ایدری. [دَ ] ( ص نسبی ) اینجایی. ( ناظم الاطباء ) : مرا گفت کاینجا غریبست جانت بدو کن عنایت که تنت ایدریست.ناصرخسرو ( دیوان چ تهران ص 59 ).جان من تا ز تست آنجایی من کجا ایدری توانم شد.خاقانی ( دیوان چ عبدالرسولی ص 748 ).|| اینجهانی. دنیوی. ( فرهنگ فارسی معین ).
معنی کلمه ایدری در فرهنگ معین
( ~. ) (ص نسب . ) ۱ - اینجایی . ۲ - این جهانی ، دنیوی .
معنی کلمه ایدری در فرهنگ فارسی
(صفت ) ۱ - اینجایی.۲ - این جهانیدنیوی. اینجایی
جملاتی از کاربرد کلمه ایدری
در سال ۱۹۳۲، رودلف جردن، راینهارت هایدریش را متهم کرد یک آریایی اصلی و خالص نیست. چون در سیستم فکری نازیها، این موضوع اتهام سنگین و مهمی بود، گرگور اشتراسر، آخیم گرکه را مآمور ساخت تا دربارهٔ نژاد و تبار هایدریش تحقیق کند. گرکه گزارش داد که هایدریش «... اصالتاً آلمانی و عاری از هرگونه خون رنگی و یهودی» است. او تأکید کرد که این شایعات بیاساس است.
ابکی و مایدریک ما یبکینی ابکی حذار ان تفارقینی
کایدریغا این سلیمان را بساط سلطنت می رود بر باد و کام اهرمن گردد روا
در اواخر دههٔ ۱۹۸۰ و اوایل دههٔ ۱۹۹۰ گروه ازریک تنتکلز*[۱۱]، با تلفیق سبکهای دیگرهمچون رگی و موسیقی نواحی شرق دور و خاورمیانه با اسپیس راک و حذف خواننده و ترانه از آهنگسازی، و تغییر ضرب و سرعت در آهنگ، فرم جدیدی ازاین سبک را ارائه داد. در اواخر دههٔ ۱۹۹۰ و اوایل قرن بیست و یکم نیز، گروههایی همچون پورکیوپاین تری*[۱۲] نو-من*[۱۳]، اورسوند اسپیس کالکتیو*[۱۴]، کوانتوم فنتای*[۱۵]، هایدریا اسپیس فولک*[۱۶] و کورای اوروم*[۱۷] در پیشبرد و گسترش این سبک نقش بسزایی ایفا کردند.
او پسر تور و ادریل، دختر تورگون پادشاه گوندولین است که دوران کودکی خود را در گاندولین سپری کرد. زمانی که هفت سالش بود درحالیکه بر دوشهای هندور خدمتکار ایدریل بود، از سقوط گاندولین فرار کرد و پس از آن در آرورنین در بندرگاههای سیریون زندگی کرد. ائارندیل پس از آن رهبر مردمی شد که در آنجا زندگی میکردند و با الوینگ، دختر دیور پسر برن و لوثین ازدواج کرد. حاصل ازدواج آنها دو پسر به نامهای الروس و الروند بود.
در ۸ ژوئیه، هایدریش اعلام کرد که تمامی مردان یهودی بین ۱۵ تا ۴۵ سال باید اعدام شوند. در ۱۷ ژوئیه، هایدریش به آینزاتسگروپن دستور داد که تمامی زندانیان جنگی یهودی ارتش سرخ و همچنین زندانیان جنگی گرجستان و مرکز آسیا که ممکن است یهودی باشند باید اعدام شوند. با اینکه در آلمان قوانین نورنبرگ در سال ۱۹۳۵ بیان کرده بود که یک فرد یهودی باید دارای حداقل سه پدربزرگ و مادربزرگ یهودی باشد، آینزاتسگروپن حتی افرادی که دارای حداقل یک پدربزرگ یا مادربزرگ یهودی بودند را نیز یهودی بهشمار میآورد. آینزاتسگروپن همچنین بیماران ذهنی و کولیها را قتلعام کرد. کشتن گروگانها بهدست آینزاتسگروپن یک امر رایج بود.
