اهریمنی. [ اَ م َ ] ( ص نسبی ) نسبت است به اهریمن. از اهریمن. شیطانی. منسوب به شیطان : جهان را همی داشت با ایمنی نهان گشت کردار اهریمنی.فردوسی.جهان شد پر از خوبی و ایمنی ز بد بسته شد دست اهریمنی.فردوسی.به پیمان نباشد بر او ایمنی بپوید همی راه اهریمنی.فردوسی.چون که نشویی بخرد روی جهل برنکشی از سرت اهریمنی.عنصری.- تیغ اهریمنی ؛ شمشیر بسیار بران : به دست چپش نامدار ارمنی ابا جوشن و تیغ اهریمنی.فردوسی.- دام اهریمنی ؛ دام شیطانی : به بهرام گفت از چه سخت ایمنی نگه کن بدین دام اهریمنی.فردوسی.- دست اهریمنی ؛ نیروی شیطانی : ابا شادمانی و با ایمنی ز بد دور وز دست اهریمنی.فردوسی ( شاهنامه چ مسکو ج 7 ص 199 ).- کردار اهریمنی ؛ رفتار و عمل شیطانی : چه دیدی ز من تا تو یار منی ز گفتار و کردار اهریمنی.فردوسی.
معنی کلمه اهریمنی در فرهنگ فارسی
نسبت است به اهریمن
جملاتی از کاربرد کلمه اهریمنی
به گردندی خویش چون دشمنی؟ به یزدان پناهم که اهریمنی
یکی از این اثراها پتاهیل، آفرینندۀ جهان مادی و انسان است. روح علوی را در نهاد انسان مینهند و معرفت را بدو میآموزاند.انسان از طریق همین معرفت است که روحالقدس را در مییابد و باید روح را از قفس آزاد کند. زمان و فضا، دیوی و اهریمنیاند. در عین حال، نجاتبخشان و راهنمایان آسمانی میان آسمان و زمین تردد میکنند تا دستگیرِ رهروان باشند.
آل یک گونه از موجودات اهریمنی در باور مردمان قفقاز، ایران، آسیای میانه و بخشهایی از جنوب روسیه است.
گفت شیدسپ ای جهان را روشنی دور باش از فکرت اهریمنی
ز خود دور کن جهل و کبر و غرور ز کردار اهریمنی باش دور
برای خاتمی، اهریمنی ببرید انگشتش ز سوز دل به حال آن سلیمان زمان نالم
اسکورپیون پس از مرگش به یک شبح جهنمی تبدیل شد که به دنبال گرفتن انتقام از کسانی بود که قبیله و اعضای خانوادهاش را نابود کرده بودند. با وجود ظاهر پلیدی که او دارد اما او ذاتاً فرد پلیدی نیست. او به این خاطر به نیروهای اهریمنی ملحق شدهاست چون آنها به او قول احیای قبیلهاش روی زمین را دادهاند، یا برای این که فرصتی برای گرفتن انتقام داشته باشد. اسکورپیون در مسیر اهداف خود بهطور مستقیم و غیر مستقیم به قهرمانان بازی نیز کمک کردهاست.
دویل جین که قصد تصاحب قدرت شیطانی جینپاچی را داشت و میخواست که تمام قدرت اهریمنی ازآن خودش باشد، به جینپاچی حمله میکند ولی جینپاچی او را شکست میدهد.
هزار سال پیش از ایجاد خورشید و ماه، الفهای سبز به رهبری دنه تور به بلریاند وارد شدند. تینگول از آنها استقبال کرد و سرزمین اوسیریاند را به آنها هدیه داد که بعدها به لیندون معروف گشت. الفهای سبز در مورد گسترش اورکها و دیگر مخلوقات اهریمنی در شمال و شرق سرزمین میانه صحبت کردند. از آن پس الفهای خاکستری شروع به مسلح کردن خود نمودند.
