معنی کلمه اهر در لغت نامه دهخدا
آهر. [ هََ ] ( اِخ ) نام شهری کوچک است و هوایش سرد است و آبش از رودی که بدانجا منسوب است از جبال اشکنبر برمیخیزد و از عیون و قنوات نیز آب دارد. حاصلش غلّه و اندک میوه بود و مردمش شافعی مذهبند و حقوق دیوانیش به تمغا مقرر است و ولایتش قریب بیست پاره ده بود و قرب پنج هزار دینار متوجه دارد. و از آن ولایت پانزده هزار دینار بر وی دفترثبت است. ( نزهةالقلوب ). و این رود و هم این شهر امروز به نام اَهَر مشهور است ، و مردم آن شیعی باشند.
اهر.[ اَ ] ( اِ ) نام درختی است که ثمر آنرا زبان گنجشک و به عربی لسان العصافیر خوانند و شکوفه و بهار آنرا سنبل الکلب خوانند. ( برهان ) ( هفت قلزم ). نام درختی است او را زبان گنجشک گویند. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ).
اهر. [ اَ هََ ] ( ع اِ ) ج ِ اهرة. به معنی حال نیکو و هیئت و متاع خانه. ( آنندراج )( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). و رجوع به اهرة شود.
اهر. [ اَ / اَ هََ ] ( اِخ ) نام موضعی است از آذربایجان که رودخانه عظیمی دارد. ( برهان ) ( هفت قلزم ). نام ولایتی است به آذربایجان در حوالی قراداغ که قتل خواجه شمس الدین جوینی در حوالی رودخانه آن که به رودخانه اهر مشهور است ، واقع شد و در آنجا مزار چند نفر از مشایخ است. ( آنندراج ) ( انجمن آرای ناصری ). شهری است پرنعمت و آبادان از نواحی آذربایجان که میان اردبیل و تبریز واقع شده است. ( معجم البلدان ). در بیشتر کتب جغرافیائی قدیم به سکون هاء و در کتابهای جغرافیائی کنونی بفتح آن ضبط شده و شهرت دارد. نام یکی از شهرستانهای هفتگانه آذربایجان شرقی و جمعاً شامل پنج بخش و شهری به همین نام است. و بنابر آمار فرهنگ جغرافیائی ایران شهرستان اهر از 16 دهستان و 880 آبادی و قشلاق تشکیل شده و تمام آبادیها باضافه شهر اهر دارای 252910 تن سکنه است. حدود جغرافیائی : از طرف شمال به رود ارس مرز ایران و شوروی و از جنوب به شهرستان تبریز و از خاور به شهرستانهای سراب و مشکین شهر و دشت مغان و از باختر به شهرستان مرند محدود است. آب و هوای آن در قسمت شمال گرمسیر و حاصل خیز و در قسمت جنوب سردسیر و در قسمت های داخلی و باختری معتدل است. رودخانه های متعدد از آن سرزمین میگذرد که از آن جمله رود ارس و رود اهر و رودخانه دوزال و رودخانه سلین ورودخانه صوفی و رودخانه القنا و رودخانه های کجرودو قوری چای است. دارای راههای شوسه و جنگل است. و مرکز آن شهرستان اهر است. از جهت تقسیمات کشوری از 1316 هَ. ش. به بعد تغییراتی یافته بدین طریق که تا 1323 هَ. ش. بخش شهرستان تبریز بود و بعد از این تبدیل بشهرستان شد و دهستانهای هریس و کلیبر تبدیل به بخشهای تابع آن گردید و چندی بعد بخشهای هوراند و ورزقان در آن تشکیل شد و در اردیبهشت 1333 هَ. ش بخش هریس از آن منتزع و جزء شهرستان تبریز گردید. در آبان 1337 شهرستان استان سوم شد. در فهرست تقسیمات کشوری خرداد 1340 هَ. ش. شهرستانی بنام ارسباران جزء آذربایجان شرقی یاد شده که مرکز آن شهر اهر و دارای سه بخش ورزقان ، کلیبر و هوراند است ، و بظاهر این ارسباران همان شهرستان اهر است که مرکز آن نیز بنام شهر اهراست. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ) ( از دائرةالمعارف فارسی ). و رجوع به جغرافیای غرب ایران و تاریخ غازان و تاریخ گزیده و مرآت البلدان ج 1 ص 97 و تاریخ مغول ص 233 و قاموس الاعلام ترکی و نزهةالقلوب ج 3 و فهرست آن و تاریخ ادبیات برون ج 3 و حدودالعالم شود.