ایمان
معنی کلمه ایمان در لغت نامه دهخدا

ایمان

معنی کلمه ایمان در لغت نامه دهخدا

ایمان. [ اَ] ( ع اِ ) ج ِ یمین. برکت ها و قوت ها. ( از اقرب الموارد ). برکتها و تواناییها. ( منتهی الارب ). || ج ِ یمین. سوگندها. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( غیاث اللغات ) ( از اقرب الموارد ) :
من شکستم حرمت ایمان او
پس یمینم برد دادستان او.مولوی.|| ج ِ یمین ( سوی راست ). ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). و رجوع به یمین شود. || ( ص ) مردی که زن وی مرده باشد و محتاج به زن بود، یقول رجل ایمان عیمان ؛ مرد زن مرده محتاج بزن. ( ناظم الاطباء ). رجل ایمان عیمان ؛ مرد زن و مواشی مرده که آرزوی زن و شیر دارد، امراءة ایمی عیمی ؛ مؤنث آنست. ( منتهی الارب ).
ایمان. ( ع مص ) ( از «ی م ن » ) به یمین درآمدن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). از جانب یمین آمدن. ( ناظم الاطباء ). || به سوی راست رفتن. ( منتهی الارب ) ( ازاقرب الموارد ) ( آنندراج ). از جانب راست آمدن : ایمن الرجل ؛ از جانب راست آن مرد درآمد. ( ناظم الاطباء ).
ایمان. ( ع مص ) ائمان. اعتمادکردن. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || زنهار دادن و بی بیم گردانیدن کسی را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). در امن قرار دادن کسی را. ( از اقرب الموارد ). امن گردانیدن. ( تاج المصادربیهقی ). ایمن گردانیدن. ( ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ) ( غیاث اللغات ). || فروتنی نمودن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || تصدیق کردن کسی را و گرویدن به او و قبول شریعت وی کردن. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). تصدیق کردن کسی را و در انقیاد او درآمدن. ( از اقرب الموارد ). گرویدن و تصدیق کردن. ( از مصطلحات عرفاء دکتر سجادی ). گرویدن. ( غیاث اللغات ) ( ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ). || ( اِمص ) گِرَوِش. باورداشت.اعتقاد. مقابل کفر. ( فرهنگ فارسی معین ). تصدیق. نقیض کفر. ( از اقرب الموارد ). تصدیق. ( تعریفات ) ( مجمل اللغة ). || اعتقاد به جنان و اقرار به لسان و عمل به ارکان و اظهار خشوع و فروتنی و قبول شریعت. ( ناظم الاطباء ). اعتماد و اقرار و اعتراف و اعتقاد و دین و مذهب و آئین و راستی و خلوص در دین. ( ناظم الاطباء ). مقابل کفر است. ( از فرهنگ مصطلحات عرفاء دکتر سجادی ). || ایمان در شرع عبارتست از اعتقاد بقلب و اقرار به زبان. گفته شده هر کس شهادت بدهد و عمل نکند و معتقد هم نباشد او منافق است و کسی که شهادت بدهد و عمل نکند و معتقد باشد او فاسق است. هر کس شهادت هم ندهد او کافر است. ( تعریفات ). در شرع تصدیق به دل و اقرار به زبان وحدانیت خدای تعالی را و حقیقت پیغمبر علیه السلام را. ( مؤید الفضلاء ). نزد اهل شرع تصدیق بکل ماجاء به النبی است و ارکان و مظاهر آن اقرار بلسان و تصدیق بدل و عمل به ارکان بود ودر این مورد سخن بسیار است. معتزله جمله طاعات را علمی و عملی ایمان گویند و گویند کسی که گناهی مرتکب شود از ایمان خارج شود. خوارج نیز ارتکاب گناه را موجب خروج از ایمان دانند. گروهی گویند ایمان عبارت از گفتار بزبان است و بس. گروهی گویند ایمان معرفت بحق و ماجاء به النبی است. و گروهی از متکلمان ایمان را تصدیق تنها پندارند. حضرت رسول فرموده است ایمان عبارت از تصدیق بماجاء به النبی و تصدیق کتاب و فرشتگان و رسولان حق است. محمد حنیف گوید ایمان تصدیق دل است بآنچه خدای متعال از غیب خبر داده است. گروهی گویند که قول و تصدیق و عمل ایمان است. گروهی گویند قول و تصدیق است. و گروهی گویند ایمان را اصلی و فرعی است ، اصل آن تصدیق بدل باشد و فرع آن مراعات امر، و هر که را طاعت بیشتر بود امن او را از عقوبت زیادت بود و بنابراین علت امن و ایمان مراعات اوامر و طاعات باشد. گروهی گفتند که علت امن از عقوبت معرفت است نه طاعت و اگر طاعت بدون معرفت باشد سود ندارد و اگر معرفت بدون طاعت باشد عاقبت بنده را نجات باشد. چنانکه حضرت رسول فرمودند: نجات نیابد کسی از شما بعمل خود، سؤال شد و نه تو یا رسول اﷲ؟ فرمودند و نه من ، مگر آنکه خدای بمن ترحم کند که عمل بی معرفت مکر است و فسون. و ایمان فعل بنده باشد، بهدایت حق مقرون «فمن یرداﷲ ان یهدیه یشرح صدره للاسلام و من یرد ان یضله یجعل صدره ضیقاً حرجا» و بر این اصل گروش هدایت حق باشد و گرویدن فعل بنده بود و علامت آن اعتقاد بتوحید است که ایمان نوری است از وراء حجاب و یقین نوری است در مقام کشف حجاب. ( فرهنگ مصطلحات عرفاء دکتر سجادی ص 70 - 77 ). تقسیمات ایمان ، ایمان بر پنج قسم است :

