الهیات
معنی کلمه الهیات در فرهنگ عمید
۲. مسائل و مباحث مربوط به خدا.
معنی کلمه الهیات در فرهنگ فارسی
جمع الهیه . ۱ - آنچه مربوط به (اله ) باشد. ۲ - حکمت الهی (بمعنی اعم ) حکمت مابعد الطبیعه .
معنی کلمه الهیات در دانشنامه عمومی
آگوستین قدیس معادل واژه لاتین ثئولوژی ( theology ) الهیات را چنین تعریف می کند: «استدلال و بحث دربارهٔ خدا». ریچارد هوکر خداشناس انگلیسی الهیات را به عنوان «علم امور الهی» تعریف کرده است.
واژه الهیات می تواند در عین حال به طیف گوناگونی از رشته ها و حوزه های مطالعاتی گفته شود. خداشناسان صورت های گوناگونی از استدلال ها و و تحلیل های مختلف فلسفی، کلامی، تاریخی و تجربی را به کار می برند تا از شمار زیاد موضوعات دینی دفاع کنند، یا از آن ها انتقاد کنند یا آن ها را بفهمند و تبیین کنند.
الهیات می تواند الهی دانان را به صورت های زیر کمک کند:
• فهمیدن درست تر سنت های دینی شان،
• فهمیدن درست تر سنت های دینی دیگر
• مقایسه کردن میان سنت های دینی
• دفاع یا توجیه از یک سنت دینی
• تسهیل اصلاح کردن یک سنت خاص
• کمک به تبلیغ یک سنت دینی
• توجه به منابع یک سنت برای مخاطب قرار دادن برخی وضعیت ها و نیازهای حاضر
• توجه به منابع یک سنت برای جستجوی راه های ممکن تفسیر جهان
• کاوش ماهیت الهی بدون ارجاع به سنتی خاص
• چالش یا مخالفت یا یک سنت دینی یا یک جهان نگری دینی
پیشینه الهیات در یونان به دوران قبل از سقراط برمی گردد. در زمان پارمنیدس که او را پدر متافیزیک می نامند الهیات و متافیزیک در هم ادغام شده بود و بحث متافیزیک پارمنیدس با الهام از عالم غیب بود. افلاطون و ارسطو به ترتیب با مبنا قراردادن ایده و واقعیت و نیز با جدا کردن مباحث عالم غیب از متافیزیک الهیات یونانی را از متافیزیک به طور جزئی جدا کردند، اما مفاهیم استعلایی هنوز در متافیزیک افلاطون وجود داشت. در قرن های بعد با بحث صرف دربارهٔ وجود در معنای کلی آن متافیزیک به طور کامل از الهیات جدا شد.
معنی کلمه الهیات در دانشنامه آزاد فارسی
مطالعه و بررسی مباحث مربوط به خداشناسی و یا کلاً دین پژوهی. این اصطلاح در گذشته در مقابل طبیعیات یا علوم طبیعی و تجربی به کار می رفته و شامل دو بخش: الهیات به معنی اعم و الهیات به معنی اخص بوده است. الهیات به معنی اعم شامل امور عامه و کلیات فلسفه؛ و الهیات به معنی اخص شامل خداشناسی و اسماء و صفات و افعال الهی و مباحث مربوط به آن از قبیل عدل الهی، قضا و قدر، هدف از آفرینش، بعثت انبیاء و اصول دین شناسی بود. الهیات امروزه معمولاً فقط به همین معنی دوم به کار می رود که مترادف با علم کلام در فرهنگ اسلامی و ایرانی است. خداشناسی یا مبتنی بر دلایل علمی و استدلال عقلی است که آن را الهیات طبیعی یا عقلی می نامند و یا متکی بر متون مقدس و شهود عرفانی است که به الهیات وحیانی یا نقلی نامبردار است و البته در متون دینی بر هر دو شکل آن تأکید شده است. شاخه های دیگر الهیات عبارت اند از الهیات تطبیقی (مطالعۀ شباهت ها و تفاوت های بین ادیان) الهیات تاریخی (مطالعۀ بسط و گسترش ادیان) و معادشناسی (مبحث پایان جهان و آخرت). رویکردهای الهیاتی یا کلامی گسترۀ وسیعی را دربرمی گیرند.
