ایدون
معنی کلمه ایدون در لغت نامه دهخدا

ایدون

معنی کلمه ایدون در لغت نامه دهخدا

ایدون. [ ای / اَ /اِ ] ( ق ) اینچنین. ( برهان ) ( آنندراج ). اینچنین و بدین طریق. ( ناظم الاطباء ). همچنین. ( لغت فرس اسدی ) ( اوبهی ) ( غیاث اللغات ) . پهلوی ، اتون بمعنی چنین ، اینگونه ، از ایرانی باستان «آیتونا» ، اوستایی ، «اَئِتَوَنْت » . ( از حاشیه برهان قاطع چ معین ) :
یشک نهنگ دارد دل را همی شخاید
ترسم که ناگوارد کایدون نه خرد خاید.رودکی.ایدون بطبع کیر خورد گویی
چون ماکیان بکون در کس دارد.منجیک.ایدون فروکشی بخوشی آن می حرام
گویی که شیر مام ز پستان همی مکی.کسایی.بدانکه ابوجعفر محمدبن جریربن یزید الطبری رحمةاﷲ علیه در اول این کتاب ایدون گویند. ( ترجمه تاریخ طبری بلعمی ). واندر کتب تفسیر ایدون خواندم که پادشاه نجاشی بود. ( ترجمه تاریخ طبری بلعمی ).
برافروز آذری ایدون که تیغش بگذرد از بون
فروغش از بر گردون کند اجرام را اخگر.دقیقی.گر ایدون گویند که باقی نبات بیشتر از باقی حیوان بود... ( کشف المحجوب سگزی ).
از ایرانیان پاسخ ایدون شنید
که تا رزم لشکر نیاید پدید.فردوسی.چنین داد پاسخ که ایدون کنم
که کین از دل شاه بیرون کنم.فردوسی.کجا ایدون زنان آیند نامی
هم از تخم بزرگان گرامی.فرخی.مردی آموخته است و مرد فکندن
باز نیاید کسی به عالم ایدون.فرخی.پرویز گر ایدون که در ایام تو بودی
بودی همه الفاظ ترا جمله مزهزه.منوچهری ( دیوان چ دبیرسیاقی ص 89 ).گوید کایدون نماند جای نیوشه
درفکند سرخ مل بر طل دو گوشه.منوچهری.ولیکن من تو را زآن برگزیدم
کجا از زیرکان ایدون شنیدم.( ویس و رامین ).پادشا در دل خلق و پارسا در دل خویش
پادشا کایدون باشد نشود ملک سقیم.ابوحنیفه ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 652 ).شعر نگویم چه گویم ایدون گویم
کرده مضمن همه به حکمت لقمان.ابوحنیفه ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 636 ).بر زمین همچون پدر بر هر هنر شد مشتهر
هر کجا باشد پدر چونان پسر ایدون بود.قطران.تا خاک راخدای بدین دستهای خویش
ایدون کند که خلق بر او رغبت آورند.

معنی کلمه ایدون در فرهنگ معین

( اِ ) [ په . ] (ق . ) ۱ - این چنین ، این گونه . ۲ - اکنون ، الحال .

معنی کلمه ایدون در فرهنگ عمید

۱. اکنون، این زمان، این دم.
۲. این چنین: بدو گفت نستیهن ایدون کنم / که از خون زمین را چو جیحون کنم (فردوسی: ۴/۵۶ ).
۳. اینجا.

معنی کلمه ایدون در فرهنگ فارسی

اکنون، این زمان، این دم، اینچنین، اینجا
۱ - چنین این چنین اینگونه. ۲ - اکنون الحال .

معنی کلمه ایدون در فرهنگ اسم ها

اسم: ایدون (پسر) (فارسی) (تلفظ: eydun) (فارسی: ایدون) (انگلیسی: eydun)
معنی: این گونه، همچنین

