اندکی

معنی کلمه اندکی در لغت نامه دهخدا

اندکی. [ اَ دَ ] ( حامص ) قلیلی و کمی و کمیابی و نادری. ( ناظم الاطباء ). نقصان. قلت. ( یادداشت مؤلف ) :
بدان اندکی سال و چندین خرد
که گفتی روانش خرد پرورد.فردوسی.مردی هزار و چهارصد بطلب عروس فرستادم هیچکس بازنیامد و لشکر ما با اندکی افتاد. ( اسکندرنامه نسخه سعید نفیسی ). و اندکی ( اندکی نفث ) نشان از خامی باشد. ( ذخیره خوارزمشاهی ). نخست از اندکی آغاز کنند و بتدریج میفزایند. ( ذخیره خوارزمشاهی ).
باوجود کف راد تو آید گه عطا
بسیاری سخاوت حاتم به اندکی.سوزنی.بس بی خبر است زاندکی عمر
زان خنده غافلان زند صبح.خاقانی.

معنی کلمه اندکی در فرهنگ فارسی

کمی مقابل بسیاری .

جملاتی از کاربرد کلمه اندکی

خون دل می‌چکد ازین نامه گر به دست اندکی بیفشاری
بهرام‌پور اندکی بعد گفت که پس از تماس با یکی از فقها به اشتباه بودن مطالب اش پی برده‌است.
بران کوه مردم بدی اندکی شب تیره زیشان نماندی یکی
نفی کرد اما غبار وهم بد اندکی اندر دلش ناگاه زد
فشار هوا در سطح زمین به صورت میانگین ۱۰۱٬۳۲۵ کیلو پاسکال است و بلندای آن تا ۸٫۵ کیلومتر اندازه‌گیری شده‌است. می‌توان گفت ۷۸٪ آن از نیتروژن، ۲۱٪ آن از اکسیژن ساخته شده‌است. همچنین اندکی از گازهای بخار آب، دی‌اکسید کربن و دیگر مولکول‌های گازی می‌توان در آن پیدا کرد. بلندای گشت‌سپهر بسته به عرض جغرافیایی متفاوت است برای نمونه در دو قطب ۸ کیلومتر و در استوا ۱۷ کیلومتر است. البته آب و هوا و عامل‌های فصلی هم می‌توانند اثرگذار باشند.
از دیگر آثار ناظمی می‌توان به مصاحبه‌ای تصویری با محمدرضا شجریان اشاره کرد که در سال ۱۳۶۲ ضبط شد اما تا سال ۱۳۹۹ منتشر نشد. به گفتهٔ بی‌بی‌سی فارسی این اثر، یکی از معدود مصاحبه‌های تصویری با شجریان در دههٔ ۱۳۶۰ شمسی (اندکی پس از انقلاب اسلامی ایران) است.
تلاش برای خواندن مقدار برگشت داده شده از تابع، پس از اندکی بعد از فراخوانی ان تابع ممکن است نتیجه ۱۲۳۴ را برگرداند اما در ادامه برنامه احتمالاً آن حافظه برای استفاده دیگری اختصاص خواهد یافت و مقدار مورد نظر ما، پاک خواهد شد.
وود تصریح می‌دارد که «شمار اندکی از اعضای اشراف آمریکا قادر بودند، همانند آریستوکراسی در انگلستان، از طریق اجاره‌های زمین به مستأجرین زندگی کنند». برخی زمین‌داران، مشخصاً در نواحی هلندی بالاایالت نیویورک، زمین‌های خود را به مستأجرین اجاره داند ولی به‌صورت کلی- «مردم دشت قدیمی جنوب» - زمین‌های زراعتی خود را به‌طور عادی کشت می‌کردند.
وی اندکی قبل از درگذشت شیخ علاءالدوله به همراه میر سید علی همدانی، سمنان را ترک کرد. او در سن ۲۳ سالگی به هندوستان رفت و در نزد شیخ علاءالدین بنگالی به شاگردی پرداخت.
