرانی لنگر طمع مدار