معنی کلمه ایمان در فرهنگ معین

( اَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ یمین ، سوگندها.
[ ع . ] ۱ - (مص م . ) گرویدن ، باور داشتن . ۲ - ایمن کردن ، امان دادن . ۳ - (اِمص . ) اعتقاد.

معنی کلمه ایمان در فرهنگ عمید

۱. گرویدن.
۲. عقیده داشتن.
۳. [مقابلِ کفر] (فقه ) تصدیق و عمل به احکام دین یعنی اقرار به لسان و عمل به ارکان.
= یمین

معنی کلمه ایمان در فرهنگ فارسی

گرویدن، عقیده داشتن، نقیض کفر، جمع یمین بمعنی قوه وبرک ت، وبه معنی قسم وسوگند
۱ - (مصدر ) گرویدن عقیده داشتن . ۲ - ایمن کردن بی بیم داشتن . ۳ - باور داشتن . ۴- ( اسم ) گروش باور داشت اعتقاد مقابل کفر . یا ایمان تازه کردن . ۱ - از نو اسلام آوردن. ۲ - کلم. (اشهد لا اله الاالله ) را بر زبان راندن .
در برخی لهجه ها این صورت در کلمات مختوم به الف یا واو و یا یائ بجای ضمیر ایم بکار رود .

معنی کلمه ایمان در فرهنگ اسم ها

اسم: ایمان (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: imān) (فارسی: ايمان) (انگلیسی: iman)
معنی: باور، گرایش، اعتقاد، اعتقاد به وجود خداوند و حقیقت رسولان و دین، در مقابل کفر، یقین داشتن به درستی اندیشه یا امری

معنی کلمه ایمان در دانشنامه عمومی

ایمان (آلبوم جرج مایکل). ایمان ( به انگلیسی: Faith ) یک آلبوم از جرج مایکل است که در سال ۱۹۸۷ میلادی منتشر شد.
ایمان (بودیسم). ایمان ( انگلیسی: faith ) ، واژه ایمان، سدها ( Saddhā ) در بیان پالی معادل شراددها ( Śraddhā ) در زبان سانسکریت، به معنای اعتماد و اطمینان است.
ایمان عمدتاً با مفاهیمی چون شناخت و معرفت عقلی، ( اعتقاد به گزاره ها با اصولی خاص ) ، اعتماد و اتکا، تصدیق ( پذیرش یک سخن به مثابهٔ حقیقت ) ، اطاعت و پیروی ( از اصول عبادی و اخلاقی ) ، وابستگی و تسلیم، تعهد و وفاداری، تجربهٔ قدسی ارتباط معنایی می یابد.
بالطبع بر حسب اینکه از کدام سنت دینی سخن می گوییم، ایمان در قالب یک یا چند از این مفاهیم معنا می یابید که در آن سنت دینی دربارهٔ آن تأکید شده است.
جایگاه ایمان در آیین بودایی، هم در ورود به طریق و هم به لحاظ استقامت در طریق حائز اهمیت است. ایمان، نوری است که انسان به واسطهٔ آن متبرک می شود، زندگی او هدفمند است و غایتی دارد ( نیل به نیروانا )
الف - یکی از پنج نیروی شریف:
• انرژی یا استقامت
• تفکر یا آگاهی
• مراقبه یا یکدلی
• خرد یا فراشناخت
• ایمان
ب - یکی از چهار فضیلت رفتاری:
• ایمان یا اعتماد به فضایل عقلی و معنوی
• اصول اخلاقی،
• احسان یا بخشش بی چشمداشت
• خرد
https://coth. ui. ac. ir/article_25590_15ff6da67039dbaee7fd46ac3abcd0f8. pdf
ایمان (ترانه جرج مایکل). «ایمان» تک آهنگی از هنرمند اهل بریتانیا جرج مایکل است که در سال ۱۹۸۷ میلادی منتشر شد. این تک آهنگ در آلبوم ایمان قرار داشت.
ایمان (ترانه سلین دیون). « ایمان» ( به انگلیسی: Faith ) تک آهنگی از هنرمند اهل کانادا سلین دیون است که در ۲۷ اکتبر ۲۰۰۳  ( ۲۰۰۳ - 10 - ۲۷ ) منتشر شد.
ایمان (فیلم ۲۰۱۳). ایمان ( انگلیسی: Believe ) یک فیلم درام ورزشی بریتانیایی است که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد.
• برایان کاکس
• ناتاشا مک الهون
• اَن رید
• فیلیپ جکسون
• کیت اشفیلد
• جیمز کالیس
• توبی استیونز
معنی کلمه ایمان در فرهنگ معین
معنی کلمه ایمان در فرهنگ عمید
معنی کلمه ایمان در فرهنگ فارسی

