انگری

انگری

معنی کلمه انگری در دانشنامه عمومی

آن گری. آن گرِی ( انگلیسی: Anne Grey؛ ۶ مارس ۱۹۰۷ – ۳ آوریل ۱۹۸۷ ) بازیگر اهل بریتانیا بود.
از فیلم ها یا برنامه های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است می توان به شماره هفده و بانی اسکاتلند اشاره کرد.

جملاتی از کاربرد کلمه انگری

این جواب رد ، تاثیر فراوانی بر دارسی می‌گذارد و باعث می‌شود کم‌کم تحولاتی در وی روی دهد و گام به گام این جوان توانگر و مغرور را در چشمان الیزابت پذیرفته‌تر می‌کند؛ توانگری و غروری که اکنون خود به نقطهٔ قوتی بدل شده است.
آنگوس برگر یک نوع همبرگر است که توسط رستوران بین‌المللی و زنجیره‌ای برگر کینگ ارائه می‌شود. در آمریکای شمالی این همبرگر به صورت بزرگ و ضخیم تهیه می‌شود، درحالی‌که رستوران هانگری جک، در استرالیا آن را در اندازه متوسط تهیه می‌کند.
در واقع جنگنده اف -۵ باهدف یک جنگنده صادراتی توسعه یافت در آن زمان هر کدام از ابرقدرتها سیاستهای صادراتی خاص خود را داشتند در شوروی معمولاً یک نسخه ساده و دانگرید شده از محصول اصلی خود را صادر می‌کردند که موسوم به مدل میمون بود زیرا بسیار ضعیف تر از نسخه اصلی و گاهی تنها نام و ظاهری مشابه داشت.
توقع سوم در ایران روندی متفاوت از اروپا را پیمود. «در شهر اسلامی قدیمی هیچ چیز در وهلهٔ اول مقدار ثروت و توانگری مالک یا ساکن خانه را مشخص نمی‌کرد» در همین راستا در ایران به دلایلی چون خطر مصادره و فروتنی ناشی از تفکر اسلامی، خانه تا اواخر قرن نوزدهم به صورت درونگرا باقی ماند و هر گونه جلوه‌گری را به جداره‌های حیاط مرکزی و فضای خصوصی محدود می‌کرد.
توانگری بسخن داشتم بمالم کرد که تا نباید مداح را گدا دیدن
و گفت: تصوف توانگری نمودنست و مجهولی گزیدن که خلق نداند و دست بداشتن چیزی که بکار نیاید.
از اشک و چهر من‌ بس سیم و زر تراست جعدا به جان تو بیحد توانگری
خَرفروشانه یکی با دگری در جنگند لیک چون وانگری مُتَّفق و یک کارند
اَردْ یَشت یا اَرت یَشت یا اَشی یَشت نام هفدهمین یشت در بخش یشت‌های کتاب اوستا می باشد که به نام اشی ونگوهی یا ارت، ایزدبانوی ثروت و توانگری سروده شده و دارای ده کَرده (فصل) و ۶۲ بند است.
استاد وودانگ ژانگ کویشان در جزیره یخ و آتش شانگری-لا به همراه خانواده‌اش به دور از اختلاف و خونریزی زندگی می‌کند. اما وقتی وودانگ به دست افرادی که در کمین او بودند کشته می‌شود، پسر کوچکش ژانگ ووجی را تنها و یتیم رها می‌کند. حال ژانگ ووجی به‌طور ناخواسته به رقابت میان فرقه‌های مختلف در جهان هنرهای رزمی کشیده شده به امید اینکه بتواند انتقام پدرش را بگیرد. وی در حالی که برای نبرد با فرقه مینگ و ارتش شورشی آماده می‌شود، سبک خاص خود را در هنرهای رزمی ایجاد کرده و…
کشور را به توانگری می‌رساند. چنانچه برآمده است ٬
