اینقدر

معنی کلمه اینقدر در لغت نامه دهخدا

این قدر. [ ق َ / ق َ دَ ] ( ق مرکب ) این اندازه. این حد. ( فرهنگ فارسی معین ). این اندازه و به این بسیاری و این همه. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه اینقدر در فرهنگ فارسی

این اندازه این حد .

معنی کلمه اینقدر در ویکی واژه

مرتبط با این؛ این اندازه، همین اندازه.

جملاتی از کاربرد کلمه اینقدر

جاستین هورویتز در طی مصاحبه‌ای این ترانه را آهنگ مورد علاقه اش در میان قطعه‌های موسیقی لالا لند دانست و گفت هنگام کار کردن بر روی هیچ آهنگ دیگری اینقدر لذت نبرده است. هورویتز همچنین آزمون را ترانه‌ای دانست که تنها رویاپردازان واقعی همچون شخصیت «میا» در لالا لند قادر به درک آن هستند.
صبا را تو کردی دلیر اینقدر وگرنه چرا شد چنین پرده‌در؟
اما چگونه این بازیگر توانسته‌است، اینقدر خوب کاراکتر یک پزشک را بازی کند؟
شخصیت کودک هنوز اینقدر شکل نایافته‌است که من نمی‌توانم بگویم در مورش چه فکر می‌کنم. او مانند یک کودک لوس رفتار می‌کند اما از هوش چیزی کم ندارد. باید منتظر ماند و دید درون این شفیره چیست. شاید یک هنرمند؟
نیست در غیب اگر باغ و بهاری صائب اینقدر معنی رنگین ز کجا می‌آید؟
نپسندم از خود اینقدر کز دولت او ما حضر زیر نگین و خطبه در بلغار و خزران بینمش
سارینا، نوجوانی که براساس ویدئوهایی که در کانال خود در یوتیوب منتشر کرده بود، دغدغه اجتماعی داشت، مخالف حجاب اجباری و به دنبال آزادی بود. سارینا در کانال یوتیوبش از زندگی و دغدغه‌هایش می‌گفت. در یکی از آنها می‌گوید: «نوجوان ایرانی دیگر نوجوان ۲۰ سال پیش نیست. از اوضاع جهان باخبر است و از خودش می‌پرسد چه چیزی کمتر از نوجوان آمریکایی دارد تا دغدغه‌هایشان اینقدر متفاوت باشد.»
آنتونی ترولوپ (۸۲-۱۸۱۵) یکی از موفق‌ترین و پرکارترین رمان‌نویسان مورد احترام در عصر ویکتوریایی است. برخی از آثار پرطرفدار وی نظیر نگهبان (۱۸۵۵) و برج‌های بارچستر (۱۸۵۷) در سرزمینی خیالی به نام بارست‌شایر رخ می‌دهند. رمان‌های ترولوپ زندگی زمین‌داران و طبقات پیشه‌ور دوران اولیهٔ ویکتوریایی در انگلستان را روایت می‌کنند. به عقیدهٔ هنری جیمز بزرگ‌ترین دستاورد ترولوپ «درک عالی از واقعیت» بود و «چیزی که باعث می‌شد آثارش اینقدر جالب به نظر آیند، از علاقهٔ وی به ارضای خواننده پیرامون همین مسئله نشأت می‌گرفت.»
بسان شمع ترا پای تا بسر فرسود چون در تو بود عیان اینقدر سراغ نداشت
نیست کار تو، بینش معنی اینقدر بس که پیش پا بینی
رو نهان از دل بی کینه نمی باید کرد اینقدر ناز به آیینه نمی باید کرد
از چه رو بی وجه با ما اینقدر بیگانگی چون کند تنها دلم با اینقدر بیگانگی
«من می‌دانم که در فرهنگ ایرانیان انتقال اجساد به کشورشان چقدر مهم است ولی به عنوان یک کوهنورد، اعتقاد راسخ دارم که هیچ‌کدام از این سه نفر راضی نبوده‌اند که کسی برای پایین آوردن اجسادشان جان خود را به خطر بیندازد. آن‌ها عاشق کوهستان بودند پس چرا نگذاریم آن‌ها در جایی که اینقدر دوست داشتند در آرامش بمانند. دو نفر باربر ارتفاع، پرچم ایران را در بالای قله اصلی پیدا کرده‌اند، بنابراین مسیر ایرانیان به روی قله برود پیک به‌طور کامل و موفقیت‌آمیز توسط این سه کوهنورد صعود شده‌است»
سرانجام در فصل ۲۰۰۹–۲۰۰۸ ایمان ونگر به الکس محقق شد و معلوم گشت که چرا آرسن اینقدر روی الکس حساب باز می‌کرده‌است.
تا که شد مبتلا اینقدر در فتن
وقتی خانم هاردی به خانه می‌آید با هاردی دعوا می‌کند که چرا اینقدر دیر کرده و وقتی لورل را می‌بیند از خانه می‌رود. بر اساس خرابکاریهای لورل خانه خراب می‌شود و طی مشکلاتی زن شکارچی همسایه
گفتم مکن اینقدر ستم بر من بی دل گفتا که ز معشوق به عاشق ستمی هست
بعد از مدتی او اولین قتلش را با اسلحه شروع کرد و در دادگاه دلیل قتلش را تجاوز و دفاع از خود بیان کرد. همچنین بعد مدتی گفت که پلیس ها نمی‌خواستند کاری کنند، وگرنه من اینقدر از خودم اثر انگشت به‌جا گذاشته‌ام که یک کودک هم می‌توانست تشخیص بده کار من بوده.
میتوان به کندن پوست گوش اشاره کرد. بعد از کندن پوست سطح گوش ، یک درد به شدت زیاد احساس میشه،همراه با سوزش که بسیار بسیار لذت بخش هست.دقیقا مشابه اشخاصی که از درد لذت می‌برند.هرچه قدر عمق پوست کنده شده بیشتر باشد ، سوزش و درد بیشتری تولید میشه ، که نمیدانم که چرا اینقدر لذت بخش هست . حتی خونی که بعد از کندن پوست گوش میاد، لذت بخش هست.
چشم تو کار ما را سازد بیک کرشمه گر اینقدر تو ما را فرمان دهی چه باشد؟