معنی کلمه ایمان در دانشنامه آزاد فارسی

(در لغت به معنایباورداشتن) از مفاهیم بنیادی ادیان به معنای باور قلبی به وجود خداوند و جهان نادیده. پولس ایمان را اعتماد به هر آن چیزی می داند که به آن امید توان داشت، و می افزاید ایمان اعتقاد به موجودات و عوالم غیبی است. ایمان در مسیحیت، بر مجموعۀ عقاید نیز اطلاق می شود و گاه وفاداری یا تعهد نسبت به خدا و انسان نیز معنی می دهد. ایمان مسیحی، مجموعۀ طاعات و عبادات را نیز شامل می شود؛ گو این که اصلاح گران پروتستان ایمان به عیسی مسیح را که یگانه راه رستگاری تلقی می کردند، به کلّی از اعمال جدا کردند و آن ها را موجب رستگاری تلقی نکردند. ایمان در آیین هندو عبارت است از اتکا به خداوند در عبادات. در آیین بودا، ایمان یکی از پنج فضیلت کبیره و جزئی بنیادین از طلب اشراق است. ایمان یکی از کلیدی ترین مفاهیم و آموزه های الهیات اسلامی است. بنیاد ایمان در اسلام بر مفهوم «الله» نهاده شده است، گو این که در شماری از آیات قرآنی، ایمان به دعوت پیامبران گذشته، کتاب های آنان، ملائکه و آخرت نیز به ایمان به «الله» افزوده شده است. در این که حقیقت ایمان چیست اختلاف است. برخی چون معتزله آن را عمل به ارکان (انجام دادن کارهای نیک دینی) می دانند و برخی دیگر چون اشاعره آن را پیروی و تصدیق هر آن چیزی می دانند که پیامبر اسلام (ص) آورده است. در سخنی از امام علی (ع) ایمان به اقرار به زبان، تصدیق به قلب و عمل به ارکان توصیف شده است (نهج البلاغه، حکمت ۲۲۷). برخی با استناد به آیات قرآن گفته اند که موطن اصلی ایمان دل آدمی است نه ذهن او. ذهن جایگاه علم است نه موطن ایمان. به دیگر سخن، ایمان گرایش روحی و باور قلبی به اعتقادی است که در ذهن آدمی جای دارد. از این رو، ایمان را «علمِ همراه با التزام» دانسته اند. بر این اساس، اعتقادی را که همراه با التزام نیست نمی توان ایمان گفت. اینان به اعتقاد شیطان به خداوند اشاره کرده گفته اند که چون عاری از التزام است، ایمان نیست و لذا شیطان در سلک مؤمنان محسوب نمی شود. قرآن فرعونیانی را هم که عناد می ورزیدند و از ایمان به خداوند سرباز می زدند، معتقد به وجود خدا معرّفی می کند (جَحَدوا بِها و اسْتَیْقَنَتْها انفُسُهُم: نمل، ۱۴). از این جا می توان دریافت که از دیدگاه قرآن، ایمان غیر از علم، حتی علم قطعی، و از مقوله گرایش است و البته هیچ گرایشی عاری از شناخت نیست. به تصریح قرآن، ایمان با اسلام تفاوت دارد (حجرات، ۱۴). برای ایمان داشتن، اسلام (ادای شهادتین) لازم است، اما کافی نیست. ایمان در بسیاری از آیات قرآن با عمل صالح همراه شده است. ایمان، بنا بر نص قرآن، نوری زیباست که قابلیت کم و زیادشدن دارد (شوری، ۵۲؛ توبه، ۱۲۴) آرام بخش مؤمنان (رعد، ۲۸) و در زندگی دنیوی موجب ثبات قدم مؤمن است (ابراهیم، ۲۷). در معارف اسلامی ایمان گاه در مقابل کفر و گاه در برابر فسق به کار رفته است و این، مؤید همان مطلب است که ایمان را علم همراه با گرایش (التزام) می داند. در تقویت ایمان، هم تقویت بُعدشناختی آن (علم) مؤثر است، تا زنگار شک و تردید بنیان آن را سست نسازد و قوّت و عمق آن فزونی گیرد، و هم تقویت بُعد گرایشی، که همان روح ایمان است، از طریق انجام اعمال مناسب با ایمان از قبیل طاعات و عبادات و اعمال صالحه.

