معنی کلمه اماله در لغت نامه دهخدا
اماله. [ اِ ل َ ] ( ع مص ) برگردانیدن. خم دادن. ( منتهی الارب ). میل دادن و برگردانیدن. ( غیاث اللغات ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). رجوع به امالةشود. || تنقیه کردن. داخل کردن مایعات درامعا و احشا از پایین برای پاک کردن روده انسان یاحیوان و رفع یبوست. ( فرهنگ نظام ) ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ). احتقان. حُقنه. دستور. و شیشه اماله آلتی است بشکل قیف که دنباله آن دراز و نوکش کج است و در داخل کردن داروهای آبکی و مایعات بروده انسان یا حیوان بکار برده میشود. ( ناظم الاطباء ). و آب اماله مایعی است که بوسیله اماله داخل روده کنند. || میل دادن فتحه است بسوی کسره. ( از تعریفات جرجانی ). میل دادن فتحه بسوی کسره و الف بسوی یاءاست. ( از شرح ابن عقیل بر الفیه ابن مالک ). میل دادن صوت «آ» ( الف ) به «ی » ( در قدیم یای مجهول ٌ و اکنون یای معروف ). ( فرهنگ فارسی معین ). مانند: نهاب =نهیب ، خضاب = خضیب ، سلاح = سلیح ، آمن = ایمن ، رکاب = رکیب ، کتاب = کتیب ، حساب = حسیب ، حمار = حمیر، مرا = مری ، جهاز = جهیز، عتاب = عتیب ، حجاب = حجیب ، جراب ( انبان ) = جریب ، احتراز = احتریز، املا = املی ، استهزا = استهزی. بعض شاعران کلمات فارسی را هم بصورت ممال بکار برده اند، مانند رهی ( = رها ) در این بیت :
آن خلایق بر سر گورش مهی
کرده خون را از دو چشم خود رهی.مولوی.چون در قدیم یاء کلمات ممال مانند یاء مجهول تلفظ میشده است شاعران متقدم فقط یاء مجهول را با کلمات ممال قافیه میکرده اند. شمس قیس رازی نویسد: «میان مکسور معروف و مکسور مجهول در قوافی جمع نشاید کرد از بهر آنکه یاء در مکسور معروف اصلی است و در مکسور مجهول گویی منقلب است از الف ، و از این جهت آنرا با کلمات مماله عربی ایراد توان کرد چنانکه انوری گفته است :
بدین دوروزه توقف که بو که خود نبود
درین مقام فسوس و درین سرای فریب