اینجو. ( مغولی ترکی ، اِ ) اینچو. اینچوی. زمین خالصه ( ایلخانان مغول ). ( فرهنگ فارسی معین ).اینجو یا انجو لغت مغولی است بمعنی ملک خاص یا املاک اختصاصی سلطان ، و بعدها به معنی صاحب «دیوان انجو» و باصطلاح ضابط املاک پادشاه شده و خلاصه بر هر کسی که خاص پادشاه و از متعلقان او باشد اطلاق یافته است. ( دایرة المعارف فارسی ). || نام پادشاه خوارزم. ( آنندراج ). || سلطنت. ( ناظم الاطباء ). اینجو. ( اِخ ) امیرشرف الدین محمود یکی از ملازمان امیرچوپان بود که بوزارت فارس و کرمان و یزد و کیش و بحرین منصوب شد و بزودی ممالک جنوب ایران از اصفهان تا جزایر خلیج فارس را تحت اداره خود درآورد و بنام امیرشرف الدین محمودشاه اینجو معروف گردید و مال و ثروت بسیار بدست آورد. اینجو. ( اِخ ) ( خاندان اینجو ) محمودشاه و پسرانش جلال الدین و مسعودشاه و غیاث الدین کیخسرو و جمال الدین ابواسحاق از این خاندان بحکومت رسیدند و معروف بخاندان اینجو یا آل اینجو شدند ( ق 8 هَ. ق. ). ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به دایرة المعارف فارسی ذیل اینجو شود.
معنی کلمه اینجو در فرهنگ معین
[ مغ . ] (اِ. ) زمین خالصه ایلخانان مغول .
معنی کلمه اینجو در فرهنگ عمید
۱. در دورۀ ایلخانان مغول، زمین کشاورزی متعلق به دولت یا پادشاه. ۲. هرکسی که خاص پادشاه و از متعلقان و منسوبان او باشد.
معنی کلمه اینجو در فرهنگ فارسی
خاندان اینجو . امیر چوپان یکی از ملازمان خود را بنام اشرف الدین محمود بوزارت فارس و کرمان و یزد و کیش و بحرین فرستاد و به زودی ممالک جنوب ایران از اصفهان تا جزایر خلیج فارس را تحت اداره خود در آورد و به نام امیر شرف الدین محمود شاه اینجو معروف گردید و مال و ثروت بسیار به دست آورد . محمود شاه و پسرانش جلال الدین و مسعود شاه و غیاث الدین کیخسرو و جمال الدین ابو اسحاق از این خاندان به حکومت رسیدند و معروف به خاندان اینجو ( آل اینجو ) شدند ( قر. ۸ ه. ق . ) ( اسم ) زمین خالصه (ایلخانان مغول ) محمود شاه و پسرانش جلال الدین و مسعود شاه و غیاث الدین کیخسرو و جمال الدین ابواسحاق از ابن خاندان بحکومت رسیدند .
معنی کلمه اینجو در ویکی واژه
زمین خالصه ایلخانان مغول.
جملاتی از کاربرد کلمه اینجو
پس از سلطان ابوسعید و با پایان فرمانروایی ایلخانان مغول، امیر مبارزالدین به فکر استقلال و کشورگشایی افتاد. او در سال ۷۴۱ کرمان و در ۷۵۴ شیراز را به متصرفات خود افزود و ابواسحاق اینجو، فرمانروای شیراز، را کشت. یکی از غزلهای مشهور حافظ در سوگ ابو اسحاق سروده شدهاست.
من از ولایت اینجوی پادشاهِ جهانم خراب شد ز دو هندویِ تو ولایت اینجو
احمد خذیراوی (زاده ۲۳ ژوئیهٔ ۱۹۸۹) یک بازیکن فوتبال اهل ایران است.و بازیکن اسبق تیم های استقلال تهران و پاس تهران برق شیراز و اینجوان بوشهر بوده است.احمد خضیراوی فصل ۲۰۱۰-۲۰۱۱ ازفوتبال خداحافظی کرد.