بنابر این حزب رستاخیز ملی ایران به دستور شاه در یازده اسفند ۱۳۵۳ش تشکیل شد و کلیه احزاب منجمله حزب ایران نوین، حزب مردم، پان ایرانیست و ایرانیان در آن ادغام شدند. اندکی بعد کار به جایی رسید که شرکت در این حزب سیاسی، اجباری اعلام شد و شاه در سخنان خود گفت: “ هر کسی باید جزو این حزب بشود و تکلیف خود را روشن بکند. اگر نشد از ایران خارج شود. اگر نخواستند خارج شوند، جایشان در زندان است، و دولت اعلام نمود برای هر ایرانی که خواستار شرکت در حزب نیست پاسپورت صادر و به خارج فرستاده خواهد شد. “
بااین‌حال، شمار دیگری از فردوسی‌پژوهانْ سال‌های دیگری را برای سال زایش فردوسی آورده‌اند. نلدکه به این نتیجه می‌رسد که او اندکی پس از ۳۲۰ ه‍.ق زاده شده‌است. رُکنُالدّین همایون‌فَرُّخ دیدگاه دیگری دارد و سال ۳۱۳ ه‍.ق را سال زایش فردوسی می‌داند.
آفتابی کز وی این عالم فروخت اندکی گر پیش آید جمله سوخت
ریچاردسون در تاریخ ۲۶ دسامبر ۱۸۱۵ در منطقه فایرفاکس شهرستان فرانکلین، ورمانت زاده شد. جد وی ژنرال اسرائیل پاتنام از فرماندهان ارتش انقلاب آمریکا بود. وی در ابتدا به آکادمی نظامی ایالات متحده در وست پوینت نیویورک پیوست و در سال ۱۸۴۱ از میان ۵۲ تن دانش‌آموخته، به عنوان نفر بیست و سوم دوره آموزش خود را سپری کرد که در آینده وی به یکی از فرماندهان ارتش اتحادیه تبدیل گشت. اندکی پس از آغاز انجام خدمت نظامی اش، به عنوان ستوان دوم در دومین نبرد سمینول در فلوریدا حضور یافت. وی در ۲۱ سپتامبر ۱۸۴۶ به درجه ستوان یکم ترفیع یافت.
پرستار تسلیم شاهم یکی ز تو آرزویم بود اندکی
چنین گفت کز کهتر اکنون یکی سخن بشنو و گوش دار اندکی
نقل شده وی هجدهمین شخصی بود که دین اسلام را پذیرفت. او به همسری زبیر بن عوام درآمد و دو پسر به نام‌های عبدالله و عروه برای او به دنیا اورد. و در سال ۷۳ پس از هجرت (۷۳ قمری) اندکی پس از درگذشت پسرش عبدالله بن زبیر، در سن ۱۰۴ سالگی درگذشت.
کامجویان اندکی بر مطلب استغنا زنید یک تغافل برخیال پوچ پشت پا زنید
ترمذی روزهایی چند به محضر مأمون نمی‌آمد. مامون از سبب غیابش پرسید: گفت گوشم اندکی سنگین گشته و ترسم از آن است با پرسش‌های مکرر ترا خسته سازم.
تا دم حاجت مبادا بگذری از آبرو اندکی آگاه باش از چشم بستن پل مبند
شیخ گفت هرکه با ما درین حدیث موافقست او ما را خویش است اگر چه ازو تا ما مرحلهاست و هرکه هم پشت ما نیست درین حدیث او ما را هیچ کس نیست آنگه گفت قحط خدا آمده است، و هرگه که کاروانی را دیدی گفتی از هم کاران ما هیچ کس با شما بودند کی جامهای پاره پاره پوشند و آنگه با جمع خویش گفتی هم کاران ما اندکی‌اند و ایشان را در دوجهان کار نیست.