انباشته. [ اَم ْ ت َ / ت ِ ] ( ن مف ) پرکرده و ممتلی. ( ناظم الاطباء ).مملو. ( شعوری ج 1 ورق 123 الف ). آکنده. انبارده. ممتلی. مشحون. مآن. غاص. ( یادداشت مؤلف ) : یکی گنبدی دید افراشته ز دینار سرتاسر انباشته.فردوسی.و در میان شهر آنجا کی مثلاً نقطه پرگار باشد دکه ای انباشته برآورده است. ( فارسنامه ابن البلخی ص 138 ). رکیّة مِدفان ؛ چاه انباشته. ( منتهی الأرب ، ذیل د ف ن ). || کبیسه : و این سال ( سالی که سیصد و شصت و شش روز بود ) را بیونانی اولمفیاس خوانند و بسریانی کبیستا و چون به تازی گردانی کبیسه بود، ای انباشته ، که چهاریکهای روز اندرو انباشته همی آید روزی تمام. ( التفهیم بیرونی چ جلال همایی صص 220 - 221 ).
معنی کلمه انباشته در فرهنگ معین
(اَ تِ )(ص مف . ) پر کرده ، پر شده ، مملو.
معنی کلمه انباشته در فرهنگ عمید
۱. انبارده، روی هم ریخته، انبوه شده. ۲. پرکرده.
معنی کلمه انباشته در فرهنگ فارسی
(اسم انباشتن ) پر کرده مملو انبارده.
معنی کلمه انباشته در فرهنگستان زبان و ادب
{deck} [مهندسی منابع طبیعی- محیط زیست و جنگل] توده ای از گِرده بینه ها که قبل از حمل در جنگل انباشته می شود
معنی کلمه انباشته در ویکی واژه
پر کرده، پر شده، مملو.
جملاتی از کاربرد کلمه انباشته
بر سرش نی عمامه چاه بلاست که در انباشته به خار و خسک
زنعل ستورش زمین گشت چاک شد انباشته چشمه خور ز خاک
در حالی که استخراج معدنی هیدرولیک میلیونها دلار درآمد مالیاتی برای ایالت ایجاد نمود و از جمعیت زیادی از معدنچیان در کوهستان حمایت میکرد، تأثیرات مخربی بر محیط طبیعی ساحلیو سیستمهای کشاورزی در کالیفرنیا داشت. میلیونها تن خاک و آب به رودخانههای کوهستانی میریخت که رودخانههایی را که به دره ساکرامنتو میریزند، تغذیه میکردند. هنگامی که رودخانهها به درههای نسبتاً مسطح میرسند، سرعت آب کاهش و عرض رودخانهها افزایش مییابد و رسوبات در دشتهای سیلابی و بستر رودخانه انباشته میشود که باعث بالا آمدن رودخانهها و انتقال آنها به کانالهای جدید و طغیانشان از سواحل خود و در نتیجه بروز سیلابی بزرگ (مخصوصا در دوره ذوب بهاری) شد.
میرجاوید بماناد و همی شادان گنجش انباشته و ملک وی آبادان
اثر فتوالکتریک باعث باردار شدن فضاپیمایی میشود که در فضا در معرض نور خورشید قرار دارد و این فضا پیما را با بار مثبت شارژ میکند؛ و این میتواند تا دهها ولت انباشته شود؛ و میتواند یک مشکل بزرگ باشد زیرا که قسمتهای دیگر فضاپیما که در سایه قرار دارد تا چند هزار ولت دارای پتانسیل الکتریکی میشود و همچنین دارای بار منفی است؛ و این برهم خوردگی توازن بار الکتریکی میتواند روی قطعات الکترونیکی فضا پیما تخلیه شود و آنها را از کار بیندازد. بار الکتریکی مثبت ساکن تولیدی توسط پدیدهٔ فتوالکتریک دارای یک محدودیت است، زیرا یک جسم با بار الکتریکی بسیار زیاد الکترونها را سختتر از دست میدهد.
این نوع آذرخش گیر برای ولتاژهای فشار پایین به کار گرفته میشود که توانستار پیادهسازی شده پدید آمده از موج ولتاژ در خازن انباشته میشود.
دو لبش آب خضر کرده نهان در ظلمات غبغب او ز دل سوخته انباشته چاه
آندره مکین اولین کتاب خود را با عنوان «دختر یک قهرمان اتحاد جماهیر شوروی» به مثابه خونی که از زخمی تازه بیرون میزند از تصاویر هولناک خون و از توپ و تانک انباشته میسازد اما چندی بعد همین که درد کمی آرام گرفت و همین که توانست با عمق و فاصله بیشتری به فجایع و دردهای پشت سرش نظر کنددر کتاب دومش «اعترافات یک پرچمدار شکست خورده» از نوشتن این کتاب ابراز پشیمانی کرد و گفت اگر قرار بود دوباره این رمان را از نو مینوشتم حتماً گونهای دیگر از آب درمیآمد.
