املاح. [ اِ ] ( ع مص ) به آب شور فرود آمدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || شور گردیدن آب بعد از آنکه شیرین باشد. ( منتهی الارب ). شور گردیدن آب شیرین. ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || آب شور خورانیدن. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || بسیارنمک کردن دیگ را و شور گردانیدن طعام را. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). نمک بسیار در طعام کردن تا تباه نشود. ( تاج المصادر بیهقی ). نمکین کردن و شور کردن طعام. ( آنندراج ). بسیار کردن نمک دیگ. ( از اقرب الموارد ). || چیزی را نمکین کردن. ( غیاث اللغات ). || بشوراب آمدن اشتر. ( تاج المصادر بیهقی ). وارد شدن به آب شور. ( از اقرب الموارد ). || در مقام تعجب گویند: ما املحه ؛ ای ما احسنه. ( ازاقرب الموارد ). و نیز این کلمه را بخلاف قیاس مصغر کرده و ما اُمَیْلِحَه ُ گفته اند، چنانکه در کلمات : مااُحَیْسِنَه ُ و ما اُحَیْلاه ُ. ( از اقرب الموارد ): یا ما املیح غزلاناً عطون لَنا من هؤلیّاک بین الضال و السمر.( منتهی الارب ). املاح. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ ملح. نمکها. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به ملح شود. || ( اصطلاح شیمی ) اجسامی هستند مرکب از ریشه یک اسید وریشه یک باز، و آنها بطریقه های زیر بدست می آیند: 1 ) از اثر اسید بر فلز، مانند:H2 + Cl2Zn ی Zn + 2CIH2 ) از اثر اسیدها بر اکسیدها، مانند:H2O + So4Cu ی CuO + So4H23 ) از اثر اسیدها بر بازها، مانند:H2O + No3Na ی NaOH + NO3H4 ) از اثر مستقیم شبه فلز بر فلز ( برای بدست آوردن املاح دوتایی )، مانند:SFe ی Fe +S5 )از اثر انیدریدها بر بازها، مانند:H2O + So4Na2 ی 2NaOH + So36 ) از اثر دو ملح محلول ( که ملح نامحلول بدست می آید )،مانند:2No3Na + Cl2pb 2CINaA+ 2pb ( No3 )املاح در طبیعت بمقدار فراوان بحالت محلول یا جامد یافت میشوند، مانند کلرور سدیم ( نمک طعام )، کربنات کلسیم ( سنگ آهک )، نیترات پتاسیم ( شوره ) و سولفات سدیم. املاح از نظر محلول بودن در آب : 1 - کلرورها: همه کلرورها جز کلرورهای مس و جیوه و نقره در آب حل میشوند و کلرور سرب فقط در آب جوش حل میشود. 2 - نیتراتها: همه در آب حل میشوند. 3 - سولفاتها: جز سولفاتهای سرب و باریم و استرونسیم همه در آب حل میشوند. 4 - سولفورها: همه در آب نامحلولند جز سولفورهای سدیم ، پتاسیم و آمونیم. 5- کربناتها: جز کربناتهای سدیم و پتاسیم و آمونیم همه در آب نامحلولند. ( از کتابهای شیمی رسمی ). || ج ِ ملیح. ( از اقرب الموارد ). رجوع به ملیح شود.
معنی کلمه املاح در فرهنگ معین
( اَ ) [ ع . ] ( اِ. ) جِ ملح .
معنی کلمه املاح در فرهنگ عمید
= مِلْح
معنی کلمه املاح در فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع ملح ۱ - نمکها . نام جایی است در اشعار چند تن از شاعران عرب .
معنی کلمه املاح در ویکی واژه
جِ ملح.
جملاتی از کاربرد کلمه املاح
امراض گونه گونه کند بر تنت هجوم و املاح، شیشه شیشه کشد در برت قطار
شب آبستن شد از املاح امروز چه غم تا فیض را دربار دارد
دلیل گرم بودن آب اکثر چشمههای آب گرم، برخورد آب با مواد و املاح زمینی است و در نتیجه ترکیب و واکنش این مواد آب، گرم میشود، بر خلاف آنچه که در بین مردم شایع است که گرمای آب به دلیل مواد مذاب داخل زمین است، این نوع از آب گرم فقط در کنار آتشفشانها یافت میشود.
