اکرم

معنی کلمه اکرم در لغت نامه دهخدا

اکرم. [ اَ رَ ] ( ع ن تف ) گرامی تر. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) :
مصباح امم امام اکمل
مفتاح همم همام اکرم.خاقانی.چون باریتعالی او را از اکرم نفوس در مناقب و مفاخر شناخت لاجرم... مقدر ساخت. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 458 ). || بخشنده تر. ( یادداشت مؤلف ) ( آنندراج ). کریمتر.
- امثال :
اکرم من حاتم .
اکرم من اسیری عنزه.
اکرم من الاسد.
اکرم من العذیق المرجب . ( یادداشت مؤلف ). || منزه تر. || بزرگتر. ( ناظم الاطباء ). بزرگتر. بزرگوارتر. ج ، اکرمین. جج ، اکارم. ( یادداشت مؤلف ). بزرگوارتر. ج ، اکرمون. جج ، اکارم. ( مهذب الاسماء ). || ( اِخ ) نامی از نامهای خدای تعالی. ( یادداشت مؤلف ).
- اکرم الاکرمین ؛ گرامی ترین گرامی تران. کنایه از خداوندتعالی : بعد از فضل اکرم الاکرمین و فیض ارحم الراحمین ثقت و اعتماد بر کفایت و شهامت تست. ( سندبادنامه ص 50 ).

معنی کلمه اکرم در فرهنگ معین

(اَ رَ ) [ ع . ] (ص تف . )۱ - گرامی تر. ۲ - آزاده تر، جوانمردتر. ۳ - بزرگتر.

معنی کلمه اکرم در فرهنگ عمید

۱. گرامی تر.
۲. بزرگ تر.
۳. جوانمردتر.

معنی کلمه اکرم در فرهنگ فارسی

گرامی تر، بزرگتر، جوانمردتر
( صفت ) ۱ - گرامی تر . ۲ - آزاده تر جوانمردتر . ۳ - بزرگتر .

معنی کلمه اکرم در فرهنگ اسم ها

اسم: اکرم (دختر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: akram) (فارسی: اَکرم) (انگلیسی: akram)
معنی: گرامی تر، آزاد تر، جوانمرد تر، بزرگ تر، از نام های خداوند، بزرگوار، گرامی

معنی کلمه اکرم در دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] اکرم (اسم الله). لفظ «اکرم» به صورت اضافه یا معرّف به الف و لام،دوبار در قرآن وارد شده است که فقط یکی از آنها مربوط به خدا است، چنان که می فرماید:
(إِقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ* خَلقَ الإِنْسانَ مِنْ عَلَق* إِقْرأْ وَ رَبُّکَ الأَکْرَم). (سوره علق/1ـ3)
«بخوان به نام پروردگارت که تو را آفرید، انسان را از خون بسته خلق کرد. بخوان به نام پروردگارت که کریم است».
و در مورد دیگر می فرماید:
(...إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللّهِ أَتْقیکُمْ...). (سوره حجرات/13)
«گرامی ترین افراد نزد خدا، پرهیزگارترین آنها است».
راغب می گوید:واژه «کرم» چیزی است که هم خدا و هم انسان به آن توصیف می شوند، هرگاه وصف خدا قرار گرفت، مقصود از آن احساس و انعام آشکار او است، چنان که می فرماید:
(...فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ کَرِیمٌ). (سوره نمل/40)

معنی کلمه اکرم در ویکی واژه

گرامی‌تر.
بزرگ‌تر.
جوانمردتر.

