اچه
معنی کلمه اچه در لغت نامه دهخدا

اچه

معنی کلمه اچه در لغت نامه دهخدا

اچه. [ اَ چ ِ ] ( ترکی ، اِ ) اَچی. برادر بزرگ :
دلو چه یا حبل چه یا چرخ چه
این مثالی بس رکیک است ای اَچه.مولوی.اطلس چه دعوی چه رهن چه
ترک سرمستی است در لاغ ای اَچه.مولوی.

معنی کلمه اچه در فرهنگ معین

( اَ چِ ) [ تر. ] (اِ. ) برادر بزرگ .

معنی کلمه اچه در فرهنگ فارسی

شهریست در صوبه بهاولپور در ایالت پنجاب در ساحل شرقی رود پنجاب بمسافت هفتاد میل از جنوب غربی مولتان و چهل میل از شمال شرقی مصب حالیه رود پنجاب در رود سند٠
اچی: برادر، برادربزرگ
( اسم ) برادر بزرگ

معنی کلمه اچه در دانشنامه عمومی

آچه. آچه ( به آچه ای: Acèh ) یکی از استان های کشور اندونزی است که در نوک شمالی جزیرهٔ سوماترا واقع شده است.
نام کامل این استان از سال ۱۹۵۹ تا سال ۲۰۰۱ «دائراه ایستیموا آچه»، از سال ۲۰۰۱ تا سال ۲۰۰۹ «نانگگروئه آچه دارالسلام» و از سال ۲۰۰۹ به بعد، «آچه» بوده است.
بیش ترین سهم مسلمانان در سطح کشور در آچه بوده و این استان توسط قوانین اسلامی اداره می شود.
پیش تر این منطقه با عناوین مختلفی نظیر «آچه»، «آتجه» و «آچین» شناخته می شده است.
آچه (موجود افسانه ای). آچه ( Aatxe ) روحی در اساطیر عامیانهٔ مردم باسک است. نام او به معنای «گاو نر جوان» ترجمه شده است و گاهی اوقات با نام اتسای ( Etsai ) شناخته می شود. او ساکن غار است که به شکل یک گاو سرخ جوان در می آید اما از آنجایی که یک دگرپیکر است، گاهی شکل یک مرد را به خود می گیرد. در شب هنگام، بیشتر در هوای طوفانی، او از چاهی که کمین گاهش است بیرون می آید. او به جنایتکاران و افراد بدخواه حمله می کند. او همچنین با نگه داشتن مردم در خانه به هنگام خطر، از آنها محافظت می کند.
نظریه پردازان معتقدند که او نماینده الهه «ماری» است یا ممکن است مجری اراده او باشد تا افرادی را که به او خیانت می کنند را مجازات کند. اعتقاد بر این است که آچی در غارها و حفره های سکونت دارد. در بسیاری از حکاکی ها و نقاشی ها، تصاویری از گاوهای قرمز رنگ یافت شده است. این بدان معناست که این اسطورهٔ باسکی ریشه در باورهای انسان های اولیه دارد.
آچی به عنوان نام هیولای سایه ای شاخدار در بازی گلد وارز انتخاب شد.
در تاریخ ۱۲ دسامبر ۲۰۱۴، آچی به شخصیت های بازی محبوب دیسکو باغ وحش اضافه شد.
اچه (پاکستان). ایکه ( به انگلیسی: Achh ) در پاکستان است که در punjab ( pakistan ) واقع شده است.
معنی کلمه اچه در فرهنگ معین
معنی کلمه اچه در فرهنگ فارسی
معنی کلمه اچه در دانشنامه عمومی
معنی کلمه اچه در دانشنامه آزاد فارسی
معنی کلمه اچه در ویکی واژه