معنی کلمه الهیات در دانشنامه اسلامی
مطابق تقسیم بندی فیلسوفان مشاء، علوم فلسفی به دو بخش نظری و عملی تقسیم و علوم نظری بر سه بخش طبیعیات، ریاضیات و الهیات تقسیم می شود. الهیات یا فلسفه اولی که بعدها عنوان مطلق فلسفه را به خود گرفت، دانشی است که به وجود و احوال موجودات، از آن حیث که وجود دارند، می پردازد. موضوعی که در هیچ یک از دانش های دیگر مورد بحث قرار نمی گیرد.
واژه الهیات در فرهنگ اسلامی، ظاهراً اولین بار توسط ابن سینا مورد استفاده قرار گرفت. آن هم زمانی بود که وی این واژه را عنوان بخش فلسفه اولی از کتاب الشفاء قرار داد. البته پیش از آن نیز، از این دانش به علم الهی یا علوم الهیه تعبیر شده است. هرچنداطلاق عنوان الهی بر این دانش، نخستین بار در آثار خود ارسطو آمده است.
[ویکی فقه] الهیات (ابهام زدایی). الهیات ممکن است عنوان برای کتاب های ذیل باشد: • الهیات (فلسفه اولی)، عنوانی برای فلسفه اولی یا مابعدالطبیعه • الهیات بالمعنی الاخص، بحث از ذات و صفات و افعال واجب الوجود و عقول کلیه و رابطه آن ها با عالم جسمانی و مسائل دیگر• الشفاء - الالهیات، قسمت الهیات کتاب شفاء ابن سینا• الهیات دانشنامه علائی ، بخشی از کتاب دانش نامه علائی• الإلهیات من کتاب الشفاء، بخشی از کتاب گران سنگ شفای بوعلی تدریس شده توسط علامه حسن زاده آملی• الحاشیة علی الهیات الشفاء، تالیف صدرالمتالهین شیرازی، معروف به ملا صدرا
...
[ویکی فقه] الهیات (فلسفه اولی). اِلهیات ، عنوانی برای فلسفه اولی یا مابعدالطبیعه که یکی از شاخه های دانش های نظری را تشکیل می دهد.
مطابق تقسیم بندی ارسطو از علوم ، فلسفه نظری به سه بخش طبیعیات ، ریاضیات و الهیات تقسیم می شود. الهیات یا فلسفه اولی که بعدها عنوان مطلق فلسفه را به خود گرفت ، دانشی است که به وجود و احوال موجودات ، از آن حیث که وجود دارند، می پردازد و به منزله مبدأ و مبنای دانشهای دیگر است .
رواج واژه الهیات
واژه الهیات ظاهراً از زمانی در فرهنگ اسلامی رواج یافت که ابن سینا آن را عنوان بخش فلسفه اولی از دانشنامه بزرگ خود الشفاء قرار داد، اما پیش از آن نیز از این دانش به علم الهی یا علوم الهیه تعبیر شده است .
عنوان الهی در آثار ارسطو
اطلاق عنوان الهی بر فلسفه اولی نخستین بار در آثار خود ارسطو آمده است. ارسطو درباره جایگاه و موضوع فلسفه اولی می گوید: «اگر چیزی هست که سرمدی ، نامتحرک و مفارق از ماده باشد، روشن است که پرداختن به آن کار دانشی نظری است که نه از نوع دانش طبیعی است و نه دانش ریاضی ، بلکه این کار تنها از دانشی مقدم برآن دو برمی آید...دانش نخستین (یا فلسفه اولی ) بااموری سر و کار دارد که هم مفارق از ماده اند و هم نامتحرک .همه علتها به ضرورت باید سرمدی باشند، اما این امور به خصوص باید چنین باشند. زیرا علل آن دسته از چیزهایی هستند که بر حواس ما آشکارند. بنابراین ، سه گونه فلسفه (دانش ) نظری وجود دارد: ریاضی ، طبیعی و الهی ، زیرا بدیهی است که اگر الوهیت در جایی حاضر است ، باید در این نوع از هستیها (موجودات مفارق و نامتحرک ) باشد. همچنین شریف ترین دانش باید به شریف ترین جنس موجودات بپردازد. پس دانشهای نظری باید برتر از انواع دیگر دانش باشند و علم الهی باید بر دانشهای نظری دیگر برتری داده شود...دانشی که درباره جوهر نامتحرک پژوهش می کند، باید مقدم بر دانش طبیعی باشد، یعنی فلسفه نخستین که کلی و فراگیر است و مطالعه موجود از آن جهت که موجود است ، موضوع این دانش است .