معنی کلمه ایمان در دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] ایمان به معنای باور قلبی دینی، از مفاهیم کانونی ادیان الهی از جمله اسلام. محور اساسی ایمان در قرآن کریم، الله است . قرآن از همه انسان ها خواسته است تا به الله ایمان آورند؛ اما در آیات بسیاری ضرورت ایمان آوردن به پیامبران و رسولان ، کتاب های نازل شده از سوی خدا، فرشتگان و آخرت نیز به «ایمان به الله» افزوده شده است .
درباره موضوع ایمان، مباحث و مسائل متعددی مطرح است که مهم ترین آنها عبارت است از: چیستی ایمان، متعلَّق ایمان، زیاد شدن یا نقصان پذیری ایمان، ایمان از روی تقلید، آثار ایمان و ارتباط آن با عمل صالح و گناه.
واژه ایمان از ریشه «أ- م - ن» به معنای آرامش و اطمینان قلب و نبود ترس است. فعل ثلاثی مزید آن آمَنَ، یؤمِنُ است، که اگر متعدی به «باء» و «لام» باشد ...وَمَا أَنتَ بِمُؤْمِنٍ لَّنَا وَلَوْ کنَّا صَادِقِینَ ﴿۱۷﴾ و أَفَتَطْمَعُونَ أَن یؤْمِنُوا لَکمْ...﴿۷۵﴾ به اتفاق اهل لغت به معنای تصدیق کردن است. و اگر متعدی به ذات خود باشد به معنای اطمینان پیدا کردن است که در برابر ترسیدن و هراسان کردن است و در این صورت با ثلاثی مجرد هم معنا است..
[ویکی اهل البیت] در مورد معنای ایمان گفته شده است: ایمان عبارت از جایگیرشدن اعتقاد در قلب و از امن گرفته شده، گویی مومن به آن چه بدان ایمان پیدا کرده، امنیت و مصونیت نمی دهد که در آن مورد دچار شک و تردید نمی شود، چرا که شک و تردید آفت اعتقاد است.
در روایاتی از رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله ایمان چنین شناسانده شده است: ایمان تصدیق با قلب، اقرار با زبان و عمل با اعضا و جوارح می باشد.
بی شک از بین سه موردی که در این روایت از ارکان ایمان شمرده شده است تصدیق قلبی رکن اصلی است چه اگر تصدیق حقیقی و بدون شائبه باشد اقرار به زبان و عمل به جوارح را خواه ناخواه به دنبال دارد. چنان که نقل شده است عده ای از اعراب بادیه نشین، خدمت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله آمده، گفتند: یا رسول الله! ایمان آوردیم، آیه نازل شد: (ای پیامبر! به آنان) بگو: شما ایمان نیاورده اید ولیکن بگویید اسلام آوردیم و ایمان هنوز در دل شما وارد نشده است.
از این آیه روشن می شود که ایمان آوردن صرفا به اقرار زبان نیست بلکه رسوخ باورها و اعتقادات در قلب انسان است و تصدیق حقیقی آن هاست. این تصدیق در پی معرفت و شناخت و البته با دوری از عناد و ستیزه جویی حاصل می شود. ولذا قرآن ساحت ایمان را از اعراب بادیه نشین به خاطر جهل و عنادش مبرا می داند و تنها از آن جهت که اقرار زبانی به توحید و نبوت پیامبر دارند اسلام آورنده به حساب می آورد.
سوال دیگر در این مورد آن است که ما باید به شاید کاملترین جواب به این سوال در تعریفی که امین الاسلام طبرسی صاحب تفسیر گرانقدر مجمع البیان از ایمان می کند نهفته باشد. او ایمان را چنین معنا می کند: ایمان تصدیق جمیع آن چیزهایی است که خداوند تصدیق آن ها را واجب نموده است.
این تعریف جمیع آن چه پیامبر آورده است را شامل می شود و درستی آن به این است که با ایمان به نبوت و رسالت پیامبر و عصمت آن حضرت جایی برای انکار هیچ یک از فرامین اسلام باقی نمی ماند. چرا که با انکار هر یک از آن ها در اصل ایمان ما به نبوت پیامبر و عصمت آن حضرت در دریافت و ابلاغ وحی نیز خدشه وارد می شود. لذاست که نمی توان آنچنان که برخی گمان می کنند از دستورات دین برخی را قبول نموده به برخی دیگر باور نداشت.
