انانیت

معنی کلمه انانیت در لغت نامه دهخدا

انانیت. [ اَ نی ی َ ] ( ع مص جعلی ) نسبت دادن هر چیزی را بشخص خود و همه [ چیز ] را از خود دانستن. ( ناظم الاطباء ). منی. ( فرهنگ فارسی معین ). منیت. ( یادداشت مؤلف ). منی و خویشتن بینی و نیز هرچه بنده را باشد بخود مضاف گردانیدن چنانکه گویند نفس من و روح من و دل من. ( آنندراج ). منی و خودبینی و نیز هرچه آنرا بنده بخود مضاف گرداند چنانکه گوید نفس من و روح من و ذات من. و انانیت حق وجودیه است و انانیت ماعدا عدمیه ، لان العبد و ما فی یده لمولاه. ( از کشف اللغات از کشاف اصطلاحات الفنون ). انانیت نزد سالکان شرک خفی است و از همین جاست که بعضی گفته اند انانیت عبارت است از حقیقتی که هر چیزی از بنده بدان اضافه شود، چنانکه گویی نفس من ، روح من ، و دست من. و تمام اینهاشرک خفی است. و در تحفةالمرسلة آمده که انانیت عبارتست از اینکه حقیقت و باطن تو غیر حق باشد و نفی انانیت عین معنی «لا اله » است و پس اثبات حق در باطن تو در ثانی عین معنی «الا اﷲ» است. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ). حقیقت بطریق اضافه. ( تعریفات جرجانی ). || ادعا. ( دایرةالمعارف وجدی ). صلف. ( یادداشت مؤلف ). || خودبینی. خودستایی. خویشتن بینی. کبر. غرور. ( از فرهنگ فارسی معین ). عجب. ( دایرةالمعارف وجدی ). خودخواهی : و از حضرت خداوند ندا آید که چون صورت قالب را که دود انانیت از آن برمیخاست درباختی... خاکستر قالب ترا بفرماییم تا در دجله رحمت ما اندازند. ( مرصادالعباد ).

معنی کلمه انانیت در فرهنگ معین

(اَ یَّ ) [ ع . ] (مص جع . ) خودبینی ، غرور.

معنی کلمه انانیت در فرهنگ عمید

۱. خودبینی، خودخواهی، خودپسندی، کبر، غرور.
۲. خودنمایی.

معنی کلمه انانیت در فرهنگ فارسی

منی وخودبینی، خودخواهی، خودپسندی، خودنمایی، کبروغرور
( مصدر ) ۱ - منی . ۲ - خودبینی خودستایی خویشن بینی کبر غرور .

معنی کلمه انانیت در ویکی واژه

خودبینی، غرور.

جملاتی از کاربرد کلمه انانیت

انانیت بذات خود فنا بود انانیت نبود آنجا خدا بود
انانیت بود آن شی‌ء که هر شیی اضافت می‌تواند یافت بروی
ایکه چشمت از انانیت حصاری به ندید همتت ایمن نشست از حصن خیبر داشتن
انانیت نهادن کار خواهد بر آید ز آنکه او را یار خواهد
و در حرکات نمازی این اشارت است که در وقت تکبیره الاحرام روی از جمله اغراض و اعراض دنیاوی بگردان و هر دودست برآور یعنی دنیا و آخرت برانداز از نظر همت و تکبیر بر عالم حیوانی و بهیمی کن و بگوی الله اکبر یعنی با بزرگواری حق هیچ را بزرگ مشناس و نظر از هر چه بزرگ نمای نفس و هواست بردار و بر بزرگواری حق انداز. خواجه علیه‌الصلوه و السلم ازینجا میفرمود «تکبیره الاولی خیر من الدنیا و ما فیها». و از خود سفر کن اول از قیام انسانی که شکل تجبر و تکبر و انانیت است بر کوع حیوانی آی که شکل تواضع و خضوع و انکسار است و از آنجا بسجود که شکستگی و فکندگی و افتادگی و مذلت نباتی است آی تا بتشهد شهود و حضور اول بازرسی که «واسجد و اقترب». بیت.
آنی که انانیت او رفته به تاراج آن قطره که گردید غریق یم مواج
گر قصدم از منست انانیت از نعمت شهود بکفرانم
دید خاک و انجم و افلاک را محکوم خود کرد دعوای انانیت بتدریج و مرور
چو داری درد درمانیت باشد چو جانت هست جانانیت باشد
کرد انانیت از سجود ابا هست ابلیس هست و بود اینجا