معنی کلمه اچه در دانشنامه آزاد فارسی

آچه. آچِه (Aceh)
(یا: آتْجه۱؛ آچین۲) ایالتی کوهستانی در منتهی الیه شمالی جزیرۀ سوماترا۳، در اندونزی، با ۵۵,۸۰ کیلومتر مربع مساحت و ۴,۳۱۸,۰۰۰ نفر جمعیت (۲۰۰۱)، مشتمل بر شهرها و بنادر متعدد. مرکز آن، شهر بانداآچه۴، کنار رود آچه۵، به فاصلۀ ۵کیلومتری دریا، قرار دارد. اغلب مردم آچه مسلمان و پیرو مذهب شافعی با گرایش شیعی اند. محصولات عمدۀ آن عبارت اند از تولیدات دامی، برنج، و کائوچو. کوه آتشفشانی پوشیده از درخت لوزِر۶ (با ۳,۳۸۱ ارتفاع) و آبونگابونگ۷ (با ۲,۹۸۵ متر ارتفاع) بلندترین مناطق آن به شمار می روند. بعضی از سیاحان ایرانی که در دوران صفویه تا هندوچین سفر کرده اند، نام آچه را به صورت آچیه ضبط کرده اند. برطبق افسانه های هزارویک شب، جزیرۀ آچیه، محل زندگانی سیف الملوک و بدیع الجمال بوده است. آچه مبدأ ورود اسلام به اندونزی و از قرن ۷ق/۱۳م محل تشکیل نخستین دولت اسلامی در این مجمع الجزایر است. دولت اسلامی آچه پس از مرگ اسکندر موده، فرزند علی رعایت شاه (۱۰۱۶ـ۱۰۴۶ق/۱۶۰۷ـ۱۶۳۶) به سبب مشکلات داخلی و دخالت های استعمارگران هلندی روبه ضعف نهاد و سرانجام درپی جنگی طولانی در ۱۳۲۱ق/۱۹۰۳ ساقط شد. آچه در جنگ جهانی دوم به تصرف ارتش ژاپن درآمد و پس از شکست آن دولت در ۱۳۶۵ق/۱۹۴۵، دوباره در اختیار هلند قرار گرفت. مردم آچه در مبارزه با استعمار هلند نقشی مؤثر داشتند. پس از استقلال اندونزی در ۱۳۶۹ق/۱۹۴۹ میان استقلال طلبان آچه و دولت مرکزی اختلاف پیش آمد و به جنگی خونین منتهی شد. این شهر در ۱۳۷۰ق/۱۹۵۰، به منزلۀ استان سوماترای شمالی۸ به اندونزی منضم شد. در ۱۳۷۶ق/۱۹۵۶، ناحیۀ آچه به صورت یک ایالت خودمختار درآمد. در سال های اخیر، جنگ استقلال طلبان آچه با دولت مرکزی بار دیگر آغاز شده است.

معنی کلمه اچه در ویکی واژه

برادر بزرگ.

