ایران سپاه

معنی کلمه ایران سپاه در ویکی واژه

ایران‌سپاه
سپاهی که در دوران ایران باستان بویژه دوران فریدون تحت امر پادشاهان بود. نه تاج کیان مانم اکنون نه گاه/ نه نام بزرگی نه ایران سپاه «فردوسی»

جملاتی از کاربرد کلمه ایران سپاه

کنون تا بیامد از ایران سپاه همی برخروشند زان رزمگاه
از آن نامداران ایران سپاه بر اسبان تازی و پوینده راه
چنین گفت کای پهلوان سپاه از ایران سپاه آمد از نزد شاه
هم آنگه برندش به ایران سپاه یکی ناسزا برنهندش کلاه
نکشتند از آن پس مر آن کینه خواه به کین سپهدار ایران سپاه؟
به شماخ سوری بفرمود شاه که از نامداران ایران سپاه
پس اندر سواران ایران سپاه فراوان بکردند از ایشان تباه
چو آگاهی آمد به کوش سترگ که آمد ز ایران سپاهی بزرگ
بزد خویشتن را به ایران سپاه ز گرزش بسی نامور شد تباه
نگه کن بتوران و ایران سپاه که آرام دارند از آوردگاه