امیر جمالالدین شاه شیخ ابواسحاق (۷۲۱−۷۵۸ ق/ ۱۳۵۷–۱۳۲۱ م)، مشهورترین و واپسین فرمانروای آل اینجو بود که در اواخر دورهٔ ایلخانان بر فارس و اصفهان فرمان میراند.
فیض اینجواب آنغزل از شعر مولانا که گفت کاری ندارد این جهان تا چند گل کاری کنم
از آقای قالیباف خیلی تعجب میکنم. درست است باید رقابت کنیم ولی نه اینجوری. آقای قالیباف دلم نمیخواست بگم. آنجا بحث این بود شما میگفتید دانشجویان بیایند ما برنامه گازانبری داریم و کار را تمام میکنیم. ما میگفتیم راه این نیست که مجوز بدهیم بعد گاز انبری آنها را دستگیر کنیم، راه این است که از ابتدا به آنها بگوییم یا مجوز نیست یا اگر هست بیایند کار خودشان را انجام دهند، تظاهرات کنند و مبدأ و انتها نیز معلوم باشد.
«فقط میخواستم برم روی استیج بخوانم و بیام، بدون اینکه باعث شم مردم دربارهم حتی به چیزای عادیای که معمولاً به ذهنشان میرسه فکر کنن. همیشه تصویر و ظاهر آدم هست که اولین تأثیر رو روی مخاطب میگذاره. برای همین تصمیم گرفتم که خودم تصویری که مخاطب اولینبار ازم میبینه رو کنترل کنم و اینجوری کنترل کل ماجرای شهرتم رو دستم بگیرم. خب پس ماسک زدنو انتخاب کردم. چرا که نه؟»
بخدنگم زد و بگذشت چه فریاد کشم بر من اینجور و تغافل نه همین بار گذشت
اینجوی توست عرصه ی ملک وجود را اینجوی خاص بهر چه بُل غاق می کنی
به غمزه یی دل و دینم چنان به هم بر زد که چول کرد به کل هم دل هم اینجو را
من بسته آنکاکلم اینجور تو تاچند بیهوده بقصدم خم گیسوی بتابی
قدیمیترین ترجمهٔ این رساله در سال ۷۴۶ ه.ق توسط عمادالدین یحیی بن احمد کاشانی و برای ابواسحاق اینجو (فرمانروای مغول که در اواخر دورهٔ ایلخانیان بر مناطقی از ایران حکمرانی میکرد) انجام شدهاست. قدیمیترین ترجمهٔ این رساله به زبان فارسی در سال ۸۷۵ ه.ق توسط فتحالله شیروانی انجام شدهاست. میرزا محمد اسماعیل بن محمد جعفر اصفهانی نسخهٔ مفصلتری از این رساله را در سال ۱۲۹۶ ه.ق به فارسی ترجمه کرد و به میرزا آقاخان نوری (صدر اعظم ناصرالدین شاه) هدیه کرد. به گفتهٔ رئوف یکتا بی، شخصی به نام احمداوغلو شکرالله در قرن نهم هجری رسالهٔ الأدوار را به زبان ترکی ترجمه کرده و در قالب رسالهای با عنوان رساله من عمل الأدوار منتشر کردهاست.
امام فرمود: او جزو شورای انقلاب نیست و زورش هم به تو نمیرسد اگر آمد آنجا یقه او را بگیر! (سپس امام یقه مرا گرفت و گفت اینجوری) پس از بیانات امام من با قدرت تمام به مدرسه رفاه برگشتم. ابراهیم یزدی در کارها مداخله میکرد … من میخواستم در آن شب ۲۴ نفر را اعدام کنم. چشم همه آنها را بسته بودیم؛ اما این آقایان دائماً این پا و آن پا کردند میرفتند و میآمدند و من هم خون دل میخوردم.
در سال ۷۵۷ ق (۱۳۵۶م) ابواسحاق به دست مبارزالدین کشته شد و دولت آل اینجو با استیلای مظفریان از میان رفت.