← دیدگاه ارسطو در تمایز فلسفه اولی
...
جملاتی از کاربرد کلمه الهیات
از طبیعی خواستن سر الهیات راست از مزاج کاسنی امید شکر داشتن
حکیم ارسطاطالیس در بیان عبادتی که بندگان را بدان قیام باید نمود چنین گفته است که: مردمان را خلاف است در آنچه مخلوق را بدان قیام باید کرد از جهت خالق، تعالی؛ بعضی گفته اند ادای صیام و صلوات و خدمت هیاکل و مصلیات و تقرب به قربانها به تقدیم باید رسانید؛ و قومی گفته اند بر اقرار به ربوبیت او و اعتراف به احسان و تمجید او بر حسب استطاعت اقتصار باید کرد؛ و طایفه ای گفته اند تقرب به حضرت او به احسان باید نمود، اما با نفس خود به تزکیت و حسن سیاست، و اما با اهل نوع خود به مواسات و حکمت و موعظت؛ و جماعتی گفته اند حرص باید نمود بر تفکر و تدبر درالهیات و تصرف در محاولاتی که موجب مزید معرفت باری، سبحانه، بود تا به واسطه آن معرفت او به کمال رسد و توحید او به حد تحقیق انجامد؛ و گروهی گفته اند آنچه خدای را، جل و عز، بر خلق واجب است یک چیز معین نیست که آن را ملتزم شوند و بر یک نوع و مثال نیست، بلکه به حسب طبقات و مراتب مردمان درعلوم مختلف است. این سخن تا اینجا حکایت الفاظ اوست که نقل کرده اند، و ازو در ترجیح بعضی از این اقوال بر بعضی اشارتی منقول نیست.
حکیم ابونصر فارابی، از بزرگترین فلاسفه ی اسلام و صاحب تألیفات شایسته در طبیعات، الهیات، موسیقی، و جز آن ها، اصلا ترک بود و در یکی از بلاد ترکستان چشم بدنیا گشود.
الخّیزُران بسیار زیبا، باهوش و با استعداد توصیف شد: در آن زمان، زنان برده حرمسرا به دلیل آموزش خود در موسیقی، رقص، آواز، طالع بینی، ریاضیات و الهیات به منظور حفظ علاقه ارباب خود مشهور بودند. خیزران درس های منظمی را در فقه توسط دانشمندان، بسیار آموخته بود. وی سرانجام صیغه مورد علاقه مهدی، به نام جریا شد. خیزران در طول دوره کنیزی خود مجبور بود با رقبای زن در حرمسرای مهدی رقابت کند؛ در دورهای که مهدی یک شاهزاده بود، یک زن به نام مکنونا برای مدتی کوتاه توجهاش را جلب کرد و خیزران بعدتر در زمانی که مهدی به سلطنت رسید؛ به عنوان تنها سوگلی مهدی از سوی او آزاد شده و با ازدواج رسمی با خلیفه به قدرت رسید، و در این زمان علناً اعتراف کرد و گفت:
پس از گذراندن دورهٔ دکتری زبان و ادبیات فارسی به عنوان استاد دانشگاه تهران به تدریس در دانشکدههای ادبیات و الهیات دانشگاه تهران و دانشگاه تربیت مدرس پرداخت. از سال ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۵ در دانشگاه مادرید به تدریس ادبیات عرب و فارسی و فقه اسلامی اشتغال داشت. مهدوی دامغانی چندین سال سردفتر اسناد رسمی در تهران و از سال ۱۳۵۴ رئیس کانون سردفتران اسناد رسمی ایران بود.
از الهیات تا سحر و فسون و نیرنگ
مطالعه دین شامل طیف گستردهای از رشتههای دانشگاهی، از جمله الهیات، فلسفه دین، دین تطبیقی، و مطالعات علمی اجتماعی است. نظریههای دین، تبیینهای گوناگونی برای منشأ و عملکرد دین ارائه میکنند، از جمله مبانی هستیشناختی هستی و اعتقاد دینی.