در روز غدیر پس از ابلاغ ولایت علی علیه السلام و خاندان مطهر آن حضرت آیه اکمال دین نازل شد: «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِینا»؛ امروز دین شما را به حد کمال رسانیدم و بر شما نعمتم را تمام کردم و بهترین آیین را که اسلام است برایتان برگزیدم.
[ویکی نور] «ایمان»، مجموعه سخنرانی های عبدالحسین دستغیب (در سه ماه مبارک رمضان) درباره ایمان و آثار و شیوه پیدایش آن با استفاده از قرآن و روایات است که گردآوری و منتشر شده است.
کتاب حاوی سی و هشت گفتار است که می توان آن را در سه بخش اساسی تقسیم کرد:
بخش نخست، عنوان بحث روایت شریف در کتاب اصول کافی است که حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام در پاسخ از «ایمان» آن را متّکی به چهار ستون می داند؛ یعنی برای پیدا شدن بنای ایمان، این چهار ستون لازم است: صبر، یقین، عدل و جهاد.
آنگاه هرکدام از این ستونها را نیز بر چهار شعبه و بخش تقسیم نموده و آثار و نتایج آن را یادآور می شود.
درباره ستون نخستین که «صبر» است، می فرماید چهار شعبه دارد: شوق، ترس، زهد و انتظار. هرکس به بهشت امیدوار است، از شهوات دنیا کنده می شود. و هرکس از آتش دوزخ ترسید، از گناهان پرهیز می کند؛ چون سختی عذاب را باور کرده است. و آن کس که در دنیا زهد ورزیده و به خوشی های زودگذر آن، دل نبست، در نتیجه مصیبت ها و سختی ها برایش آسان می گردد. اصل دنیا چیست تا خوشی ها و سختی هایش چه باشد، به آنچه به او داده شده دلخوش نمی گردد و از آنچه از او گرفته شده غمگین نمی گردد.
آن کس که انتظار مرگ را داشته باشد، به سوی خیرات می شتابد؛ زیرا می فهمد که هر لحظه از سرمایه عمر، کم شده و گامی به سوی مرگ نزدیکتر می گردد. کم شدن عمر، قطعی و باقیمانده آن مشکوک است، لذا در خیرات، پیشی می گیرد و هر لحظه دنبال رحمت و بخشش خداوندی می گردد
[ویکی الکتاب] معنی إِیمَانِ: گرویدن-تسلیم توأم با اطمینان خاطر(ایمان عبارت است از سکون و آرامش علمی خاصی در نفس ، نسبت به هر چیزی که ایمان به آن تعلق گرفته ، و لازمه این آرامش التزام عملی نسبت به آن چیزی است که به آن ایمان دارد ، حال اگر کسی این التزام را نداشته باشد ، و بر خلاف...
معنی أَیْمَانٌ: سوگندها(أیمان ، جمع یمین یعنی سوگند است ، و این معنا را از کلمه یمین به معنای دست راست گرفتهاند ، چون در بین عرب مرسوم و معمول بود که وقتی سوگندی می خوردند ، و یا عهدی میبستند ، و یا بیعتی میکردند ، و یا مثلا معاملهای انجام میدادند ، برای اینکه بفهما...
معنی تَحِلَّةَ أَیْمَان: شکستن سوگند(کلمه حل در اصل به معنای باز کردن گره است)
معنی تُؤْمِنُونَ: ایمان می آورید - ایمان دارید
معنی ءَامَنَ: ایمان آورد
معنی إِیمَانُکُمْ: ایمان شما
معنی مَا یُؤْمِنُ: ایمان نمی آورد
معنی لَن یُؤْمِنَ: هرگز ایمان نمی آورد
معنی لَا یُؤْمِنُ: ایمان نمی آورد
معنی ءَامِنْ: ایمان بیاور
معنی ءَامَنَّا: ایمان آوردیم
معنی ءَامَنتُ: ایمان آوردم
معنی ءَامَنَتْ: ایمان آورد(مؤنث)
ریشه کلمه:
یمن (۷۱ بار)
«أَیْمَان» جمع «یمین» به معنای سوگند است، و در اصل، «یمین» به معنای دست راست می باشد، اما از آنجا که به هنگام سوگند و بستن عهد و پیمان دست راست را به هم می دهند، و قسم یاد می کنند، این کلمه تدریجاً در معنای سوگند به کار رفته است.
