ایلش

معنی کلمه ایلش در ویکی واژه

بفرما بنشین. تعارف مؤدبانه هنگام دعوت از کسی برای گپ و گفتگو. به نظر می‌رسد اَگلَش تلفظ باستانی آن باشد زیرا که هنگام نشستن باید خم شد و این مضمون در عبارت اگلش است نه ایلش.

جملاتی از کاربرد کلمه ایلش

اروین دیوید یالوم نویسنده و روانشناس سرشناس آمریکایی در رمان (مسئله اسپینوزا) در کنار روایت پایاپای زندگی باروخ اسپینوزا فیلسوف بنام و قهرمان و چهرهٔ مورد علاقه روزنبرگ به شکلی گویا به زندگی او پرداخته و از دوران کودکی تا به قدرت رسیدنش در بین نازی‌ها شرح حالی از وی نوشته که بسیار تأثیرگذار است و در این رمان به دلایل یهودی‌ستیزی وی و عمده دلایلش جهت کشتار یهودیان اروپا اشاره نموده و به نوعی چرایی آن مقدار یهودی کشی نازی‌ها را توضیح داده.
نارسایی زمینه‌ای و مزمن قلبی-ریوی ایمانیان، پس از یک سکتهٔ خفیف مغزی در اواخر اسفند ۱۳۹۲ تشدید شد و در دی ماه ۱۳۹۳ به علت عفونت شدید ریوی در بیمارستان ولیعصر ناجا بستری و پس از ۱۰ روز با بهبود نسبی به درخواست خودش مرخص و راهی منزل شد. با افت روزافزون ظرفیت تنفسی و تکیه بر ماسک اکسیژن و عدم تمایلش به بستری شدن در بیمارستان، نهایتاً در واپسین دقایق شامگاه ۲۸ فروردین ۱۳۹۴ و در روز ارتش، درگذشت.
در دسامبر ۲۰۱۹، فیس‌بوک شبکه‌ای از حساب‌های دارای هویت جعلی را حذف کرد و اشاره کرد که برخی از آن حساب‌ها از تصاویری برای پروفایلشان استفاده کرده‌اند که با هوش مصنوعی ایجاد شده‌است.
سخنی کز حضور گردد فاش قایلش هر که هست، گو: میباش
دیوانه ای شود که نیاید بهوش باز هر عاقلی که دید بمستی شمایلش
وانچه باقی بماند از تازیش هست همچون شمایلش به درست
دید شیرین سوی خود میل دلش شد به حکم آنکه دانی مایلش
لطف حق درج در شمایلشان حرز و تعویذ حق حمایلشان
جفت شیرین شمایلش گفتا غم مخور ای گزیده ایام
شدت آتش‌سوزی ارزیابی دقیق تعداد قربانیان را دشوار ساخت. بسیاری از آنها دچار سوختگی شدید شده بودند که شناسایی را سخت می‌کرد؛ حتی بسیاری از آنها به استخوان سوختگی دچار شدند و برای شناسایی به تست ژنتیک نیاز داشتند. در مجموع مرگ ۱۹۲ نفر تأیید شد. از اجساد کشف شده، ۱۸۵ نفر قابل شناسایی بودند. شش نفر در ابتدا قابل شناسایی نبودند که سه مورد از آنها با استفاده از تست ژنتیک کشف شدند یک نفر نیز با استفاده از وسایلش شناخته شد اما هرگز بقایایش پیدا نشد.
دوباره به حال بازمی‌گردیم. کنار دریا الکساندر دکترش را می‌بیند و دکتر می‌گوید که نسل ما با شعرها و کتاب‌های شما بزرگ شده است و بیننده متوجه می‌شود که الکساندر خودش شاعر و نویسنده است. الکساندر به یک ساختمان نیمه کاره که محل زندگی و پناهگاه کودکان کار است می‌رود و با کودک راهی پزشکی قانونی می‌شود. در آنجا با این که ورود ممنوع است کودک جنازه دوست خود که تازه مرده است را می‌بیند و لباس‌ها و وسایلش را از سردخانه می‌دزدد. او آنها را در پناهگاه بچه‌های کار و در حضور بقیه بچه‌ها و پیرمرد می‌سوزاند.
عجب که گوشه دامن به دست حصر دهد فضایلش که ز قید شمار جسته برون
پاچینو پیشنهاد حضور در بازی ویدئویی پدرخوانده را به‌طور کامل رد کرد. در نتیجه در این بازی شخصیت مایکل کورلئونه حضور دارد، اما صدا و شمایل آن مشابه پاچینو نیست. او اما در بازی صورت‌زخمی: دنیا برای تو است اجازه داد که از شمایلش استفاده شود. این بازی به عنوان شبه‌دنباله‌ای برای فیلم صورت‌زخمی عمل می‌کند و شرایطی را در نظر می‌گیرد که تونی مونتانا از درگیری آخر فیلم جان سالم به در می‌برد.
در نهایت نه-تریس موفق می‌شود با به دام انداختن یکی از وسایلش در ساعت برادرش خود را نجات دهد و سباستین را از برزخ زندگی پس از مرگ رها کند در حالی که ویولت را از نفرین زمستانی نجات می‌دهد.
فضایلش به جهان از در قیاس هواست نه جای گیرو گرفته جهان کران بکران
منابعِ فراوانی از عالمانِ اهل سنت مانند زَمَخْشَری، ابونعیم اصفهانی، احمد بن حَنبَل، ابن کثیر، فضل بن روزبِهان خُنجی، ابوالحسن اَشعَری، شهاب‌الدین آلوسی و بسیاری دیگر، از علاقه و محبت پیامبر اسلام به حسین بن علی می‌گویند، از خبر پیامبر دربارهٔ کشته شدن حسین گزارش می‌کنند و از شخصیت و فضایلش و از زهد، عبادت، شجاعت و جوانمردی‌اش خبر می‌دهند. آنها قیام او را، قیام علیه ظلم می‌دانند، قاتلان وی را لعنت می‌کنند، او را الگوی مسلمانان و آزادگان می‌خوانند و در رثایش شعر می‌سرایند.
جلال داد و شرف داد و علم داد و عمل بدین فضایلش از پای تا به سر آراست
پیرمردی به نام الکساندر که در روزهای آخر عمر خود در تنهایی به سر می‌برد با خدمتکارش خداحافظی می‌کند و بعد از جمع کردن وسایلش آماده بیرون رفتن می‌شود. او هیچ تماسی با بیرون ندارد و تنها دلخوشی‌اش این است که صدای موسیقی ای را هر روز صبح زیاد کند تا همسایه روبرویی‌اش آن صدا را با موسیقی مشابهی پاسخ دهد. او به همراه سگش که بسیار برایش عزیز است از خانه بیرون می‌رود و به سمت ماشینش قدم برمی‌دارد و در راه به همسرش آنا می‌اندیشد.
قوچی تلفن دستی هم دارد. بی‌بی به موبایلش زنگ زد.
آهو چشمی به عشوه جسته پیوند حمایلش گسسته