راینهارت هایدریش از عوامل اصلی هولوکاست و معروف به قصاب پراگ از ۱۹۳۲ اولین رئیس اس دی بود.
او به همراه راینهارت هایدریش، قوانین و مقرراتی را وضع کردند تا آینزاتسگروپن بتواند ارتش را همراهی نموده و نسبت به کشتار یهودیان شوروی اقدام کنند.
حرف سر الفقیر لایقرا علمه بالعقول لایدری
نعمت بدخواه ناپاینده زان شد کایدری است بی مدد باشد بلی نرگس که نرگسدان دهد
بیم در هند است همواره اگر تو ایدری گرچه تو در هند باشی امر تو ایدر بود
نهایم ایدری ما به جان و خرد وگر چند یک چندگاه ایدریم
تو تا ایدری شاد زی غم مخور که چون تو شدی باز نایی دگر
این گروه زیر نظر هاینریش هیملر و راینهارد هایدریش در جریان اشغال لهستان در سپتامبر ۱۹۳۹ و در جریان عملیات بارباروسا در ژوئن ۱۹۴۱ با پیشروی ارتش آلمان نازی پیش میرفتند. به دستور آدولف هیتلر ارتش آلمان نازی میبایست با این گروه همکاری میکرد و پشتیبانی لجستیکی را برای آنها فراهم میکرد. تاریخنگار رائول هیلبرگ تخمین زدهاست که میان سالهای ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۵ این گروه بیش از ۲ میلیون نفر (شامل ۱٬۳ میلیون یهودی) را در سراسر اروپا به قتل رساندهاند.
هیتلر به اس دی دستور داده بود که خطر گروههای مقاومت محلی در پشت خط مقدم ورماخت را دفع کند. هایدریش در ملاقاتی که با ادوارد واگنر نماینده ویلهلم کایتل وزیر جنگ آلمان داشت، در همکاری ارتش آلمان با واحدهای اس دی و پلیس امنیت در نواحی عملیاتی ورماخت به توافق رسید. وظیفه اصلی آنها به گفته اریش فون دم باخ-زلوسکی در دادگاه نورنبرگ: «نابودی یهودیان، کولیها و کمیسارهای سیاسی شوروی بود». آنها در اجرای فرمان راه حل نهایی نقش کلیدی داشتند.
وی در نوامبر ۱۹۳۹ به شهر کونیگسبرگ فرستاده شد تا بر روند نابودی زندانیان سیاسی لهستانی که توسط آینزاتسگروپن دستگیر شده بودند نظارت کند. راش خود شخصاً بر اعدامها نظارت میکرد. این اعدامها بیشتر در جنگلها رخ میداد. در زمستان ۱۹۳۹–۴۰ وی با تأیید راینهارد هایدریش اردوگاه کار اجباری زولداو را راهاندازی کرد.
نیست جز جهل مرکب در وجودم ایدریغ میزنم لاف خردمندی که اهل دانشم
اگر چه علائم درجه اول اشنایدری بهطور قابل توجهی به معیارهای تشخیصی کنونی کمک کردهاند، اما ویژگی علائم درجه اول بحثبرانگیز هستند. از بررسی مطالعات تشخیصی انجامشده بین سالهای ۱۹۷۰ و ۲۰۰۵ درمییابیم که آنها مجاز به تأیید یا رد ادعای اشنایدر نیستند، و پیشنهاد شدهاست که علائم درجه اول باید، تأکیدی بر بازبینی سیستمهای شناختی آینده باشند.
شد عروس طبع من پیر ایدریغ نیست کس را در جهان پروای او
مرا گفت کاینجا غریب است جانت بدو کن عنایت که تنت ایدری است