اقرب

معنی کلمه اقرب در لغت نامه دهخدا

اقرب. [ اَ رَ ] ( ع ن تف ) نزدیکتر. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). قریب تر. ( غیاث اللغات ). خویش نزدیکتر. ( مهذب الاسماء ). ج ، اقربون. اقارب. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) : و نحن اقرب الیه من حبل الورید. ( قرآن 16/50 ).

معنی کلمه اقرب در فرهنگ معین

(اَ رَ ) [ ع . ] (ص تف . ) نزدیکتر.

معنی کلمه اقرب در فرهنگ عمید

نزدیک تر.

معنی کلمه اقرب در فرهنگ فارسی

نزدیکتر، اقارب جمع
( صفت ) نزدیکتر . یا به اقرب احتمال .

معنی کلمه اقرب در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اَقرَب از الفاظ فتوا است.
واژه اقرب بیانگر فتوای فقیه و نشان دهنده این است که به نظر او، حکم مورد فتوا به جهت قوّت دلیل از جهت سند یا متن و قراین و شواهد از حکم مخالف آن به واقع نزدیک ‏تر است.

منبع
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۶۵۲-۶۵۳.
...
[ویکی الکتاب] معنی أَقْرَبُ: نزدیکتر-نزدیکترین
معنی قُرْبَیٰ: نزدیکان - خویشاوندان (جمع أقرب)
معنی رُحْماً: از نظر رَحِم ( در عبارت "أَقْرَبَ رُحْماً " منظور ازجمله نزدیکتر از او از نظر رحم باشد این است که از او بیشتر صله رحم کند ، و بیشتر فامیل دوست باشد ، و به همین جهت پدر و مادرش را وادار به طغیان و کفر نکند )
معنی وَرِیدِ: رگ گردن (کلمه ورید به معنای رگی است که از قلب جدا شده و در تمامی بدن منتشر میشود ، و خون در آن جریان دارد . بعضی هم گفتهاند : به معنای رگ گردن و حلق است . در عبارت "وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ ﭐلْوَرِیدِ"آن را به طناب تشبیه کرده است)
معنی یَدْعُونَ: می خوانند - صدا می زنند - دعوت می کنند - می طلبند (دعاء و نیز کلمه دعوت به معنای معطوف کردن توجه و نظر شخص دعوت شده است به سوی چیزی که آن شخص دعوت شده و این کلمه معنائی عمومیتر از کلمه نداء دارد ، برای اینکه نداء مختص به باب لفظ و صوت است ، ولی دعاء ...
ریشه کلمه:
قرب (۹۶ بار)
[ویکی اهل البیت] اقرب (اسم الله). این صفحه نیاز به ویرایش دارد
لفظ (الأقرب) در قرآن یازده بار آمده و در دو مورد خدا با آن توصیف شده است. چنان که می فرماید:
(...وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الوَریدِ).(ق/16)
«ما به انسان از رگ گردن نزدیک تریم».
(وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْکُمْ وَلکِنْ لا تُبْصِرُونَ). (واقعه/85)
«ما به محتضر از شما نزدیک تریم و لیکن نمی بینید».
مفسران اقرب بودن خدا را نسبت به انسان، اقربیت از نظر علم و قدرت صفحه 149
گرفته اند، یعنی علم او محیط بر همه موجودات است. قطعاً به انسان از رگ گردن و به محتضر از اطرافیان او نزدیکتر است، در حالی که با توجه به آیات دیگر باید گفت اقربیت او به انسان، اقربیت از نظر ذات ووجود او است; لکن نه به نحو مکانی، بلکه به نحو قیّومی که اجمال آن را در تفسیر هو الأوّل والآخر آوردیم، اکنون نیز به گونه ای توضیح می دهیم.

