باد کوه

معنی کلمه باد کوه در لغت نامه دهخدا

باد کوه. [ دِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نام بادی که در بابل سر و نواحی آن از آغاز شبانگاه تا بامداد وزد و در اول گرم و سپس خنک باشد. در تابستان هوا را خنک و در زمستان سرد کند.

معنی کلمه باد کوه در فرهنگستان زبان و ادب

{mountain wind} [علوم جَوّ] باد گرماواداشتۀ (thermally forced ) شبانه که از کوه براثر سرمایش شیب های کوه می وزد و شامل باد فرودرّه و باد فروشیب است

معنی کلمه باد کوه در ویکی واژه

باد گرماواداشتۀ (thermally forced) شبانه که از کوه براثر سرمایش شیب‌های کوه می‌وزد و شامل باد فرودرّه و باد فروشیب است.

جملاتی از کاربرد کلمه باد کوه

همی چو کوه نماید سمند باد تکش ز باد کوه نمایش مخالفان کاهند
ای کوه باد حمله و ای باد کوه حلم ای ذوالفقار مردی و ای مرد ذوالفقار
چو کوهی روان گشته بر پشت باد عجب بین که بر باد کوه ایستاد
بادیم و نداریم همی خیرگی باد کوهیم و زر و سیم نداریم چو کهسار
احمدآباد کوهپایه، روستایی از توابع بخش سیدان شهرستان مرودشت در استان فارس ایران است.
یار من در چشم من هر روز نو آئین تراست تا بهشت آئین تراست از باد کوه و دشت و غار
هیچکس بیدل رهین منت راحت مباد کوه می‌گردد همه ‌گر سایه بر سر می‌کنم
فرشهای خسروی بربود باد کوهسار نقشهای مانوی بسترد ابر از گلستان
خنده شیرین گل تا دید باد کوهکن بس که چون فرهاد در کوه و بیابان گشته است
خاکی که یافت سایهٔ حزم تو زان سپس از باد کوه کن نبرد در هوا غبار
خاک است جای گنج و بر این باد کوه شکل سلطان به ما نمود یکی گنج شایگان