اما سبب اول آن است که کمال خویش اعتقاد نکنی و باید که اندیشه کنی که اگر این صفت که وی همی گوید چون علم و ورع راست همی گوید شادی تو بدین صفتها باید که بود و بدان خدای که تو را این داد نه به قول او که به قول این زیادت و نقصان نشود و اگر ثنا بر تو به توانگری و خواجگی و اسباب دنیا همی گوید این خود شادئی نیرزد و اگر ارزد شادی بدان بود نه به مدح، بلکه عالم نیز اگر چه علم و ورع خویش داند به شادی نپردازد از بیم خاتمت که آن معلوم نیست و اگر این معلوم نشود همه ضایع بود و کسی را که جای دوزخ خواهد بود چه جای شادی وی را؟
ما را نیازمندی و او را توانگری است شاید اگر بخانه ما کمتر آیدا
توانگری تو به زهد ای فقیه و مغروری مرا که مفلس عشقم نظر به رحمت اوست
سربازان یک تمدّنِ مهاجم، به روستاها و نواحیِ مجاور، وحشیانه حمله می برند و پس از ویرانگری و غارت و کشتار ساکنان، باقیمانده ی زنان را به اسارت و بردگی گرفته و مردانِ اسیر را به قُربانگاه می برند. اما در یکی از این حملات...
پس این همه بیایند و در وی آوزند و گویند بارخدایا وی را اندر میان ما مال دادی نعمت. وی را از حق ما بپرس. از یک یک بپرسند اگر هیچ تقصیر نکرده باشد گویند اکنون بایست و شکر این نعمت بیاور و به هر لقمه که بخوردی و به هر لذتی که بیافتی شکر آن بیاور، همچنین می پرسند. و بدین سبب بوده است که هیچ بزرگی را اندر توانگری رغبت نبوده است که اگر عذاب نباشد حساب باشد بدین صفت، بلکه رسول (ص) که قدوه امت است درویشی برای این اختیار کرد تا امت بشناسند که درویشی بهتر از توانگری.
ای نفس گر به دیدهٔ تحقیق بنگری درویشی اختیار کنی بر توانگری
اثر نسلی اهمیت زیادی در علم همه‌گیرشناسی دارد که در جستجوی الگوها و روال بیماری‌هاست. برخی بیماری‌ها ممکن است از طریق پدیدهٔ پیش‌بروزی، دچار تغییر اجتماعی شوند و اثر نسلی می‌تواند نشانگری برای بروز چنین پدیده‌ای باشد.
و هرکه توانگرتر بود از حق دورتر بود که درویشی که توانگر را تواضع کند دوثلثش از دین برود پس توانگر مغرور توانگری بود که داند که چون بود که ایشان به حقیقت مردگان‌اند که ایاکم و مجالسة الموتی و بعد از پانصد سال از درویشان به حق راه یابند و عتابی که پانصد سال انتظار باید کشید از عذری که اهل آن به پانصد سال غرق وصل باشند کجا بهتر باشد چگوئی که پیغمبر علیه السلام مر فرزندان خود را جز فقر روانداشت و بیگانگان را به عطا توانگر می‌کرد کجاتوان گفت: که توانگر از درویش فاضلتر پس قول قول جنید است والله اعلم.
مورخان ۵۰ سال از ۲۳۵ تا ۲۸۴ پس از میلاد را بحران قرن سوم می‌نامند. در واقع زمان بسیار بدی بود که به نظر می‌رسید امپراتوری در حال فروپاشی است و وجود آن در خطر جدی قرار داشت. امپراتوری تکه‌تکه شد. با جنگ‌های داخلی منجر به دو دولت جدا شده، یکی در شرق و دیگری در غرب. علاوه بر این، بلایای طبیعی نیز تلفات ویرانگری داشته‌است. یک بیماری همه گیر جمعیت زیادی از برخی شهرهای بزرگ را از بین برد. خشکسالی به‌طور جدی بهره‌وری کشاورزی مورد نیاز را کاهش داد. در نتیجه، فاجعه اقتصادی به دنبال داشت. بدتر از آن، در همان زمان، تهاجمات بربرها به مرزها افزایش یافت و تهدیدی برای تأثیرگذاری بر هسته امپراتوری بود.