سر شبانان فیالمثل گوسالهٔ پا بسته را در قبال جستن گاو فراری میکشند
سید پس از رسیدن به وطن خویش پرور چون املاک خود را در تصرف «سید رضیالدین» دید در صدد مطالبه برآمد و طلب اجرتالمثل هفت سال و چهار ماه را از «میر رضیالدین» کرد.»
این قبیل مکانها نیز در شکلگیری پارهای از اساطیر و فولکلور، تأثیر داشتهاند. از جمله در زبان ژاپنی، واژهٔ ککو به معنای زیبا است و کمتر جهانگرد و مسافری است که در ژاپن با ضربالمثل: «تا نی کو را ندیدهای، از ککو سخن مگوی!» را نشنیده باشد و با آن آشنا نباشد.
درنمییابی اگر ذوق، نه من در هر بیت طرفه مضمونی و ضربالمثلی ساختهام؟
فی المثل گر زیر پای من بود گل یا حریر گر نه سوی توست ره بر خار و خارا می روم
مقصود عبداللهی در کتاب دیدهها و شنیدهها در آستارا که شامل صدها اصطلاح، مثل و ضربالمثل (جلد اول - الف، همزه) در مورد اهالی آستارا میباشد چنین میگوید:چیزی برای گفتن ندارم! آستاراییها مردمانی باهوش، با فرهنگ و فرهنگ پرورند و نیک آگاهند که فولکلور آذری پرورده ذهن ایرانیان آذری شجاع و وطن دوست است و این را در طول تاریخ به اثبات رساندهاند. برخی مثلهای که با الف شروع شده مانند: اوره ک لنیب (دل و جرئت پیدا کردهاست) و ایتین دیلین بیلی (در مورد کودکانی میگویند که بیش از سن خود حرف میزنند)
بختیاریها و بویراحمدی ها به ازدواج فامیلی به علت مزیتهایی که داشت، بیشتر از سایر ازدواجها اقبال نشان دادهاند. جوانان بختیاری خود را ملزم به ازدواج با دختران فامیل میدانستند و کمتر کسی به فکر انتخاب زن از طوایف دیگر بود، زیرا این عمل توهین به فامیل و وابستگان به حساب میآمد. بختیاریها از همان ابتدا ازدواج فامیلی را ترجیح میدادند و دربارهٔ ازدواج با غریبه این ضربالمثل را به کار میبردند: شی غَریوی سخته. یعنی ازدواج با غریبه سخت است .
فی المثل ار دانیش مطابق واقع نادره کاری فتاده است بدوران
این ویژگی، تنها مختص گلستان نیست و در همهٔ آثار سعدی ملاحظه میشود؛ چنانکه به گفتهٔ خطیب رهبر، بیش از ۸۰۰ مورد از غزلهای وی نیز جنبهٔ ضربالمثل یافتهاست.
فرشته فی المثل در شکل انسان گر شود ظاهر نماید راه شیطانت که جویی بهر مهمانی
این کتاب، ابن ابی الحدید را چنان برانگیخت که در مدت ۱۳ یا ۱۵ روز، کتاب الفلک الدائر علی المثل السائر را در ردّ آن نوشت و آن را بیآنکه بازخوانی کند، شتابزده تقدیم کتابخانه مستنصریه بغداد کرد. وی در مقدمه این کتاب به بیان برخی ایرادات این کتاب میپردازد و میگوید:
فیالمثل ار جلوه کند در ضمیر نرمتر از راز نهانی کند
ادبیات نوین روسی از زمان الکساندر پوشکین در نیمه نخست سده ۱۹ آغاز شد. پوشکین با رد کردن واژگان و دستورهای باستانی و جایگزینی آنها با برابرهای روسی گفتاری در ادبیات روسی انقلابی ایجاد کرد. امروزه نیز خوانندگان آثار پوشکین در سنین پایین ممکن است در درک برخی از واژگان با مشکلات کمی روبرو شوند، زیرا واژگان دوره پوشکین گاه تاریخی شده یا تغییر معنی دادهاند. بیشتر اصطلاحاتی که نویسندگان روسی همچون پوشکین، لرمانتف، نیکلای گوگول و الکساندر گریبایدوف در آثارشان استفاده کردهاند، در روسی گفتاری نوین به ضربالمثل تبدیل شدهاند.
بی گرفتن فی المثل دادن میسر گر شدی در مذاق اهل حاجت، میشدی احسان لذیذ
گر پدر خورشید و مادر ماه باشد فی المثل بر زمین ناید به خوبی چون تو فرزند دگر
کریم شیرهای با لقب دوشابالملک، دلقک دربار ناصری بود. شهرت و پایگاه مردمی کریم به حدی بود که در فرهنگنامههای عامه و لغتنامههای فارسی، ضربالمثل «خر کریم را نعل کردن» را میتوان یافت. ناصرالدینشاه لقب دوشابالملک را ضمن اجرای نمایشنامهٔ "بقال در حضور" بهعلت مهارت کریم در مسخره کردن صاحبان لقب و عنوان به او داد.
کاستینها تر کنند از بهر او از آب گرم فیالمثل گر بگذرد بر دامنش از باد سرد
چو ریگ روان، کوه بر جا نماند گر آید به او فیالمثل در برابر
انگشتر عقیق به دست میکند، و خود را یک «ایراندوست» مینامد. او فارسی را عامیانه، و با تسلط به عبارات و ضربالمثلهای فراوان صحبت میکند، اگرچه لهجه غلیظ آمریکایی دارد. او در صحبتهای خود، حتی از اشعار کلاسیک فارسی و تکیهکلامهای صمد و داییجان ناپلئون نیز بهره میگیرد.
ترجیعبند ساقینامهٔ او مشهور است که آن را از ساقینامههای ارزشمند در ادبیات فارسی میدانند آن در بحر متقارب سرود و ابیاتی از آن به صورت ضربالمثل درآمده، «بجز رخ تو که تا صبح حشر نورانی است/چراغ هیچکسی تا سحر نمیسوزد.»