از بهر شرف خاک قدمهاش چو سرمه در چشم جهان بین خود انباشته بودم
ژان بابتیست تاورنیه، جهانگرد فرانسوی که در سال ۱۶۳۶ میلادی تبریز را دیده بود، دربارهٔ این کوه چنین نوشتهاست: «در بیرون شهر کوهی است موسوم به «عین علی و زین علی» که سابقاً روی آن آتشکده و کلیسا بوده و مسلمانان آن را تبدیل به مسجد کردهاند و یک دیر خرابه هم نزدیک آن مسجد وجود دارد و سردابی هم هست که چند قبر در آن قرار دارد و ستونهای سنگ مرمر در آنجا انباشته شده و گویند آن مسجد در اصل، مقبره بعضی از پادشاهان ماد بودهاست.»
در فرهنگ عامه مازندران، امیر دلبری به نام گوهر داشت. در آغاز این افسانه آمدهاست امیر دهقانی بود که نزد اربابش کار میکرد. او دختری به نام گوهر داشت که برای امیر غذا بر سر جالیز میآورد و امیر و گوهر با دیدن هم، به یکدیگر علاقهمند میشوند و در همین میان سواری نقابدار به امیر نزدیک میشود و از او میخواهد از جالیزش خربزهای بیاورد. امیر با تعجب میگوید هنوز زمان برداشت خربزه فرا نرسیدهاست، اما امیر با اصرار سوار وارد باغ میشود و شگفتزده خربزههای فراوان را انباشته برهم میبیند. سپس خربزهای جدا میکند و برای سوار میآورد، سوار نیز خربزه را به امیر میدهد تا نصف را خودش و نصف دیگر را گوهر (معشقوقهاش) بخورند. امیر همین کار را میکند و هر دو با خوردن خربزه شاعر میشوند.
آمیلوئیدوز، بیماری است که در آن پروتئینهای آمیلوئید در اندامها و بافتها انباشته میشوند. پروتئینی، آمیلوئید تلقی میشود که بر اثر تغییر ساختار سه بعدی آن، حالت تودهای و نامحلول، مشابه با صفحه بتا به خود بگیرد.
بههمان صورتی که دستکشهای دست راست و چپ را که در پیشخوان مغازهای بر روی هم انباشته شدهاند، از هم جدا مینمائیم (شکل ۳–۱). اگرچه مخلوط اصلی از نظر نوری غیرفعال بود ولی هر قسمت از بلورها که در آب حل میشدند از خود فعالیت نوری نشان میدادند!
چون دست گهر بار تو کی باشد هرگز ورچند ز گوهر بود انباشته قلزم
چه نخ دوست را ز زلف رسن بود چاه شد انباشته، چو گشت رسن ریش
اثر پیزوالکتریک یک فرایند برگشتپذیر است؛ موادی که بهطور مستقیم اثر پیزوالکتریک (تولید داخلی بار الکتریکی به دلیل اعمال نیروی مکانیکی) را انباشته میکنند اثر پیزوالکتریک معکوس (تولید داخلی نیروی مکانیکی در اثر اعمال میدان الکتریکی) را نیز انباشته میکنند.
پس هر یکی را کاردی بداد که اگر نیز چنین سخنی آیدم بدین کاردها، مرا بکشید. مگر چنان افتاد که دیگر بار همان گفت. مریدان قصد کردند تا بکشندش. خانه از بایزید انباشته بود. اصحاب خشت از دیوار گرفتند و هر یکی کاردی میزدند. چنان کارگر میآمد که کسی کارد بر آب زند. هیچ زخم کارد پیدا نمیآمد چون ساعتی چند برآمد آن صورت خُرد میشد. بایزید پدید آمد. چون صعوهای خرد در محراب نشسته. اصحاب درآمدند و حال بگفتند. شیخ گفت: بایزید این است که میبینید. آن بایزید نبود.
در زبان دوگانهاست، زیرا فرانسهاش سرشار از تصاویر فرهنگ اسلاو میباشد، تصاویری که از دوران کودکی در ذهن انباشتهاست، اما از سوی دیگر ظرافتهای زبان فرانسه را نیز به زیبایی به کار میبرد و در بیانش روح این زبان جاری میباشد.