آلبرت توبیاس کلی در هانوفر در شهرستان یورک، پنسیلوانیا به دنیا آمد. او در سال ۱۸۸۹ از کالج فرانکلین و مارشال در لنکستر، پنسیلوانیا و در سال ۱۸۹۲ از مدرسه علمیه الهیات لوتری در گتیسبورگ فارغالتحصیل شد. او متعاقباً به وزارت لوتری منصوب شد.
سید ابوالحسن حسینی(۱۳۱۲- گرگان) نماینده مردم حوزه انتخابیه مینودشت، کلاله و مراوهتپه در دورههای اول و دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی بود. حسینی علاوه بر تحصیلات حوزوی لیسانس الهیات هم دارا بود.
دیگر برهانهای بیخدایی که میتوان تحت عنوانهای معرفتشناختی و هستیشناختی دستهبندی کرد، پوزیتیویسم منطقی و خداناشناسدانی است، که واژگان پایهای چون «خدا» و عباراتی چون «خدا قادر مطلق است» را بدون معنی یا غیرمفهوم میدانند. ناشناختگرایی الهیاتی، بر این باور است که عباراتی چون «خدا وجود دارد» بیانگر گزاره خاصی نیستند، و پوچ و بدون معنی شناختی هستند. استدلال شده که چنین افرادی هم در اشکال مختلف بیخدایی و هم ندانمگرایی قرار میگیرند. فیلسوفان ای.جی. آیر و تئودور ام. درینج هر دو دسته را رد میکنند، و معتقدند هر دو گروه (بیخدا و ندانمگرا) اینکه «خدا وجود دارد» یک گزاره مفهوم است را میپذیرند؛ و در عوض ناشناختگرایی را در یک دسته بهطور جداگانه طبقهبندی مینمایند.
چه نسبت منطق به معانی چون نسبت نحو به سخن و عروض به شعر است. سپس می افزاید که کتابهای ارسطو در طبیعیات و الهیات و اخلاق معروف است و بر آنها شرح های بسیار نگاشته اند.
آنتون زخّوره یا با نامبَری کشیش/پدر رافائلِ راهب (۱۷۵۸–۱۸۳۱م) کشیش و مترجم مصری سوریتبار بود. به کلیسای کاتولیک یونانی/رومی وابسته بود و خاستگاهش از حلب. الهیات را در رم خواند و «پدر رافائل آنتون زخّور» نامیده شد. به گروه مترجمان فرانسوی در مصر کمک کرد، عضو فرهنگستان علمی نهادینهشدهٔ ناپلئون در قاهره شد. مدتی در پاریس ماندگار بود تا زبان عربی درس دهد، به محمدعلی پاشا پیوست و ناظر چاپخانهٔ بولاق برگزیده شد. همچنین در مدرسهٔ پزشکی به عنوان مترجم کار کرد.
واقعیت این است که در این رابطه مقالات مختلفی دربارهٔ ادیان و فقه محیط زیست نوشته بودم اما با نگاه الهیاتی و جامع، چنین چیزی پیشتر نوشته نشدهاست و بنابراین بنده از منابع اسلامی و غربی استفاده کردم و ثانیاً نگاه فلسفه اسلامی به محیط زیست و نگاه قرآنی به محیط زیست را مورد توجه قرار دادم و در آخرین بخش کتاب نیز به «فقه محیط زیست» توجه کردم.
افلاطون در الهیات نه
خدا در الهیات مسیحی صرفاً یک قدرت نامحدود نیست بلکه خدا دارای شخصیت است. خدا در ماهیت اش درای صفات ذاتی و اخلاقی است.
وی در طول عمر ۷۵ ساله اش بیش از ۱۲۵۰ عنوان کتاب در مسائل مختلف سیاست، اقتصاد، حقوق، الهیات، فقه، اصول، طبّ، نجوم، حدیث، رجال، کلام، منطق، تاریخ و دیگر موضوعات به دو زبان عربی و فارسی نوشت. وی همچنین در سال ۲۰۰۰ لقب «سلطان المؤلفین» را از کانون نویسندگان کشورهای عربی دریافت کرد.