ایستاده

معنی کلمه ایستاده در لغت نامه دهخدا

ایستاده. [ دَ / دِ ] ( ن مف / نف ) برپا. سرپا. قایم. ( فرهنگ فارسی معین ). متوقف :
ایستاده دید آنجا دزد غول
روی زشت و چشمها همچون دغول.رودکی.ایستاده میان گرمابه
همچو آسغده در میان تنور.معروفی.شمع را دید ایستاده و شاهد نشسته و می ریخته. ( گلستان ).
- نگونسار ایستاده ؛ معلق :
نگونسار ایستاده مر درختان را همی بینی
دهانهاشان روان بر خاک بر کردار ثعبانها.ناصرخسرو. || ثابت. بدون حرکت.
- ستارگان ایستاده ؛ نجوم ثابته. ( فرهنگ فارسی معین ) : مسئله ششم گفتند [جهودان ]بپرسیدش [از پیغمبر ( ص )] تا بر این آسمان ستاره چند است ایستاده و چندرونده و از آن ستارگان ایستاده بکدام فلک اندر است.( ترجمه تاریخ طبری ). ستارگان ایستاده آنند که بر همه آسمانها پراکنده اند. ( التفهیم ).
|| راکد. غیرجاری : نباتی است [ دوخ ]بسیارشاخ بی برگ که در آب ایستاده روید. ( منتهی الارب ). || حالت قیام برای تیراندازی. مقابل به زانو نشسته. ( فرهنگ فارسی معین ).
- ایستاده بودن ؛ قائم بودن. ( دانشنامه علایی ص 72 ).

معنی کلمه ایستاده در فرهنگ معین

(دِ ) (ص . ) ۱ - برپا، سرپا. ۲ - مراقب . ۳ - قائم . ۴ - مأمور، موظف .

معنی کلمه ایستاده در فرهنگ عمید

۱. برپا، سرپا.
۲. (صفت ) ساکن، بی حرکت.

معنی کلمه ایستاده در فرهنگ فارسی

(اسم صفت ) ۱ - بر پا سرپا قایم . ۲ - قایم . ۳ - قایم : وتد ایستاده . ۴ - ثابت : ستارگان ایستاده (نجوم ثابته ). ۵ - حالت قیام برای تیر اندازی مقابل بزانو نشسته .

معنی کلمه ایستاده در فرهنگستان زبان و ادب

{orthostatic} [پزشکی] مربوط به وضعیت قائم بدن

معنی کلمه ایستاده در ویکی واژه

برپا، سرپا.
مراقب.
قائم.
مأمور، موظف.