جملاتی از کاربرد کلمه اچه

شهر بوکوبا مرکز این استان می‌باشد، این شهر که به سرعت در حال توسعه می‌باشد در ساحل دریاچه ویکتوریا قرار گرفته‌است و همچنین دومین بندر بزرگ تانزانیا در این دریاچه می‌باشد.
بند چک بر روی دریاچهٔ جلگه و جغتو ساخته شده و ظرفیت تولید ۳٬۳۱۰ کیلووات در ساعت برق آبی را دارد که مورد استفاده مردم محل و میدان وردک قرار می‌گیرد و پنجاه سال کامل به کابل هم از آن استفاده می‌گردید؛ اما ذخیره‌گاه بند تا حدی پر از رسوبات شده قدرت تولید برق را پائین آورده‌است. زمین آبی (۱۲۸٬۰۰۰ هکتار) و زمین للمی (۹٬۰۰۰ هکتار) موجود است.
اصل پارسی باستان نام یعنی هرئووتیش با واژه ودایی «سارَسوَتی» به معنی «پرآب» و «پُردریاچه» هم‌ریشه است.
مراچه؟ که پوشد سپهر بلند زمین را به تن پرنیان و پرند
«سرانجام این کار بزرگ پس از ده سال به پایان رسید و در سال ۴۹۷ پادشاه با همهٔ درباریان خود از شوش به مصر رفت، تا نخستین آبراههٔ سوئز را گشایش کند. آبراههٔ نام برده شده مانند امروز از دریای مدیترانه آغاز نمی‌شد بلکه از رود نیل و کنار «بوباستیس» در شمال قاهره کنونی آغاز و پس از دور زدن دریاچهٔ بزرگ تلخ در باختر آبراههٔ امروزی به سمت جنوب می‌رفت تا برسد به سوئز و دریای سرخ. این کار بزرگ را داریوش با چهار سنگ نبشته در مسیر آبراهه جاودانه کرد و امروزه سه سنگ نبشتهٔ آن به دست ما رسیده‌است.»
ز آن بیش نبودند سزاوار و گرنه می بود زسکان بهشت این دو سراچه
طرح پیشنهادی برای تشکیل استانی جدید با عنوان کردستان شمالی به مرکزیت بوکان در شمال غرب ایران که محدوده مورد نظر برای تشکیل این استان بخشی از استان آذربایجان غربی و استان کردستان است. کردستان شمالی شهرستان‌های کردنشین جنوب دریاچه ارومیه و شهرستان‌های سقز و بانه در شمال استان کردستان را دربر می‌گیرد.
بر رکاب هلال بوسه زنان لعبتان قباچه های جفون
بدان خدای که اندر سراچه قدمش خیال بی دل و دیده است و عقل بی سر و پا
بستم در سراچه دل را بروی غیر زیرا مقام عامه نشاید سرای دوست
یکی دیگر از بخش‌های این پارک، دریاچه مصنوعی است که در قلب این پارک جای خوش کرده‌است و قدمتی ۷۰ ساله دارد.
در صحن فطرت تو معانی سراچه‌ای از لحن فکرت تو مغانی ترانه‌ای
نیل سفید (به عربی: النيل الأبيض) یک رود در آفریقا است که با پیوستن به رود نیل آبی، نیل اصلی را تشکیل می‌دهد طول این رود حدود ۳٬۷۰۰ کیلومتر (۲٬۳۰۰ مایل) است که سرچشمه آن دریاچه ویکتوریا است و از دریاچه آلبرت در اوگاندا می‌گذرد و سپس در خارطوم، سودان به رود نیل آبی می‌پیوندد. البته در مورد سرچشمه واقعی آن هنوز جای بحث وجود دارد. برخی سرچشمه اصلی را رود کاگرا می‌دانند که سرچشمه دریاچه ویکتوریا است
نخست آنکه آن سخته سخن ها که پخته سنج اردستان در کار پزشک پاچه پلشت و همراهان بدان دست و دستان درهم بافته و درهم تافته و یارانش از من یافته اند، زینهار از چشم و گوش و مغز و هوش مردم بیدگل تا شوراب و شهر تا قهرود پوشیده دار و با آشنا و بیگانه اگر چه به راز داری افسانه باشد و با سرکار هم خانه در میان مگذار. نوکرها را نیز از بالای پیشگاه تا پایان پاگاه قدغن های سخت و ژرف و سفارش های ستوار و شگرف فرمای که پیدا و نهان از دل بر زبان نبرند و پرده خویش و ما و گروهی مرده و زنده ندرند، زیرا که دیر یا زود افسانه مرد و زن خواهد شد و ترانه هر کوی و برزن و این خود سرانجام پریشانی آرد و بی سخن مایه پشیمانی شود. دیگر فرمایش از سرکار است و پاس بی سپاسش زشت و زیبای همه را پرده دار.
از لوح ضمیر او قضا خواند دیباچهٔ رازهای پنهان را
تاچه کشم من؟ که بدین دست تنگ ساغر می خواهم و آواز چنگ
پست‌ترین مکان یک حوضه ممکن است دریا، دریاچه، باتلاق، رود و … باشد که معمولاً نام آن را بر روی حوضهٔ آبریز مورد نظر می‌گذارند. مرز جدایی حوضه‌های آبریز از یکدیگر معمولاً منطبق بر خط الرأس کوهستان است.
در سیستان، ماهی به دلیل وجود دریاچه هامون جزو خوراک مرسوم مردم سیستان است.
حاصل دریاچه باشد زانک کمتر سائلی بینم از ابر کفت هر دم دو چندان یافته
۳۰۰ کیلومتر نوار ساحلی دریای عمان و راه‌یابی به آب‌های آزاد، دریاچه هامون سیستان و چاه نیمه‌های سیستان از ظرفیت‌های آبی این استان هستند.