معنی کلمه ایدون در دانشنامه عمومی

آیدون. آیدون ( به انگلیسی: Eydon ) یک محله مدنی و روستا در بریتانیا است که در ساوت نورث همپتون شر واقع شده است. آیدون ۴۲۲ نفر جمعیت دارد.
ایدون ( Iðunn ) در اساطیر اسکاندیناوی، همسر براگی و در روایت های اسطوره ای پاسدار و نگهدارنده سیب های زرینی است که به ایزدان جوانی جاودان می بخشد. نام ایدون از زبان نروژی قدیم گرفته شده و به معنای «همیشه جوان» یا «جوان کننده» است. در داستان فریفتگی های گیلفی آمده است که ایدون زن براگی است.
در این داستان سخن از سفر اودین، لوکی و هویئنر و سفر آنان در جنگلی است که شامگاه در آنجا نرگاوی را در زیر درخت بلوط کهنی سر می برند و هنگامی که به کباب کردن گوشت گاو می پردازند، گوشت خام می ماند. عقابی که بر بلندای بلوط نشسته است به آنان پیشنهاد می کند به شرط سهیم شدن در خوردن کباب، گوشت را به طور کامل برای آنان کباب کند. آن ها می پذیرند و پس از کباب شدن گوشت، عقاب گاو کباب شده را می بلعد و لوکی با سیخ کباب به عقاب یورش می برد و عقاب لوکی و سیخ کباب را در چنگ می گیرد و به آسمان پرواز می کند. عقاب لوکی را تهدید میکند و می گوید هنگامی از چنگال او رهایی می یابد که ایدون و سیب های زرین را به سرزمین غولان ببرد. عقاب او را مجبور کرد تا نام خود را بگوید و در ربایش ایدون به او کمک کند. لوکی نیز به ناچار می پذیرد و از چنگال عقاب رهایی می یابد. لوکی در بازگشت به آسگارد با تدبیری ایدون را به دام می اندازد و غولی به نام تیازی به شکل عقابی فرا می رسد و ایدون و سیب های زرین را ربوده و به سرزمین غولان، یوتون هایم می برد.
خدایان متوجه غیبت ایدون نشده بودند تا اینکه آثار پیری بر چهره هایشان نمایان شد. لوکی که یک سیب از ایدون برداشته و خورده بود هنوز جوان مانده بود و خدایان با دیدن او متوجه قضیه شدند. ایزدان پس از آگاهی از خیانت لوکی، او را تهدید می کنند که اگر سیب های زرین و ایدون را به آسگارد بازنگرداند او را هلاک خواهند کرد. لوکی سپس همه چیز را اعتراف کرد و به خدایان کمک کرد تا ایدون و سیب های او را بازپس آورند. لوکی با کمک فریا به شکل شاهین در می آید و با سفر به سرزمین غولان ایدون را در تالار غولان تنها می یابد. لوکی با قدرت جادو، ایدون و سیب های زرین را به شکل دانه گیاه فندق ( یا پرستو ) در می آورد و با چنگال گرفتن آنان عازم آسگارد می شود. تیازی با آگاه شدن از این ماجرا به شکل عقابی غول پیکر به تعقیب لوکی می پردازد و هنگامی که نزدیک است به لوکی دست یابد در شتاب خویش در آتشی که ایزدان افروخته اند فرو می افتد و نابود می شود و در گرفتن انتقام اوست که اسکادی دختر تیازی به نبرد ایزدان بر می خیزد و با ازدواج با یکی از ایزدان سرانجام از گرفتن انتقام خون پدر چشم می پوشد.
ایدون (اردن). ایدون ( به عربی: إیدون ) یک منطقهٔ مسکونی در اردن است که در استان اربد واقع شده است.
معنی کلمه ایدون در فرهنگ معین

معنی کلمه ایدون در دانشنامه آزاد فارسی

ایدون (Idun)
در اساطیر اسکاندیناوی، زن براگیو نگهبان سیب هایی که به خدایانجوانی دوباره می بخشند. یکی از غولان به نام تیازی، با کمک لوکی، او را ربود؛ سپس لوکی، با وام گرفتن ردای فریاو تبدیل ایدون به شکل گردو، او را نجات داد.

معنی کلمه ایدون در ویکی واژه

این چنین، این گونه.
اکنون، الحال.

