باد و بروت
معنی کلمه باد و بروت در فرهنگ معین
معنی کلمه باد و بروت در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه باد و بروت
باده تو به کف و باد تو اندر سر ماست فارغ از باد و بروت حسن و بوالحسنیم
گر، نه بودی تیغ تو اینان کجا پیدا بدند کاین همه باد و بروت و عرضه را پیدا کنند؟
این باد و بروت و نخوت اندر بینی آن روز که از عمل بیفتی بینی
همه کبرند و لاف و باد و بروت همه ریشند و جبه و دستار
خواجه آخر با همه باد و بروت با کمال اینکه حی لایموت
غره نتوان زیست بر باد و بروت اعتبار چینی فغفور را یک مو سفالی میکند
تا چه خواهی کرد آن باد و بروت که بگیرد همچو جلادی گلوت
کیست آن کالم که از باد و بروت ظلم کردست و خراشیدست روت
این دور، دور حیز است، وضع متین که دارد باد و بروت مردی غیر از سرین که دارد
کجا رفت تاج و نگین سلیمان کجا رفت باد و بروت سکندر