هیون بر وی افکند پیل افکنی سوی پیلتن شد چو اهریمنی
هر آن کس که باشد نه اهریمنی که بار ای یزدان کند ریمنی
بر برگ لاله سنبلی یا سبزه بر گرد گلی بگرفتهای خاتم ز جم ای خط مگر اهریمنی
در این فصل افسانههای فردا با سازمان «دفتر زمان» روبهرو میشوند که توسط دوست و کاپیتان سابقشان، ریپ هانتر، تأسیس شدهاست تا نابهنگامیهای زمانی که به وجود آمدهاست را درست کند اما بهزودی متوجه میشود که برای رویارویی با دشمنی بزرگ به کمک افسانهها نیاز دارد. در این فصل افسانهها با اهریمنی بزرگ به نام مالوس روبهرو میشوند که بر زمان مسلط است و برای نابودی آن باید شش توتم جادویی زامبزی را به دست آورند.
آن دم که بهر خاتمی انگشت وی برید اهریمنی، ز دست سلیمان نگین فتاد
از دیگرسوی، سجاد آیدنلو بهرهٔ فردوسی از باورهای مزدیسنایی و مِهری را بیشتر از بهرهٔ او از دیگر آیینهای ایران باستان میداند. از راه نمونه، او سپیدمویی زال و بیزاری سام از او را نه بازگوکنندهٔ داستانِ زایشِ اهریمن از زروان، بلکه بیانکنندهٔ باور مزدیسنایی در اینباره میداند که نقصانِ آفرینش را نشانهای اهریمنی میپندارد. مانند آنچه در داستان پیوند جمشید و خواهرش، جَمْگ، با دیوان و زایشِ جانوران از آنان است. از سوی دیگر سام با پریدُخت، دختر فَغْفور چین که از نژاد پریان است، پیوند میبندد و این، دلیلِ نقص آفرینش زال است.
وی پس از گرفتن درجه دکترا مشغول تألیف کتاب «فلسفه بیخود» گردید. در این کتاب هارتمان میگوید: «هم اراده و هم عقل و هم اساس تمام وجود هستی روی بیخود قرار دارد. یعنی جمیع موجودات زمین از غرائزی پیروی میکنند که قادرتر و ماهرتر از عقل است.» این قدرت اهریمنی را هارتمان «بیخود» میخواند و عقیده دارد منشأ کارهای بشر اعم از خوب یا بد از همین بیخود سرچشمه میگیرد.
او در تمامی فصول مجموعۀ آواتار آخرین بادافزار، شخصیّتی اهریمنی داشته است؛ بهطوریکه در حملۀ اقوام آتش به سرزمینهای خاک(که آزولا پشتیبانی تسلیحات را برعهده داشت) لانگ فنگ (فرمانده ارشد ارتش دایلی ملّت خاک) را که قصد داشت حکومت را دست بگیرد را شکست میدهد
ز فرش جهان گشت پرایمنی شده پست کردار اهریمنی
گرد صحرای قدم پوییم چون تر دامنان زین هوس خانهٔ هوا تا کی نه ما اهریمنیم
رسم اهدای هدایا، قربانی، دعا و تضرع، ستایش و نیایش برای خدایان شرآفرین و اهریمنی برای جلوگیری از خشم آنان در بین بسیاری از اقوام و مردم جهان مرسوم بودهاست ولی در آیین زرتشت عقیده بر آن است که بایستی با زشتی، پلیدی و اهریمنان جنگید و آنان را زبون و منهزم کرد اما در دوران پس از زرتشت نوعی ثنویت محتوم و مطلق به موجب باورهای آیین زروانی و میترایی و مزدیسنایی پسین جایگزین این اعتقاد زرتشت شد و در اوستای نوین، بخش یشتها، مراسم عبادی، ستایش، انجام قربانی، اهدای نزور و نثارها برای اهریمن گنجانده شدهاست.