تسلیم توأم با اطمینان خاطر. اگر گویند: چرا بر خلاف اهل تفسیر ایمان را تسلیم معنی می‏کنید با آن که طبرسی رحمةاله فرموده: ازهری می‏گوید: علماء انفاق دارند بر این که ایمان به معنی تصدیق است، المیزان آن را استقرار اعتقاد در قلب معنی کرده و راغب تصدیق توأم با اطمینان خاطر گفته است. گوئیم: قرآن مجید ایمان به معنی اعتقاد را تأیید نمی‏کند بلکه بهترین معنای آن همان تسلیم است زیرا می‏بینیم آنان را که اعتقاد دارند ولی تسلیم عقیده خویش نیستند کافر می‏شمارد. درباره فرعون و قوم او آمده: ، فرعونیان در باطن و نفس خویش عقیده داشتند که آیات موسی از قبیل عصا و غیره از جانب خداست ولی در ظاهر تسلیم و اقرار نکردند نظیر این آیه قول موسی «علیه السلام» است به فرعون که فرمود ، فرعون یقین داشت که آیات از جانب خداست ولی تسلیم نبود. شیطان به خدا عقیده داشت می‏گفت: ، می‏گفت ، خدا را خالق خود می‏دانست و او را «رَبّ» خطاب می‏کرد. به معاد نیز عقیده داشت لذا می‏گفت: تا روز قیامت مهلتم ده: . ایضاً به انبیاء معتقد بود و می‏دانست به عباد مُخلصین راهی ندارد و آنها را نتواند فریفت ، با همه اینها درباره‏اش فرموده . بسیاری از اهل کتاب به حضرت رسول اکرم «صلی اللّه علیه و آله» عقیده داشتند و می‏دانستند که او پیغمبر است و حتی او را مانند پسران خود می‏شناختند ولی حق را کتمان می‏کرند و به عقیده خویش تسلیم نبودند ، آیه 20 سوره انعام نیز چنین می‏باشد: «اَللذّینَ خَسَروا اَنْفُسَهُم فَهُم لا یُؤمِنُونَ». پس ایمان به معنی اعتقاد و تصدیق نیست و گرنه می‏بایست این اشخاص مؤمن باشند بلکه ایمان به معنی تسلیم است. مؤمن کسی است که بحق تسلیم باشد و آن قهراً به عمل توأم است و بدون آن مصداق ندارد. وانگهی در آیاتی نظیر ، نظیر: . چطور می‏شود گفت: آنها چندین بار اعتقاد پیدا کرده و سپس کافر شده‏اند بلکه آنها چندین بار اعتقاد پیدا کرده و سپس کافر شده‏اند بلکه آنها تسلیم شده و بعداًاز تسلیم بیرون رفته‏اند. خلاصه سخن آن که: ایمان پس از اعتقاد است، شخص اگر پس از اعتقاد به عقیده‏اش تسلیم شد مؤمن است و گرنه منافق یا کافر می‏باشد، از طرف دیگر هر قدر اعتقاد قوی باشد تسلیم محکم خواهد بود، شدت و ضعف ایمان و دارای مراتب بودنش از این روشن می‏شود. ، به نظر ما منظور همان عدم تسلیم است یعنی: به آنچه قبلاً تکذیب کرده بودند تسلیم شونده نبودند (احتمال دارد که فاعِلِ «یؤمنوا» غیر از فاعل «کذّبوا» باشد.) بقیّه مطلب را در «سلم-اسلام» مطالعه کنید. اگر گویند: چرا در معنی ایمان اطمینان خاطر را قید کردید؟ گوئیم: آن برای ملاحظه اصل مادّه است که ایمان بالاخره از امن مشتق است پس مؤمن آنست که بحق تسلیم شود و قلبش در آن تسلیم مطمئن و آرام و بی‏اضطراب باشد. ، اصل ریب چنان که در اقرب المورد گوید: قلق و اضطراب قلب است. * ، ، در اینگونه آیات آیا منظور عدم قدرت ایمان است یعنی آنها دیگر قدرت تسلیم ندارند و نمی‏توانند بحق تسلیم شوند و قابلیّت تسلیم از بین رفته است و یا منظور آنست که قدرت دارند ولی با عنادی که دارند تسلیم نخواهند شد؟ می‏شود گفت: فرض دوم مراد است یعنی قدرت دارند و اگر بخواهند خواست خدا در مقام اخبار می‏فرماید که تسلیم نخواهند شد. و نیز می‏شود گفت در اثر استکبار و عناد طوری قلوبشان از حق اعراض کرده که دیگر توجّه بحّق و قدرت ایمان از آنها سلب شده است. در این صورت نمی‏شود گفت: که با عدم قدرت تکلیف ساقط است که عدم قدرت نتیجه اعمال اختیاری آنهاست. آنها از اوّل اعراض کرده‏اند بر اعراض‏شان افزوده ، می‏بینیم که بنی اسرائیل با علم آن که موسی رسول خداست اذیتش می‏کردند خداوند قلوبشان را از حق کنار کرد. هکذا: ، بنابر آن که دعا نباشد. عل هذا این عدم قدرت مُسْقِط تکلیف نیست که خود سبب آن را فراهم آورده‏اند. ناگفته نماند: ملاحظه «خَتَمَ اللَّهُ عَلی قُلوبِهِم وَ عَلی سَمْعِهِم وَ علی اَبصارِهِمْ غِشاوَةٌ» که بعد از آیه «اِنَّ الّذینَ کَفَروا...» واقع شده و ملاحظه «اِنّا جَعَلْنا فی اَعْنلقِهِم اَغلالاً... فَاَغْشَینا