انجاح
معنی کلمه انجاح در فرهنگ معین
معنی کلمه انجاح در فرهنگ عمید
۲. برآمدن حاجت، روا شدن حاجت.
۳. پیروزمند شدن.
معنی کلمه انجاح در فرهنگ فارسی
معنی کلمه انجاح در ویکی واژه
پیروز شدن.
جملاتی از کاربرد کلمه انجاح
بمعنائی که در او بوده غالب شود ظاهر در انجاح مطالب
تا آینه نجح تو بازار گرفته است آزار ندیدست بدو صیقل انجاح
و چون چنین بود در مصائب و نکبات و تغیر احوال و اوقات که دوستان را طاری شود مواسات با ایشان به نفس و مال و اظهار تفقد و مراعات زیادت از معهود لازم باید شمرد، و دران انتظارالتماس ایشان، چه به تصریح و چه به تعریض، محظور دانست، بل به فراست و کیاست بر مکنون ضمایر و اندرون دلهای ایشان اطلاع باید یافت، و در انجاح مطالب، پیش از اظهار طلب، غایت جهد مبذول داشت، و در اندوه و غم مساهمت و مقاسمت نمود، تا باشد که بعضی از مؤونت مشقت ایشان کفایت کند و به موافقت و مشارکت تخفیف و سلوت یابند.
تو عبدالمغنی آن را دان بمعنی که بر انجاح حاجاتست مغنی
نمودش بهر انجاح مطالب بموجودات مغنی ذات واجب
هم ملک در بر تو در انجاح هم فلک در بر تو در ابرام
بده کامم که یابی عیش فیروز بانجاح المقاصد والامانی
و در صنف دوم که از افعال اهل فضیلت باشد پنج شرط نگاه باید داشت: اول تعجیل، که با تعجیل مهناتر بود؛ و دوم کتمان، که با کتمان به انجاح نزدیکتر بود و به کرم مناسب تر؛ و سیم تصغیر و تحقیر و اگرچه به وزن و قیمت بسیار باشد؛ و چهارم مواصلت، که انقطاع منسی بود؛ و پنجم وضع معروف در موضع خویش، و الا مانند زراعت در زمین شوره ضایع افتد.
که مقصود تو با انجاح ماضی است ولی عهد ازمحمدشاه راضی است
موفق بهر انجاح مطالب ز حق باشد باوقات مناسب