جملاتی از کاربرد کلمه ایستاده

صبح روز بعد، پادریک، همراه با سگ، کولم را می‌یابد که در ساحل کنار خانه سوخته‌اش ایستاده‌است. کولم بابت مرگ جنی عذرخواهی می‌کند و پیشنهاد می‌کند که تخریب خانه به دشمنی آن‌ها پایان داده‌است، اما پادریک به او اطلاع می‌دهد که این کار تنها در صورتی تمام شده اعلام می‌شد، که او در حین آتش‌سوزی در خانه می‌ماند. هنگامی که کولم به این فکر می‌کند که آیا جنگ داخلی به پایان رسیده‌است، پادریک اظهار می‌کند که او معتقد است که ممکن است چیزهای خوبی وجود داشته باشد که نمی‌توان از آنها خارج شد. هنگامی که پادریک به رفتن روی می‌آورد، کولم از او برای مراقبت از سگش تشکر می‌کند. بی آنکه بدانند خانم مک‌کورمیک آنها را از دور در کنار کلبه سوخته کولم تماشا می‌کرد.
پس از انتخابات جنجالی سال ۸۸ در خطبه‌های نماز جمعه به تاریخ ۲ مرداد ۸۸ حمایت جدی خود را از محمود احمدی‌نژاد اعلام کرد و گفت: «احمدی‌نژاد عزیز ماست و ما به صلاحیت او رای داده‌ایم و پای رای‌مان هم ایستاده‌ایم.» از سویی دیگر، (بنا به گزارش خبرگزاری تسنیم): در سال‌های آخر از دولت احمدی‌نژاد و به‌خصوص در زمان دوره دوم ریاست‌جمهوری‌اش، از جمله منتقدان فرهنگی دولت محسوب می‌شد و از اولین افرادی به‌شمار می‌آمد که هشدار به انحراف دولت محمود احمدی‌نژاد از ولایت و رهبری می‌نمود، و همچنین بیان داشت: تغییر نگاه «ولایت‌محوری به قدرت‌محوری» در احمدی‌نژاد سبب تردید جدی نسبت به وی شد.
سگ تازی افغان بلندقد است، ایستاده ۲۴–۲۹ اینچ (۶۱–۷۴ سانتی‌متر) ارتفاع و وزن ۴۵ تا ۶۰ پوند (۲۰–۲۷ کیلوگرم). این نوع سگ زیبا و در عین حال پشمالو می‌باشد.
من همیشه این جمله را در خاطر دارم حتی موقعی که از گروهی از انسان‌ها که در برابر من ایستاده‌اند سرگرم تهیه یک عکس دسته جمعی معمولی هستم با خودم می‌گویم، خوب، حالا چه طور از فلاش و نور برای گرفتن یک عکس بهتر استفاده کنم؟ و سوالاتی از این قبیل"
اُکوناستوتا(زادهٔ پیرامون ۱۷۱۰- مرگ ۱۷۸۳) جنگجو و فرمانده سرخ‌پوستان چروکی از شهرک سرخ‌پوستی چوتا میان سال‌های ۱۷۷۵ تا ۱۷۸۱ میلادی بود. لقب او بوقلمون ایستاده بود.
این مجسمه‌های عظیم ایستاده و سایر مجسمه‌های خرد و بزرگ دوره کوشانی‌ها معمولاً به عنوان «بت‌های بامیان» در زبان همه مشهور بود. مجسمه ۵۵ متری بامیان بزرگ‌ترین هیکل بودای دنیا و بلندترین مجسمه سنگی جهان بود. این سازه‌های گرانبهای افغانستان که شهرت جهانی داشت در رژیم طالبان به‌کلی تخریب گردید اما در سال‌های اخیر اقدامات خوبی برای بازسازی آن‌ها شروع شده است
آن سرو بین که بر لب جوی ایستاده است وآن زلف بین که بر رخ چون مه نهاده است
بپرسید و گفت از کجا رانده‌ای کنون ایستاده چرا مانده‌ای
این دایناسور برخی ویژگی‌های پرندگان و برخی خصوصیات خزندگان را داشته است. طول این جانور سه و نیم متر و در حالت ایستاده یک و نیم متر بوده و به بزرگی یک خودروی کوچک بوده است. وزن آن حدود ۲۳۰ کیلوگرم بوده با چنگالهایی تیز و پاهایی به‌شکل پای پرندگان و بدنش هم از پر پوشیده شده بوده است.
دیدم که ناگاه قوچی نزد نهر ایستاده بود که دو شاخ داشت و شاخ‌هایش بلند بود و یکی از دیگری بلندتر و بلندترین آن‌ها آخر برآمد؛ و قوچ را دیدم که به سمت باختر و شمال و جنوب شاخ می‌زد و هیچ وحشی با او مقاومت نتوانست کرد و کسی نبود که از دستش رهایی دهد و برحسب رای خود عمل نموده، بزرگ می‌شد.
ز بس خجلت زبان با حق گشاده برای عذر بر پای ایستاده
ز صبر آسمان ایستاده به پای ولیکن به صبری که دادش خدای
عباس بن فرناس اولین کسی است که در قرن نهم میلادی روش ساخت شیشه شفاف و بدون رنگ را از سنگ را ابداع کرد. شاعر عرب البوهتوری در وصف این شیشه آنچنان گفته: رنگ این شیشه پنهان است گویی که در مقابل ظرفی خالی ایستاده‌ای. آزمایش‌های پیچیده‌ای در قرن هشتم میلادی در سوریه انجام شد که باعث پیشرفت در تولید شیشه صاف و بدون ناخالصی جدید شد. همچنین دو مجتمع مشابه دیگر هم کشف شده بود که بیش از ۳۰۰ دستورالعمل شیمیایی جدید برای تولید شیشه بدون ناخالصی داده شده بود.
بیژن سه: مادر، گفته بودی ـ در جهان ـ سرزمینی است که دیوان بر هیئت زنان، راه بر آدمی می‌بندند. گفته بودی سرزمین آدمی همان‌جایی است که دل ماندگار می‌شود… مادر، من اکنون آن سرزمین را یافته‌ام، و چه باک که آن سرزمین همان سرزمین دیوان باشد. من از اسب فرود آمده‌ام و دیگر بر آن جای نخواهم گرفت. بگذار گرازان بر زمین بتازند و پهلوانان، فاتح سرزمین‌های بسیار باشند، و من ایستاده بر سرزمینی باشم که دیوانش دل از آدمی می‌ربایند. مادر، بگذار پسری از پسران تو به‌جای شمشیر زمزمه‌ای بر لب داشته باشد، شاید جهان با همین زمزمهٔ پسر تو، جایی شود که خون و مرگ، فاتح همیشه آن نباشند.
زن و مرد بد ایستاده به پای تنی را نبد بر زمین نیز جای
من بیچاره از دور ایستاده ز حیرت دیده عبرت گشاده
نه پیش جز خدای جهان ایستاده‌ام زان پس، نه هیچ نیز کسی را دو تا شدم
در کوی او عزیز کدام است و کیست خار در بزم او نشسته که و ایستاده کیست
آیا معاویه بن حرب، در حالی که شمشیر بران و زبان تیزم با من است، مرا ناسزا می گوید؟ و نیز جائی که پسران عمویم چون شیرانی که به ناسزاگو حمله می برند، گرد من ایستاده اند؟
کمرها بسته افسر برنهاده. پرستش را به پیشش ایستاده.