جملاتی از کاربرد کلمه ایدون

به رفتن گر ایدونک رای آیدت به خوبی خرد رهنمای آیدت
هم ایدون به خود زار لختی بموی زشمشیر من بسته جان آفرین
لازم آمد که روا دارم هرچت‌ کامست که مرا کردی از ریش خود ایدون آگاه
در طول مبارزات انتخاباتی سال ۲۰۲۲ جودی هایدون به عنوان شریک زندگی به او پیوست.
خرما و میوه‌ها به بهشت اندر دانی که زین بهست که ایدون است
هرگز چو شاه سنجر شاهی دگر نباشد پاینده باد ملکش تا جاودان هم‌ایدون
این نمایش در سال‌های ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ به‌وسیله انگس دیتون اجرا شد و سپس راب برایدون که در سری دوم مهمان نمایش بود از سال ۲۰۰۹ مجری شد.
یکی از شخصیت‌های فصل پنجم. او برای پوسایدون کار می‌کند و به همراه ای دبلیو مسئول تعقیب و کشتن مایکل و اعضای گروه است. وی سر انجام به نیت پوسایدون پی می‌برد و توسط ای دبلیو تیر خورده و در بیمارستان بستری می‌شود.
بدو گفت رستم که ایدون کنم شوم جامهٔ راه بیرون کنم
با کام خشک و با جگر تفته درگذر ایدون که در سراسر این سبز گلستان
آنتیسنتس در ۴۴۵ یا ۴۴۶ ق. م از پدری آتنی و هم‌نام خویش و مادری تراکیایی زاده شد. نخست نزد گرگیاس به آموختن فن جدل می‌پرداخت، اما پس از آشنایی با سقراط به همراه شاگردان خود در زمرهٔ مریدان او درآمد و به فلسفه پرداخت. چنان که از رسالهٔ فایدون افلاطون برمی‌آید از جمله کسانی بود، که در هنگام مرگ سقراط در کنار او بودند.
آنها پارچه‌های زربفت لطیفی دارند که می‌گویند از کرک گوسفند دریایی بافته شده‌اند و به آن‌ها پارچهٔ هایکسی (مصری) می‌گویند. این کشور، شش حیوان اهلی را پرورش می‌دهد (بر اساس روایات: اسب، گاو، گوسفند، مرغ‌ها، سگ‌ها و خوک) که می‌گویند از آب می‌آیند. گفته شده که آن‌ها فقط از گوسفند استفاده نمی‌کنند، بلکه از پوست درختان یا ابریشم را از کرم‌های ابریشم وحشی، برای بافت زربفت‌ها، حصیر، قالی‌ها، پارچه‌های بافتنی و پرده‌هایی تولید می‌کنند که با کیفیت عالی و رنگ‌های شفاف‌تر از آنهایی که در کشورهای هایدونگ (شرق دریا) تولید می‌شود هستند.
در ۱۸۹۶–۱۸۹۸، الن به عنوان رئیس شورای ملی زنان سوئد، که بخشی از شورای بین‌المللی زنان در سال ۱۸۹۸شد، خدمت کرد. او میزبان کنگره زنان شمال اروپا بود که توسط این سازمان در سال ۱۸۹۷ایجاد شده بود. او به عنوان رئیس کمیته زنان نمایشگاه شیکاگو، و عضو انجمن خیریه کلیسای کلارا، مؤسسه دیکونسس و هیئت مدیره مجله ایدون.
استیون کلایدون (متولد ۱۹۶۹) یک مجسمه‌ساز و موسیقی‌دان ساکن لندن است.
عضو آدم‌کش سازمان که بسیاری از شخصیتهای خوب در فصل اول به دست او به قتل می‌رسند. اما بعد با اعتراف علیه سازمان و کمک به تبرئه لینکلن و سارا ناجی این دو شخص می‌شود و سپس توسط سازمان و ون گوگ (از افراد پوسایدون) به قتل می‌رسد. ایفاگر این نقش پائول آدلستین می‌باشد.(حضور در۴۶قسمت، فصل۱و۲و۴و۵)
مارک فیورستین در نقش جیکوب نس (پوسایدون(پیسیدین)، همسر دوم سارا تانکردی و یکی از مأموران سازمان است که در فصل پنج حضور دارد. وی عامل مردن جعلی و زندانی شدن مایکل در یمن است. مایکل در مدت مرگ جعلی اش برای وی کار می‌کرده تا خانواده اش را نجات دهد. در آخر سارا از وی جدا شده و به خاطر کشتن یکی از مقامات ارشد سازمان که گناه آن به گردن مایکل می افتد دستگیر شده و در زندان فاکس ریور زندانی می‌شود و با تی بگ هم سلولی میشود. سپس سریال در حال درگیری تی بگ با جیکوب به پایان می‌رسد.
اشکال، معمولاً در مکالمات افلاطون (مجموعه آثار افلاطون) مانند فایدون، ضیافت و جمهور، به عنوان الگوهای اصلی بی عیب و نقص و ماورایی توصیف می‌شوند که نمونه‌های دنیای روزمره، نسخه‌های ناقص آن‌ها هستند.
گر رستمی بزور و فریدونی بر خود مناز و منگر کایدون را
بکرد آن گه ایدون جهانی شگفت که تا پادشا شد بزرگی گرفت
گر ایدون که امروز یکبار باد ترا جست و شادی ترا در گشاد