اوجا
معنی کلمه اوجا در فرهنگ معین
معنی کلمه اوجا در فرهنگ عمید
معنی کلمه اوجا در فرهنگ فارسی
نارون . گونه از نارون که در اراضی جنگلی کم ارتفاع شمال ایران فراوان است و آنرا سیاه درخت نیز نامند .
معنی کلمه اوجا در دانشنامه عمومی
نارون، درخت یا درختچه ای است که پوست آن در وهلهٔ اول صاف است و پس از مدتی، پوست درخت رگه رگه می شود. ( رگه طولی ) شاخه های آن پوشیده از برگ های متناوب بیضی و دارای دمبرگ است. پهنک برگ آن قرینه نیست و دندانه های زیادی دارد. میوهٔ آن پس از خشک شدن به سرعت از غلاف خود بیرون نمی آید.
این گیاه در حاشیه بیشه زارها و جنگل های مخلوط و مرطوب در ارتفاعات پایین می روید. نارون را غالباً در پارک ها و باغ ها می کارند.
پوست این گیاه از نظر پزشکی دارای ارزش است. نخست، شاخه های جوان را برش طولی داده، سپس آن ها را با دست جدا می کنند ( قطر شاخه حدود یک سانتیمتر ) . دسته های گل آن قبل از روییدن برگ ها، روی شاخه های کوتاه می شکفد. عمل گرده افشانی این گیاه به کمک باد انجام می شود.
نارونیان از مهم ترین گیاهانی هستند که از نظر سازگاری در زیست بوم های گوناگون، توانسته اند انتشار همه جایی داشته باشند.
درخت اوجا و ملج از گونه های مهم نارون به شمار می آیند که مهم ترین آفت این درختان سوسک scolytus است.
اوجا. ( اِ ) نارون . ( یادداشت مرحوم دهخدا ) . گونه ای از نارون که در اراضی جنگلی کم ارتفاع شمال ایران فراوان است و آن را سیاه درخت نیز نامند. خوش سایه . پشه غال . پشه وار. پشه بانه . سده . ناژبن . بوقیصا. و رجوع به جنگل شناسی ج 2 ص 115، 120، 215 و نیز رجوع به نارون شود.
( اسم ) ‹اوجه، وجه، وج› ( زیست شناسی )
درختی جنگلی از نوع نارون، با پوست سخت و شکاف دار و برگ های بیضوی نوک تیز؛ لو؛ لی؛ قره آغاج؛ قره غاج؛ گل پردار؛ مَلَج.
معنی کلمه اوجا در دانشنامه آزاد فارسی
معنی کلمه اوجا در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه اوجا
من ده سسیم اوجالسا گرک دیر ،یامان دئییم ... ملت آجیخلی دی اوجالیبدی یامان سسی !!!
بنگر به روی وموی اوجا گیرد درگیسوی او اما نصیحت گوش کن خود را بدان مژگان مزن
در این جلد آلنی اوجای حکیم وارد اینچه برون میشود. هر چند این ورود آسان نیست و بدون خونریزی میسر نمیشود. کتاب مقابله طب و علم و آلنی را با اعتقادات خرافی مردم به درخت مقدس نشان میدهد. آلنی سعی میکند مردم را درمان کند و مردم از نفرین و ملای ده میترسند. آلنی جز برادرش ات میش، خواهرش ساچلی، شوهرخواهرش آپارچی، مادرش ملان، نامزدش مارال و دوستش یاماق همراهی ندارد و همه ایل ضد او هستند. او سعی میکند طبابت را در یموت رواج دهد و بین گوکلان و یموت آشتی برقرار کند.
سن نه یاخشی ائشیتمدون بالالار آنا وای ناله سین اوجاتمیشدی
فلکناز اوجا که هشت سال پیش در ۲۲ سالگی نماینده پارلمان اروپا شد و اکنون دومین دوره قانونگذاری خود را در جمع قانونگذاران اتحادیه اروپا میگذراند، از خانوادهای کرد ایزدی از ترکیه در آلمان متولد شدهاست و روابط نزدیکی با گروههای کرد ترکیه دارد.
چند سال بعد، همراه با دیگر مهاجران اهل شوروی در ترکیه مانند یوسف آقچورا و علی بیگ حسینزاده، نویسندگان پان ترکیست، به شخصیت کلیدی در جنبش ترک گرایان که توسط مجله یوسف آقچورا با عنوان «تورک یوردو» (به فارسی: سرزمین ترک) مورد حمایت بود، تبدیل شده و به ریاست جریان «تورک اوجاقی» (به فارسی: کانون ترک) رسید. در پی افزایش نفوذ خود در «کمیته تحاد و ترقی» در سال ۱۹۱۵، به معاونت آن منصوب گردید تا ایده عثمانی برای متحد کردن مردمان ترک را تبلیغ کند.
چکیدهٔ اصول کنفدرالیسم دموکراتیک از کتابی با همین نام نوشتهٔ عبدالله اوجالان در سال ۲۰۱۰:
الاوجام (به عربی: الأوجام) یک منطقهٔ مسکونی در عربستان سعودی است که در استان شرقی (عربستان سعودی) واقع شدهاست.
داستان با درگیری بین یموتها بر سر انتخاب «آق اویلر» (کدخدا) دنبال میشود و گالان برخلاف انتظارات به این مقام نمیرسد. در تصمیمی تاریخی یاشولی حسن (ملّای قبیله) و چندی دیگر از بزرگان قبیله با گالان اوجا همراه میشود و آنها شبانه به همراه جمع بزرگی از مردم قبیله مکان فعلی را ترک کرده و در کنار درخت مقدس صحرا اُبهٔ اینچهبرون را شکل میدهند. (اُبه محلی است که ترکمنها چادرهای خود را برپا نموده و در کنار هم زندگی میکنند)
اوجاق آلازار یکی از روستاهای بخش مرکزی شهرستان مغان (گرمی) میباشد.اوجاق آلازار در سرشماری سال ۱۳۹۵،جمعیتی بالغ بر ۷۷ نفر را داراست.
سرتیغش جهانراجان ستان شد دم جان بخش اوجان جهان باد
از دیگر شهرهای صنعتی استان میتوان به شهرهای شبستر (رتبه دوم صنعت آذربایجان شرقی پس از تبریز)، بستان آباد (اوجان)، مرند، مراغه، میانه ،بناب و جلفا اشاره کرد.
گفته بودم که بدانائی از اوجان ببرم چون بدیدم بکمین دل دانا بودی
که رسیدست پای اوجائی که بر آنجا نکرده و هم عبور
خوشا آنان که ملک و آب دارند یو و اوجار و چوم و گاب دارند
هست اوجان من وجان همه جان چه باشد بلکه جانان همه
سپردم دور از اوجانی که نزدیکش نیفشاندم تغابن بود زین سودا مرا سودی که حاصل شد
«باکی »داغلاری دا، های وئردی سسه، قیها اوجالدی
عبدالله اوجالان، اعلامیهٔ کنفدرالیسم دموکراتیک در کردستان، ۲۰۰۵.
۷. «ه» اول کلمات از دوران ترکی مادر (قبل از ترکی قدیم قرون ۷-۶م) باقیمانده، در حالی که در سایر زبانهای ترکی بسیار نادر است؛ مثلاً هاز(آز = کم)، هاقاچ (آقاج = درخت)، هوزوم (اؤزؤم = انگور)، هئو (اِئو = خانه)، هوچاق (اوجاق)، هتک (اتک = دامن).