( آورده ) ( اسم ) پدید کرده ابداع کرده . رگهای غیرجهنده، سیاهرگها، جمع ورید، رگهائی که خون رابه قلب برمی گردانند ( اسم ) جمع : ورید سیاهرگها رگهای غیر جهنده وریدها . یا جدار اورده . بافت عروقی . جمع ورید . رگهای گردن
جملاتی از کاربرد کلمه اورده
از صد یکی به جای نیاورده شرط علم وز حب جاه در طلب علم دیگری
گفت ای کسی که در همه عمر از جفاء چرخ با من شبی به روز نیاوردهای به کام
بیاوردهام پیش ازین حال اریارق سالار هندوستان در روزگار امیر محمود، رضی اللّه عنه، که باد در سر وی چگونه شد تا چون نیم عاصی گرفتند او را؛ و در ملک محمّد خود تن فرا ایشان نداد، و درین روزگار که خواجه بزرگ احمد حسن وی را از هندوستان بچه حیلت برکشید و چون امیر را بدید، گفت «اگر هندوستان بکار است، نباید که نیز اریارق آنجا شود» و آمدن اریارق هر روز بدرگاه با چند مرتبهدار و سپرکش با غازی سپاهسالار بیکجا و دشوار آمدن [بر] پدریان و محمودیان تقدّم و تبطّر این دو تن؛ و چون حال برین جمله بود که این دو محتشم اریارق و غازی را کسی که ازو تدبیری آید، نبود و این دو سپاهسالار را دو کدخدای شایسته دبیر پیشه گرم و سرد چشیده نه - که پیداست که از سعید صرّاف و مانند وی چاکر- پیشگان خامل ذکر کممایه چه آید، و ترکان همی گرد چنین مردمان گردند و عاقبت ننگرند تا ناچار خلل بیفتد که ایشان را تجربتی نباشد، هرچند بتن خویش کاری و سخی باشند () و تجمّل و آلت دارند، امّا در دبیری راه نبرند و امروز از فردا ندانند- چه چاره باشد از افتادن خلل؟ محمودیان چون برین حال واقف شدند و رخنه یافتند، بدانکه این دو تن را پای کشند، با یکدیگر در حیلت ایستادند تا این دو سالار را چگونه فروبرند.
گاهی، به جای حجاج، نام خالد بن عبدالله قسری را آوردهاند و مأمور عذاب او را نیز یوسف بن عمر ثقفی خواندهاند، اما نتیجهٔ روایت در هر حال یکی است. واژهٔ «مقفع» لقبی برای داذویه شد و فرزندش روزبه، ابن مقفع خوانده شد. ابن مقفع تا زمانی که اسلام نیاورده بود، همچنان به روزبه معروف بود و ابوعمرو کنیه داشت. پس از گرویدن به اسلام، نام عبدالله و کنیهٔ ابومحمد را برگزید.
چو تو گردون نیاورده چو تو گیتی نپرورده تو هستی حاجت مردم تو هستی حجت باری
و نیز از کشورهای ایالات متحده، آلمان، چین، دانمارک، سوئد، ژاپن و هلند، ماشینآلات، فراوردههای نفتی، مواد خوراکی و پوشاک وارد میکند.
در تمام این سالها، جایزه اسکار نشان دهنده وضعیت کلی سینما بوده و به عنوان پاداشی به فیلمها، بازیگران و کارگردانانی که دستاوردهای پایداری داشتهاند اهدا شدهاست؛ جایزهای که نه تنها در تثبیت ستارهها مؤثر بوده بلکه نقش بسزایی هم در موفقیت تجاری فیلمها داشتهاست.
شرکت سعودی آرامکو، در جمع ۱۰ شرکت برتر جهان در زمینهٔ تولید گاز نیز قرار دارد. این شرکت چه در بخش تولید و چه در بخش صادرات گاز طبیعی مایع (الانجی) پیشتاز محسوب میشود و در تولید فراوردههای پالایششده نیز جایگاه درخور توجهی را به خود اختصاص دادهاست.
بخشهای عمده عبارتاند از وسایل موتوری، تولید قطعات اتومبیل، و حمل و نقل و تجهیزات کشاورزی (۷٪ از صادرات)، آهن و فولاد (%۳)، صنایع غذایی و نساجی (۲٪). دیگر بخشهای تولید شامل سیمان، صنایع مواد شیمیایی، وسایل خانگی، و صنعت فراوردههای چوب است. بزرگترین مراکز صنعتی در بوئنوس آیرس، روزاریو و کوردوبا، کوردوبا قرار دارند.
پس از ۵۰ سال توسعه، میزان تولید فراوردههای عمده صنعتی این کشور با دهها برابر سرعت و حتی صدها برابر رشد یافته و انواع فراوردههای صنعتی به مناطق مختلف جهان صادر شدهاست. از سال ۱۹۹۶ به این طرف، میزان تولید فولاد و آهن، زغال سنگ، سیمان، کود شیمیایی و تلویزیون چین همواره در مقام اول جهان قرار گرفتهاست.
یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُکاری قرب یقرب بر وزن فعل یفعل، قرب وقوع است، و قرب یقرب علی فعل یفعل قرب لزوم است، قرب یعنی گرد چیزی گشت و نزدیک آن گشت، و قرب نزدیک شد، و امّا قرب یقرب فهو من قرب الماء اذا اورده. و سکر مأخوذ است از سکر، و سکر بستن بود، یقال: سکرت الماء ای حبسته، و مستی را از آن سکر گویند که فهم فرو بندد بر صاحب خود، و عقل محتبس شود. میگوید: ای ایشان که بگرویدند گرد نماز مگردید در حالت مستی، یعنی گرد جای نماز مگردید نماز کردن را، و این آیت پیش از آیت تحریم خمر آمده، و شرح این قصّه در سورة البقره رفت. ضحاک بن مزاحم گفت: این نه سکر خمر است، که این سکر خوابست، یعنی که با غلبه خواب و اضطراب عقل، نماز مکنید. و بر وفق این تفسیر خبر مصطفی (ص) است: «اذا نعس الرّجل و هو یصلّی فلینصرف، لعلّه یدعو علی نفسه و هو لا یدری»، و یقرب منه
ایرنا در گزارشهایش هیچ اسمی از آرمیتا گراوند و والدین او نیاورده و او را «دانشآموز بستری شده» معرفی میکند. پس از گذشت دو روز از حادثه، ههنگاو هویت او را «آرمیتا گراوند» اعلام کرد و رسانههای دولتی ایران روز چهارشنبه ۱۲ مهر برای اولین بار از این دختر به عنوان «آرمیتا گراوند» نام بردند.
نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل پس از ترور محسن فخریزاده مقام وزارت دفاع ایران در پیام ویدیویی گفت: «طی هفتهٔ اخیر کارهایی انجام دادم که نمیخواهم شما را از همه آنها مطلع کنم. این برای شماست، شهروندان اسرائیل، برای کشورمان، این هفته دستاوردها بود، و بیشتر هم خواهد شد».
گوینده پویان شد و من بنده بندی را جویان، یاران پاس از تاز من هراس نیاورده ساز مقابلت کردند و آغاز مقاتلت، شعر:
یکی از بزرگترین دستاوردهای او کشف نخستین نظریهٔ کوهومولوژی وایل حسابی است.
حسن مؤدب گفت کی روزها بود کی در خانقاه گوشت نیاورده بودند، که وجه آن نداشتم و جمع را تقاضاء گوشت میبود. یک روز شیخ مجلس میگفت: مرا گفت برخیز یا حسن و نزدیک آن جوان رو نزدیک آن جوان شدم،گفتم شیخ گفت ای جوان، آن درست کی بربند تست یک دینار و حبهٔیست بدرویشان رسان. چون بشنید گریان شد، بند را بگشاد و درست زر بمن داد، بخدمت شیخ آوردم. شیخ گفت برو تا به سر بازار آهنگران، جوان قصاب برۀ شیر مست بر دست دارد تکلفها کرده، از وی بخر و با او برو تا بشوله و درآن گو انداز تا جانوران آن مغاک دهانی چرب کنند. میرفتم و همه راه بدرون داوری میکردم که چند روزست در خانقاه گوشت نبوده است، شیخ برۀ شیرمست پرورده بسگان میدهد. چون رفتم همچنان دیدم کی شیخ فرموده بود و آن بره را ازوی خریداری کردم و آن درست بوی رسانیدم و جوان را با خود ببردم وآن بره در پیش سگان انداختم و خلقی برآن بانکار به نظاره بیستادند. آن جوان بگریستن استاد و گفت مرا پیش شیخ بر، جوان را بخدمت شیخ بردم، در پای شیخ افتاد و میگفت توبه کردم. شیخ مرا گفت ای حسن چهار ماهست که این جوان در آن بره رنج میبرد، دوش آن بره بمرد جوان را دریغ آمد که بیندازد، روانداشتیم کی آن مردار به حلق خلق رسد و مسلمانی از آن مردار بخورد. این مرد بمقصود رسید، آن جانوران نیز لبی چرب کردند، تو داوری چرا میکنی؟ این درویشان پاکانند، جز پاک نخورند جوان بر پای خاست و گفتا که مرا گوسفند حلال هست جهت صوفیان شیخ گفت این همه میبایست تا سگان دهنی چرب کنند و این مرد به مقصود رسد و شما بگوشت حلال.
دوغ در گذشته یکی از فراوردههای جانبی کره محسوب میشد. برای تهیهٔ آن، ابتدا ماست پرچرب را با آب رقیق میکردند، سپس با استفاده از مشک، چربی آن جدا شده و باقیمانده بهعنوان دوغ مصرف میشد.
پدر اشکیان پور اسپیله کاو به نیروی او کس نیاورده تاو
از آن ره به جائی نیاورده اند که اول قدم پی غلط رفته اند
دل از آز گیتی چه پر کردهای از او چون بری آنچه ناوردهای