اولوالالباب
معنی کلمه اولوالالباب در فرهنگ عمید
معنی کلمه اولوالالباب در فرهنگ فارسی
معنی کلمه اولوالالباب در دانشنامه اسلامی
اولو الالباب الذین یوفون بعهد الله و لا ینقضون المیثاق و الذین یصلون ما امر الله...و یدرؤن بالحسنة السیّئة . خردمندان، کسانیند که به پیمان با خدای پایبند بوند و پیمان نشکنند و به هر موردی که خدا امر فرموده رابطه برقرار کنند (و به هر جا که به گسستن امر کرده بگسلند) و از خدای بترسند و از سختی حساب قیامت هراسناک باشند. و کسانی که جهت نیل به رضای خداوندگار خویش شکیبائی پیشه کنند و نماز را بپای دارند و از آنچه خدا روزیشان کرده پنهان و آشکار انفاق نمایند و در برابر بدی نیکی پاداش دهند. آنانند که سرای آخرت، بهشت عدن از آن آنان باشد...
پیغمبراسلام (ص) فرمود: «شایسته است که شخص خردمند اوقات شبانه روز خود را به چهار بخش تقسیم کند:
در بخشی با خدای خود راز و نیاز کند و بخش دیگر را به حسابرسی خود بپردازد و سومین بخش را به همنشینی با دانشمندی که او را در امر دینش یاری دهد صرف نماید و بخش چهارم را صرف در لذت های حلال کند».
«عمل اندک از خردمند مقبول و عمل بسیار از اهل هوا و هوس و جهالت مردود است».
پیغمبر اسلام (ص) فرمودند:
«از صفات خردمند اینست که چون با جهالت جاهلان برخورد کند حلم ورزد و از ظلم ظالم گذشت بمورد کند و با زیر دستان فروتن باشد و از همگنان در نیکی پیشتاز باشد و چون بخواهد سخن گوید در آغاز بیندیشد. اگر سخن خیر است بگوید و سود برد و اگر شر است سکوت کند و سالم ماند».
«شخص خردمند به کسی که ممکن است سخن او را باور نکند مطلبی بازگو ننماید و از کسی که ممکن است خواسته اش را رد کند چیزی نخواهد و به کاری که موجب عذرخواهی شود اقدام ننماید و به کسی که شایسته نیست امیدوار نباشد».
معنی کلمه اولوالالباب در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه اولوالالباب
هست آن آفتاب ماه نقاب مردم دیده ی اولوالالباب
غیاث دولت سلطان قوام دین رسول نظامِ مُلک جهان سَیِّدِ اولوالالباب
تو هر زمان ملکا نو بهاری آرایی که عاجز آید ازو خاطر اولوالالباب
هفت خط وجه آدم هشت باب جنت است شد به فضل حق اولوالالباب را این فتح باب
هر که زیر باردلها صبر کرد چون صنوبر از اولوالالباب شد
کنون مگر دم عیسی است بوی گل به سحر که زنده گشت ازو خاطر اولوالالباب
بسکه سرگرم حجت خویشند غافلند از خدا اولوالالباب
بذکر منقبتش مفتخر اولوالالباب بکحل محمدتش مکتحل اولوالابصار
نشسته واله از ادراک تو اولوالابصار بمانده عاجز از اوصاف تو اولوالالباب
روشن و راست گو گویی نیست جز دل و خاطر اولوالالباب