جملاتی از کاربرد کلمه اکرم

عزیزلی در وزن ۵۵ کیلوگرم کشتی فرنگی قهرمانی کشتی جهان ۲۰۲۱ اسلو شرکت کرد، او در مسابقه‌های اول و دوم کوریون صحرادیان از اوکراین و سرداربک کنوشبایف از قرقیزستان را شکست داد اما در نیمه نهایی به کن ماتسوی از ژاپن باخت و به دیدار رده‌بندی رفت. وی در دیدار رده‌بندی اکرم اوزتورک از ترکیه را شکست داد و مدال برنز را به‌دست آورد.
مره جد ششم پیامبر اکرم است که نسبش به اسماعیل بن ابراهیم می‌رسد.
نه ترا نهی کردند و از آن باز داشتند. آن گه زید گفت: فو الّذی هو اکرمه و انزل علیه الکتاب ما استلم صنما، حتّی اکرمه اللَّه عزّ و جلّ بالّذی اکرمه، و انزل علیه الکتاب». زید بن عمرو بن نفیل از دنیا بیرون شد و هنوز پیغام و وحی از آسمان بر رسول (ص) نیامده بود و دعوت نکرده. مصطفی (ص) زید را گفت: «یأتی یوم القیامة امّة وحده»
اکرم‌آباد (میانه)، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان میانه در استان آذربایجان شرقی ایران است.
چاکرم خوان تا ز روی فخر آید در طواف رحمت ایزد همی بر گرد عصیانهای من
اکرم بنایی معروف به اکی بنایی (زادهٔ اراک) بازیگر تئاتر، سینما و خواننده است. حرفهٔ اصلی وی خوانندگی است و دارای مدرک دکتری کنسرواتواری موسیقی از دانشگاه کالیفرنیا است. وی هم‌اکنون در لس آنجلس، کالیفرنیا در ایالات متحدهٔ آمریکا زندگی می‌کند. وی آهنگ‌های محلی بسیاری را خوانده است که از آن میان می‌توان به ترانهٔ رشید خان اشاره کرد.
مست رود نگار من در بر و در کنار من هیچ مگو که یار من باکرمست و باوفا
زپیمان شاه جهان نگذرم به هر جا که باشم کهین چاکرم
پیر طریقت گفت ای درویش دل ریش، ای سوخته مهر ازل، ای غارتیده عشق دل خوش‌دار و اندوه مدار، که وقتی خواهد بود که پرده عتاب از روی فضل برخیزد و ابر لطف باران کرم ریزد، و جوی برّ در جوی قرب امیزد، و حد حساب از شأن جود بگریزد، منتظر دست در دامن وعده اویزد، و تأخیر و درنگ از پای عطف برخیزد، و از افق تجلّی باد شادی وزد و از اکرم الاکرمین ان بینی که ازو سزد، مولی میگوید و رهی می‌نیوشد که ای درویش سزای تو ببرید و سزای من امد.
آن‌ها هیچ‌کس را دوست ندارند فیلمی به کارگردانی جعفر سیمایی و نویسندگی مجتبی اقدامی ساخته‌شده در سال ۱۳۷۲ با بازی حامد اکرمیه است.
اغیار پای بند وفای تواند و بس بس شاکرم بتا بوفای جفای تو
اکرم نامی برای زنان می‌باشد که ریشه آن عربی بوده و به معنای بزرگوار و گرامی به‌کار می‌رود.
اکرم آیلسلی تنها کسی نیست که به اعمال غیرانسانی جمهوری آذربایجان واقف باشد. بسیاری از شهروندان جمهوری آذربایجان مخالف سیاست‌های ارمنی ستیزی دولتمردان باکو بوده و خواهان افشاء حقایق مسکوت مانده می‌باشند.
وزآن پس تو را کمترین چاکرم کمربسته پیش تو چون کهترم
شهریار در اوایل تحصیل پزشکی در تهران عاشق ثریا دختر عبدالله امیرطهماسبی می‌شود و چند سال با یکدیگر نامزد بودند. اما در نهایت آن دختر با چراغعلی سالار حشمت معروف به امیر اکرم ازدواج می‌کند. حدود شش ماه پیش از گرفتن مدرک دکترا، تحصیلش را به‌علت شکست عشقی و ناراحتی و خیال و پیش‌آمدهای دیگر، ترک کرد.
عطا کرد ایزد بمخدوم اکرم «محمد زمان بیگ » آن پاک گوهر
از دیگر ادیبان افغان در عرصه‌های دیگر ادبیات می‌توان از میرغلام‌محمد غبار، احمدعلی کُهزاد، میرمحمدصدیق فرهنگ و عبدالحی حبیبی در عرصهٔ تاریخ‌نگاری؛ عبدالحکیم رستاقی|عبدالحکیم رُستاقی، خان‌محمد خسته، صلاح‌الدین سلجوقی، عبدالرؤف فکری سلجوقی، غلام‌حبیب نوابی، غلامرضا مایل هروی، محمدیعقوب واحدی جوزجانی، روان فرهادی، نگهت سعیدی، سید مخدوم رهین در عرصهٔ تاریخ و نقد ادبی؛ شاه علی‌اکبر شهرستانی، قیوم قویم، فیض‌الله ایماق، عنایت‌الله شهرانی در عرصهٔ فولکلور و فرهنگ عامه؛ رشید لطیفی و محمدعلی رونق در عرصهٔ نمایش‌نامه نویسی؛ سید بهاءالدین مجروح در عرصهٔ داستان‌نویسی رؤیایی-تخیلی؛ و اسدالله حبیب، محمد اکرم عثمان و محمد اعظم رهنورد زریاب، سپوژمی زریاب و مریم محبوب در عرصهٔ داستان‌های کوتاه، یاد کرد.
جولیو کابررا، دیوید بناتار، و کریم اکرما همگی استدلال می‌کنند که تولید مثل در تناقض با قاعده عملی کانت است (طبق کانت، یک انسان نباید به عنوان ابزاری برای یک هدف به کار رود، بلکه باید به خودی خود به عنوان یک هدف در نظر گرفته شود). آن‌ها استدلال می‌کنند که یک فرد ممکن است به خاطر پدر و مادر یا دیگر افراد به وجود آید، اما غیرممکن است که یک نفر را به خاطر خود او به دنیا آورد، و در نتیجه، با استفاده از نصیحت کانت، نباید افراد جدید ایجاد کنیم. کابررا معتقد است که تولید مثل مثال کاملی از دخالت است زیرا فرد متولد شده هیچ فرصتی برای دفاع از خود و جلوگیری از این عمل ندارد.
ز مولائی و چاکری نگذرم سکندر خداوند و من چاکرم
من و دل فتاده زهم جداکرمی بود ز تو ای صبا که به دل ز من خبری دهی و ز دل مرا خبری کنی