هُم فَهُم لا یُبْصِرونَ» بعد از آیه «لَقَد حَقَّ القَولُ...» نشان می‏دهد که به مسلوب القدرة بودن نزدیک‏اند و بنظر نگارنده قدرت بکلی از آنها سلب نشده است. ایضاً: اینگونه اشخاص از روی عناد کافرند نه از روی جهل و گرنه جاهل پس از علم ایمان آوردنش سهل است. مراد از (کفر) در مقابل ایمان در آیاتی نظیر ، کفر از روی علم است که همان استکبار و عدم تسلیم باشد و اِلّا کُفر از روی جهل که در (کفر) خواهد آمد حساب دیگری دارد، و خلاصه: پس از وضوح حقّ هر که به آن تسلیم شود مؤمن و هر که آن را کتمان کند و تسلیم نشود کافر است این ایمان و کفر است که سبب بهشت و جهنّم می‏گردد. و سر و کار قرآن مجید با این ایمان و کفر است. در آیاتی که خدا از مردم ایمان می‏خواهد نظیر ، ، بنظر نگارنده مراد آن نیست که: عقیده پیدا کنید و معتقد باشید که آن بسته به استدلال و مشاهده براهین است، بلکه مقصود آنست که: خدا و بحق تسلیم شوید. ایضاً در آیاتی که خطاب «یا اِیُّها الّذینِ آمَنوُا» آمده منظور آن نیست که: ای باور کنندگان خدا و حق، بلکه‏ای تسلیم شوندگان. ولی می‏دانیم که تسلیم بعد از علم و عقیده است. تکمیل این بحث با مطالعه «اسلام» و «کفر» است.
[ویکی فقه] ایمان (ابهام زدایی). ایمان ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • ایمان (باور)، به معنای باور داشتن به خدا و رسول خدا و هر آن چه که فرستاده خدا آورده • ایمان (مدینه)، یکی از اسم های شهر مدینه
...
[ویکی فقه] ایمان (باور). ایمان از مفاهیم کانونی ادیان الهی از جمله اسلام می باشد که نقش تعیین کننده ای در سعادت انسان دارد.
ایمان در دو معنا به کار رفته است:
۱. اعتقاد به امامت و ولایت أئمۀ دوازده گانه.
۲. در کلمات فقها گاهی ایمان به معنای اسلام نیز آمده است.
از ایمان به معنای اعتقاد به ولایت امامان علیهم السّلام در فقه در باب های بسیاری مانند اجتهاد و تقلید، طهارت، صلات، زکات، خمس، صوم، اعتکاف، حج، وقف، نذر، قضاء و شهادات بحث شده است.
معانی لغوی ایمان
واژه ایمان از ریشه«أمن» گرفته شده است که فعل ثلاثی مجرد آن «أمِنَ، یأمن وأمناً» به معنای آرامش و اطمینان قلب و نبود ترس است. فعل ثلاثی مزید آن «آمَن، یؤمن و ایماناً» است، که اگر متعدی به «با و لام» باشد به اتفاق اهل لغت به معنای تصدیق کردن است. وبه همین معناست آیه (وَما أَنْتَ بِمؤمن لَنا) ای: بمصدِّق.
وامّا اگر متعدی به ذات خود باشد به معنای اطمینان پیدا کردن است که در برابر ترسیدن و هراسان کردن است و در این صورت با ثلاثی مجرد هم معنا است.
معنای اصطلاحی ایمان
متکلمان نظریه های مختلف را در مورد معنای اصطلاحی ایمان بیان کرده اند:
ایمان، عمل قلب و کار دل
...
[ویکی فقه] ایمان (قرآن). ایمان، یکی از اسامی قرآن کریم می باشد.
یکی از اسامی قرآن «ایمان» است: (ربنا اننا سمعنا منادیا ینادی للایمان ان آمنوا بربکم)؛ "پروردگارا ما شنیدیم که دعوتگری به ایمان فرا می خواند که به پروردگار خود ایمان آورید".
قول ابوالمعالی درباره ایمان
زرکشی از ابوالمعالی عزیزی، معروف به "شیذله" ۵۵ اسم برای قرآن نقل می کند که یکی از آن ها «ایمان» است؛ اما سیوطی در عین نقل این اسامی، «منادی» را در آیه از اسامی قرآن شمرده است. و نظر برخی مفسران که «منادی» را حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلّم یا قرآن می دانند که دعوتگری و منادی بودنش هنوز هم ادامه دارد، تاییدی بر نظر سیوطی است.
[ویکی فقه] ایمان (مدینه). اِیمان یکی از نام های مدینه منوره است، که در قرآن نیز در آیه ۹ سوره حشر آمده است.
چون مردم مدینه الگو و مظهر ایمان بودند.

