ایخ
معنی کلمه ایخ در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه ایخ
خال جنید بود و عالم به جملهٔ علوم، و اندر تصوّف ورا شأنی عظیم است و ابتدا کسی که اندر ترتیب مقامات و بسط احوال خوض کرد وی بود، رحمة اللّه علیه و بیشتر از مشایخ عراق مریدان ویاند و وی حبیب راعی را دیده بود و با وی صحبت داشته و مرید معروف کرخی بود. اندر بازار بغداد سقط فروشی کردی چون بازار بغداد بسوخت، وی را گفتند: «دوکانت بسوخت.» گفت: «من فارغ شدم از بند آن.» چون نگاه کردند، دوکان وی نسوخته بود و از چهار سوی آن همه دوکانها بسوخته. چون آن چنان بدید هرچه داشت به درویشان داد و طریق تصوّف اختیار کرد.
و خلاف کردهاند مشایخ این قصّه -رَحِمَهُمُ اللّه- اندر فقر و غنا تا کدام فاضلترند اندر صفات خلق؛ از آنچه خداوند تعالی غنی بر حقیقت است و کمال اندر جملهٔ اوصاف وی است، جَلَّ جلالُه. یحیی بن معاذ الرّازی و احمد ابن ابی الحواری و حارث المحاسبی و ابوالعبّاس عطا و رُوَیم و ابوالحسن بن سمعون، و از متأخّران، شیخ المشایخ ابوسعید فضل اللّه بن محمّد المیهنی -رحمة اللّه علیهم اجمعین- بر آن اند که: «غنا فاضلتر که فقر» و دلیل آرند که: «غنا صفت حق تعالی است و فقر بر وی روا نیست. پس اندر دوستی، صفتی که مشترک باشد میان بنده و خداوند تعالی، تمام تر بود از آن صفت که بر وی -تعالی و تَقَّدَس- روا نباشد.»
امامزاده اسماعیل برنجگان مربوط به دوره قاجار است و در شهرستان کیار، بخش ناغان، دهستان مشایخ، روستای برنجگان واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۸۷ با شمارهٔ ثبت ۲۴۲۲۴ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
آبلایخان ژوسوپوف (قزاقی: Абылайхан Қайратұлы Жүсіпов؛ زادهٔ ۱۰ ژانویهٔ ۱۹۹۷) بوکسور اهل قزاقستان است.
در پاییز ۱۳۴۵ به ایران بازگشت و به توصیه محمد قریب در بخش کودکان بیمارستان سازمان خیریه کمک (۳) زیرنظر مرتضی مشایخی اداره میشد مشغول کارشد.
یکی را از مشایخ شام پرسیدند از حقیقت تصوف.
رفتی تو و پای سعی خفتم تایخ وفات 《 خضر 》 گفتم
چون زکعبه روی زی روضه نهادی کش خرام کعبه گوید هردمت کایخوشتر از جان تا کجا
ابرهارد که به علم آموزی ارزش والایی مینهاد، سال ۱۴۷۷ میلادی دانشگاه توبینگن را تأسیس کرد. گفته میشود سفر به او به سرزمین مقدس و ایتالیا، آشنایی او با رنسانس و ازدواجش با یک بانوی ایتالیایی در کنار تأثیر مادرش، در این تصمیم مؤثر بودهاند. از گروههای مختلف مبلغان مسیحی دعوت به سفر به منطقه خود نمود و چندین دانشکده مذهبی در نقاط مختلف ساخت. ابرهارد نسبت به اصلاحات مذهبی در کلیسا و نظارت اقتصادی دولت بر اقدامات آن علاقه نشان میداد و با وجود این که خود به زبان لاتین تسلط نداشت، دستور به ترجمه بسیاری از متون لاتین به زبان آلمانی داد. بخشهایی از کتایخانه ای که بدین صورت به وجود آمد، همچنان حفظ شدهاست.
بجز از بید در ایام گل ایخواجه کسی کار موئینه و پشمینه تبه کرد نکرد
سخنی چند از مشایخ ما به تبرک نوشته در هر جا
ابوحمزه از جوانمردان مشایخ بود و در وجد و صحت حال، مانند نداشت، چنانکه چون آواز باد شنیدی، وجدش رسیدی.
نه ماه عنبر آرد و نه آفتاب مشک ای زلف خود چو مشکی ایخط چو عنبری
یک زمان از سخن نیارامید تا به نقل مشایخ انجامید
ما را به می بشوی، چنان کز صفای ما غیرت بود مشایخ طاعت فروش را
در ۱۷ دی ۱۳۴۶ غلامرضا تختی، در هتل اتلانتیس فوت شد. به سرعت شایعه شد که ساواک او را به قتل رساندهاست و نشریه فکاهی توفیق نوشته بود تختی را خودکشی کردند. بعدها کسانی چون جمشید مشایخی و پسرش بابک تختی این شایعه را رد کردند. بابک تختی میگوید شایعه شهیدسازی تختی را اولین بار جلال آلاحمد شروع کرده بود.
در سال ۱۳۶۹ فریدون ناصری (نوازنده سازهای کوبهای) رهبر ارکستر شد. پس از کنارهگیری و سپس درگذشت وی، ثبات رهبری در ارکستر سمفونیک کاهش قابل ملاحظهای نشان داد، چنانکه پس از او نادر مشایخی، ایرج صهبایی و علی رهبری هر یک به مدت حدود یک سال رهبری ارکستر را در دست داشتند. رهبری این ارکستر تا خرداد ۱۳۹۹ بر عهده شهرداد روحانی بود. پس از شهرداد روحانی، رهبری ارکستر سمفونیک تهران از مرداد ماه سال ۱۴۰۱ تا مهر ماه ۱۴۰۲ بر عهده نصیر حیدریان گذاشته شد و بعد از او منوچهر صهبایی از مهر ماه ۱۴۰۲ عهده دار این مسوولیت شد .
فرزندش، احمد بن محمد استاد شیخ مفید و از مشایخ اجازه اوست. [نیازمند منبع]
آب آنبار شیخنیا مربوط به دوره صفوی است و در میبد، خیابان هفتم تیر، محله مشایخ، کوچه شهید کمال جعفریان (شماره ۶)، مجاور پلاک ۵۷ واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۳۸۵ با شمارهٔ ثبت ۱۷۸۹۶ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
متصوفه تقریباً از همان اوان پیدایش، به تصنیف و تألیف دست یازیدهاند و کتابها و رسالههای متعددی به زبان عربی از مشایخ صوفیه خواه از مکتب خراسان خواه از مکتب بغداد، به جای ماندهاست. از حارث محاسبی (متوفی ۲۴۳ق)، حکیم ترمذی (متوفی ۲۹۶ق)، جنید بغدادی (متوفی ۲۹۷ق)، حسینبن منصور حلاج (متوفی ۳۰۹ق) و دیگران کتابها و رسایلی در دست داریم و اینها غیر از گفتارهای بسیاری از آنان است که از طریق «حقائقالتفسیر» و «طبقاتالصوفیه» سُلَمی به دیگران رسیده و بعدها در کتابهای دیگر نقل و بسط یافتهاست.