معنی کلمه اقرب در ویکی واژه

نزدیک

جملاتی از کاربرد کلمه اقرب

چو نحن اقربم معلوم آمد دگر خود را بنپرستم من امروز
کقوله: «ذلِکَ رَجْعٌ بَعِیدٌ» ای لا رجع اصلا. فلمّا کان نفع الصّنم بعیدا علی معنی انّه لا نفع فیه اصلا، قیل ضرّه اقرب لانّه کائن، و امّا اللّام فهی لام قسم و من فی موضع النصب، تأویله. یدعوا بعزّتی معبودا ضرّه اقرب من نفعه. «لَبِئْسَ الْمَوْلی‌» ای لبئس النّاصر الصّنم، «وَ لَبِئْسَ الْعَشِیرُ» الصّاحب و الخلیط، و العرب تسمّی الزوج عشیرا لاجل المخالطة.
هرگز کسی غریب نبوده است همچو تو بالله غریب و بی کس و بی اقربا تویی
مفعول مفاعیل فاعلات با بحر خفیف انسب است و اقرب
آیدا محمدخانی در هفدهمین جشنواره‌ی بین‌المللی فیلم کودکان و نوجوان در اصفهان به‌همراه مهدی باقربیگی، باران کوثری، رضا داوودنژاد و شاهد احمدلو یکی از اعضای هیأت داوران در بخش مسابقه سینمای ایران بود.
همهٔ اغوزها از آذربایجان مراجعت نکرده و عده‌ای در منطقه ماندند. احتمالاً این عده در ارومیه ساکن بودند. اغوزهای تحت امر دانا که در ارومیه مانده بودند، بعد از خروج از شهر به ارامنه حمله کرده عدهٔ زیادی را کشتند یا اسیر نمودند و غنایمی به دست آوردند. کردهای هذبانی تحت امر ابوالهیجا که ساکن حوالی ارومیه بودند، به جنگ با اغوزها پرداختند. اغوزها بعد از غارت روستاهای کردها عدهٔ زیادی از آنان را کشتند. سکونت اغوزها در ارومیه و دادن شهر به عنوان تیول به آنان می‌باید در ارتباط با ازدواج فرمانده اغوزها با یکی از اقربای وهسودان، حاکم آذربایجان، صورت پذیرفته باشد. چون ابوالهیجا رئیس کردهای این منطقه با وهسودان عداوت داشت.
روزی که از مدینه برون می نهاد پای از خانمان گذشته و از اقربا گذشت
یکی: مشاهدت قرب و صعود از علم و مطالعت جمع، و این معرفت خاص الخواص است. اما از قرب عبارت بهتان است و نحن اقرب الیه من حبل الورید. کی در حقیقت قرب حزاز قریب نماند که عقل و علم را دران راه نیست، و در نحن اقرب جز از قرب چیست؟‌که بهر چه غایت نهی ازان نزدیکترست. پس عبارت ببرید.
اقرب و اقوی یک اصطلاح فقهی در شیعه است و به معنای فتوا است که مقلّد در آن حق رجوع به مجتهد دیگر را ندارد، بلکه باید به رأی همان مجتهد عمل نماید.
و متعلقان و اقربا این ضعیف را که به شهر ری بودند بیشتر شهید کردند.
و فی الخبر عن عقبة بن عامر الجهنی یقول: سمعت النّبیّ (ص) یقول: «انّک لن تقرأ بسورة احبّ الی اللَّه و لا اقرب عنده من قل اعوذ برب الفلق فان استطعت ان لا تدعها فی صلاة فافعل».
بگفتا حاضر آنشاه مجید است که بر ما اقرب ازحبل وریدست
این روستای تاریخی زادگاه شیخ ملاقربانعلی ارقینی می باشد. او یکی از علمای طراز اول ایران و از مبارزین انقلاب مشروطیت بود. مرقد وی در شهر کاظمین کشور عراق قرار دارد.
روی ان رجلا و امرأة فی ایام سلیمان بن داود اختصما فی ولد لهما اسود فقالت المرأة هو منک و ابی الرجل، فقال سلیمان هل جامعتها فی المحیض؟ قال نعم، قال هو لک و انما سوّد اللَّه وجهه عقوبة لفعلکما، قال ابن کیسان فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللَّهُ الآیة... یعنی لا تأتوهن صائمات و لا معتکفات، و لا محرمات، و اقربوهن و غشیانهن لکم حلال.
اقرباط یک منطقهٔ مسکونی در افغانستان است که در ولسوالی بامیان در ولایت بامیان واقع شده‌است.