مجموعه بناهای تاریخی در تخت سلیمان در اطراف چشمه رسوبی ساخته شدهاست. آب این چشمه که از عمق بیش از۷۸ متری از درون زمین به سطح میآید و به زمینهای اطراف میریزد دارای املاح زیادی از جمله آرسنیک است که آن را برای آشامیدن و کشاورزی نامناسب کردهاست. بر خلاف تصور همگان، این یک دریاچه نبوده و هیچ آبی به آن نمیریزد. رسوبهای حاصل از این املاح در طی قرنها، لبه چشمه را شکل داده و متغیر کردهاست.
این مرحله اولین قدم در تصفیه یا بازگشت آب به طبیعیت میباشد در پیش فیلتراسیون املاح و مواد معلق که بصورت جامد و ذرات معلق در آب میباشد حذف میشوند.
این نوع اتصال٬ در سلولهای اپیتلیوم مهرهداران یافت شده و به عنوان مانعی در تنظیم حرکت آب و املاح بین لایههای اپیتلیال عمل میکند.
بخش عمده ای از فیزیک اصلی اثر پورتوین-لوشاتلیه در یک مورد خاص از خزش کشنده املاح قرار دارد. با افزودن اتمهای املاح به بلور خالص، ناهمخوانی اندازه به سیستم وارد میشود. این عدم سوء اندازه باعث محدودیت حرکت در رفتگی میشود. در دمای پایین، این اتمهای محلول در داخل شبکه تحرک ندارند، اما در دماهای بالا، اتمهای املاح متحرک میشوند و در یک مانور پیچیدهتر با جابجایی تعامل میکنند. هنگامی که اتمهای املاح متحرک هستند و سرعت جابجایی خیلی زیاد نیست، اتمهای املاح و جابجایی میتوانند در جایی حرکت کنند که اتم املاح حرکت در رفتگی را کاهش می دهد .
آب دریا به آب موجود در دریاها و اقیانوسها گفته میشود. بهطور متوسط شوری آب اقیانوسها در حدود ۳٫۵٪ (۳۵ گرم در لیتر) است. این بدان معنی است که هر کیلوگرم (یک لیتر بر حسب حجم) از آب دریا دارای ۳۵ گرم از املاح محلول (عمدتاً سدیم و کلرید و یون) میباشد. چگالی متوسط آب اقیانوسها ۱٫۰۲۵ میلیگرم در لیتر است. آب دریا دارای چگالی بیشتری نسبت به آب شیرین و آب خالص است. دمای انجماد آب دریا به علت غلظت نمک محلول پایینتر است.
قبه و واعظ ما را که بحر علم نهند همان حکایت کالبحردان و کاملاح
به علت آن که این گونه بیماران از مصرف غلات و برخی حبوبات محروم هستند باید برای جبران کمبود ویتامینها و املاح معدنی از میوهها و سبزیها به صورت پخته و تازه، گوشت و لبنیات کمچرب، ماهی و برنج بسیار استفاده کنند و روغنهای مایع ذرت، زیتون، کانولا و هسته انگور را جهت پختوپز به کار برند.
طبق تعریف٬ اتصال سخت به عنوان یک مانع پیراسلول (پاراسلولی) بدون تبعیض جهتدار٬ طبقهبندی شده، با این حال حرکات تا حد زیادی وابسته به اندازه املاح و بار آنها است.
اُستخوان جسم جامدی است که تشکیلدهندهٔ اسکلت جانوران و پارهای از استخوانبندی است. استخوان به شکلهای گوناگون و اندازههای بسیار متفاوت در بخشهای مختلف اندام جای گرفته سازهٔ درونی و بیرونی پیچیدهای دارد. بخش بیرونی استخوان سفت و سخت و پدیدآمده از مواد آلی مانند کلاژن و املاح معدنی چون فسفات کلسیم و کربنات کلسیم است. استخوانها دارای وزن کمی هستند ولی محکم و پایدارند و عملکرد بسیاری دارند. تولید گلبولهای سفید و قرمز، انبار کردن املاح و بالا بردن توان جابجایی را استخوان انجام میدهد.
اصطلاح اسمولاریته غلظت املاح را در ۱۰۰۰ میلیلیتر محلول بیان میکند در حالی که اصطلاح اسمولالیته (با لام)، غلظت املاح را در ۱۰۰۰ گرم آب بیان میکند. در حالت اول یعنی اسمولاریته دما و مقدار املاح بر میزان اسمولاریته محلول مؤثر است ولی در حالت دوم یعنی اسمولالیته نه حرارت و نه مقدار املاح بر میزان اسمولالیته تأثیر ندارند.