معنی کلمه اوحدی در لغت نامه دهخدا
اوحدی. [اَ ح َ ] ( اِخ ) بلیانی ، میر تقی الدین محمد از شعرا وسادات ایران است. در اصفهان متولد شد و مدتی در خدمت شاه عباس به سر برد و در 1005 هَ. ق. بهندوستان رفت و در عهد سلطنت جهانگیر و شاه جهان در گجرات اکبرآباد زیست. در شعر و انشا وحید عصر خود بشمار میرفت. کتاب تذکرة الشعرا موسوم به عرفات و کتاب لغت موسوم به سرمه سلیمانی و دو فقره منظومه موسوم به کعبه مراد و یعقوب و یوسف از تألیفات اوست و دیوان شعری مرتب و قصائد و مثنویات بسیار دارد. از اشعار اوست :
ای قاصد اگر حال تقی یار بپرسد
از دیده همین خون جگربار و دگر هیچ.
وی در سال 1030 هَ. ق. وفات کرد. ( ریحانةالادب ج 1 ص 123 ).