معنی کلمه ایمان در ویکی واژه

سوگند، سوگندها.
اعتقاد به وجود خداوند و حقیقت رسولان و دین، گرویدن، باور داشتن؛‌ مقابل کفر. ایمان ممکن است به دو بخش اِیم - آن قابل تجزیه باشد، و در زبان معیار باستان مضمونی مثل خاک توسر یا خاک توسری‌ها داشته است.
جمع یمین؛ ایمن کردن، امان دادن.
اعتقاد.

جملاتی از کاربرد کلمه ایمان

برای این خیاط متعصب، ایمان یعنی غمگساری، روی‌گردانی از زندگی، ترس از دَمی شادمانی و زندگی برای مردن و جهان پس از مرگ؛ دین‌داری معیشت‌اندیش در فکر بهشت و نعمت‌های وعده داده شده  درصورتی‌که بیشتر عبادت کند و دریغ داشته باشد از هر چیزی که رنگ و بویی از زندگی دارد.
[که] رهزن ایمان است، نامش را نمی‌دانم
ای تو گم کرده ز ایمان راه را روشناس آخر چو ایشان شاه را
«ای کسانی که ایمان آورده‌اید! قصاص در مورد قتل برای شما مقرر شده‌است؛ آزاده برای آزاد، و برده برای برده، و زن برای زن.» (۲: ۱۷۸)، وضعیت در آسیب مشخص نیست. برای چنین مجازاتی، (چشم در برابر چشم، دندان در برابر دندان، و غیره) عبارت «این‌گونه ما در کتاب به آن‌ها (بنی‌اسرائیل) نوشتیم» استفاده می‌شود. (۵:۴۵)
رانده است از همه در، غیرت عشقت، زاهد ور نه در دیر و حرم، دشمن ایمانی هست
«ما تصمیم گرفته بودیم ازدواج نکنیم تا زمانی که برای هیچ زوجی منع ازدواج وجود نداشته باشد ولی گمان نمی‌کنم دیگر بتوانیم بیش از این مقاومت کنیم. ازدواج ما برای بچه‌هایمان خیلی مهم است و همیشه در این باره از ما پرسش می‌کنند. برای من هم مهم است. دوست دارم آن نوع تعهد ایجاد بشود.»
شد کفر و ایمان مشتبه، در هم چو پیوند زره از کار این بگشا گره، برحال آن بفکن نظر
اگر خواهی که با حشمت ز اهل البیت دین باشی بباید در ره ایمان یکی تسلیم سلمانی
کنفوسیوس گفت است: من انتقال می‌دهم اما نوآوری نمی‌کنم. من عاشق دوران باستان هستم و به آن ایمان دارم.
در ۱۳ آوریل ۲۰۲۳ در آستانه با شکست دادن هابیلو آووسایمان از چین در فینال قهرمان آسیا شد.
قوت ایمانی درین زندان کمست وانک هست از قصد این سگ در خمست
اگر نه مهر تو ایمان خود کند دشمن زمان مرگ بروزی نگردد ایمانش
میزان ورم لنفاوی، اولیه تقریباً از هر ۱۰۰۰۰ تولد ۱ تا ۳ زایمان است، با نسبت تسلط ویژه زن به مرد ۳٫۵: ۱. در آمریکای شمالی، بروز ورم لنفاوی اولیه تقریباً ۱٫۱۵ تولد از هر ۱۰۰۰۰۰ تولد است در مقایسه با ورم لنفاوی ثانویه، ورم لنفاوی اولیه نسبتاً نادر است.
آموزه‌های قرآن دربارهٔ مسائل جنگ و صلح به موضوع بحث داغی در سال‌های اخیر تبدیل شده‌اند. در یک سو، برخی منتقدان معتقدند برخی آیه‌های قرآن اجازه حمله نظامی علیه ناباوران هم در زمان زندگی محمد و هم بعد از آن را می‌دهد. قرآن می‌گوید «ای کسانی که ایمان آورده‌اید با کافرانی که به شما نزدیک‌ترند پیکار کنید» (توبه 123) از سوی دیگر، برخی محققان دیگر استدلال می‌کنند که این آیات قرآن نباید خارج از متن و زمینه آن تفسیر شوند. از نظر این عده، آیات قرآن خشونت را ممنوع اعلام کرده، و فقط در دفاع از خود اجازه جنگ می‌دهند.
مهاجر قبیله ایمان زندگی‌نامه اوست که توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی به قلم حمید انصاری و با مقدمه فرزندش سید حسن خمینی منتشر شده‌است. این کتاب شامل بیان مطالب ناگفته از زندگی سید احمد خمینی، اسناد و مدارک ساواک، نامه منتشر نشده همراه با عکس‌های چاپ نشده از او می‌باشد.
در بیابان جامه و نان می برند در میان شهر ایمان می برند
کفر گردد کین او کر در دل مؤمن نهی مهر او کرد در دل کافر نهی ایمان شود
در مواضع کلارک نسبت به فضا، عنصری از ایمان وجود دارد، اگرچه این عنصر از نوع مذهبی نیست. موضع او بیشتر به نوعی خوشبینی نامحدود نسبت به قدرت هوش شباهت دارد.
یکسو اندر حظّ خود ز میان تا بیابی تو لذّت ایمان
چه پدر زایمن آن خلق جهان را ایسر چه پسر زایسر آن اهل زمان را ایمان