اقتصاد نهادگرا

معنی کلمه اقتصاد نهادگرا در فرهنگستان زبان و ادب

{institutional economics} [اقتصاد] اقتصادی که در آن توجه اصلی معطوف به شناخت روند تحولات و نقش نهادها در شکل دهی به رفتار اقتصادی است

معنی کلمه اقتصاد نهادگرا در ویکی واژه

اقتصادی که در آن توجه اصلی معطوف به شناخت روند تحولات و نقش نهادها در شکل‌دهی به رفتار اقتصادی است.

جملاتی از کاربرد کلمه اقتصاد نهادگرا

مخالفت با اندیشه اقتصاد بازار در نوشته‌ها و تحلیل‌های رهبران اقتصاد نهادگرایی ایرانی مشهود است. به عنوان مثال فرشاد مومنی در تحلیل سیاست‌های اقتصادی دولت‌ها در دهه ۶۰ شمسی در ایران که اقتصاد را به سمت یک الگوی شبه مارکسی از اقتصاد می‌برد و در توصیف افراد مخالف این سیاست‌ها که بعضا خواهان احترام به مالکیت خصوصی و برقرار اقتصاد بازار آزاد بودند چنین می‌گوید: «جدی ترین منتقدان سیاست های اقتصادی دوران جنگ را رباخواران، سوداگران و دلالان تشکیل می دادند و بزرگترین حامیان آن، تولید کنندگان بودند؛ اما در طی ۲۵ سال گذشته که اقتصاد ما هموراه با فراز و نشیب همراه بوده برعکس این مسئله صادق شده است.»
یکی از گونه‌های نهادگرایی، اقتصاد نهادگرایی جدید نام دارد که از اواخر قرن بیستم پدید آمد و پیشرفت‌های اخیر اقتصاد نئوکلاسیک را با نهادگرایی ادغام کرد. از زمان انتشار کتاب بنیان‌های حقوقی سرمایه‌داری در سال ۱۹۲۴ توسط جان کامونز، حقوق و اقتصاد به یکی از موضوعات عمدهٔ اقتصادی تبدیل شد. از آن زمان تاکنون، اختلاف نظرهای زیادی دربارهٔ نقش قانون (به عنوان یک نهاد رسمی) در رشد اقتصادی وجود داشته است. اقتصاد رفتاری نیز یکی دیگر از ویژگی‌های متمایز اقتصاد نهادگرایی است که اساس آن را یافته‌های روان‌شناسی و علوم شناختی تشکیل می‌دهند (به جای فروض خام دربارهٔ رفتار اقتصادی افراد).
کلارنس ادوین آیرس (۱۹۷۲–۱۸۹۱) به عنوان متفکر اصلی مکتب اقتصاد نهادگرایی تگزاس شناخته می‌شود. آیرس نظرات تورستاین وبلن دربارهٔ «دیکوتومی تکنولوژی و نهادها» گسترش داد و جنبه‌های بدیع ساختارهای اقتصادی را متفاوت از جنبه‌های موروثی این ساختارها معرفی کرد. وی ادعا داشت که تکنولوژی همواره یک قدم جلوتر از نهادهای فرهنگی-اجتماعی است.
نهادگرایان ایرانی یا حلقه علامه، محفل علمی اقتصاددانان نهادگرا در اقتصاد ایران است که جریانی از اقتصاد نهادگرایی هستند که منتقد اقتصاد بازار و حذف تصدی گری دولت و مداخله در بازارها می‌باشند. این جریان فکری معتقد است هرگونه اصلاح سیستمی در اقتصاد از درون نهادهای اجتماعی باید صورت بگیرد. برای سپردن اقتصاد به دست بازار نیز، ابتدا باید مقدمات نهادی آن (با هدف شکی‌گیری بازار کنترلی یا نابازار) شکل بگیرد. به همین منظور نقش دولت را نیز بسیار کلیدی ارزیابی می‌کنند. اما نه دولتی که چپ‌گراها می‌گویند؛ بلکه دولتی که نقش توسعه ای دارد و بازی ساز است تا بازیگر.
مخالفان نهادگرایی تأکید دارند که مفهوم «نهاد» به قدری در علوم رفتاری مهم و ضروری است که استفاده از به عنوان یک کلمهٔ تخصصی در یک مکتب خاص، احمقانه است. همچنین دشوار بودن درک مفهوم «نهاد»، باعث به وجود آمدن یک اختلاف نظر بی‌پایان و گیج‌کننده شده است، دربارهٔ این که کدام دانشمندان «نهادگرا» هستند و کدام نیستند؛ یک اختلاف نظر مشابه هم دربارهٔ هستهٔ اساسی تئوری نهادگرایی وجود دارد. به بیانی دیگر، اقتصاد نهادگرایی به این دلیل خیلی مورد توجه قرار گرفته است که هر کسی برداشتی متفاوت از معنای آن دارد و در نهایت، موجب می‌شود که این شاخهٔ اقتصاد هیچ معنای خاصی نداشته باشد.
اگرچه زبان علمی گونه نهادگرایی ایرانی به گفته برخی تاکنون به صورت واضح تشریح نشده ولی از طریق مطالعه موردی می‌توان به مبانی فکری و نظری این گرایش از اقتصاد نهادگرایی دست یافت.
به سبب آن که عمده افراد شاخص پیرو گرایش اقتصاد نهادگرایی ایرانی در دانشگاه علامه طباطبایی تحصیل یا تدریس کرده بودند، این اقتصاددانان با عنوان طیف علامه شهرت یافتند. این گروه شامل نهادگرایان وابسته به احزاب چپ خارج نشین ایرانی نمی‌شود و از نظر گرایش سیاسی عمدتاً نزدیک به جناح اصلاح طلبان سنتی می‌باشند. در حال حاضر مؤسسه مطالعاتی «دین و اقتصاد»، وابسته به مصطفی عالی‌نسب و فرشاد مؤمنی، بخشی از این حلقه فکری را دور هم جمع کرده است.
رنانی عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان است. او در مصاحبه با دوماهنامه چشم‌انداز ایران گفته در حوزه اقتصاد، دیدگاه‌های اقتصاد نهادگرایی جدید را بیشتر می‌پسندد و معتقد است در آینده نه چندان دور این مکتب به نظریه مسلط در اقتصاد تبدیل خواهد شد. او اما در حوزه سیاست با دیدگاه هایک موافق است و در حوزه نظریه اجتماعی نیز علاقه‌مند و مبلغ نظریه سرمایه اجتماعی است.
جان کامونز (۱۹۴۵–۱۸۶۲) با انتشار کتاب اقتصاد نهادگرایی در سال ۱۹۳۴، اندیشهٔ اساسی خود را مطرح کرد. از نگاه او، اقتصاد شبکه‌ای از ارتباطات بین افراد است که خود این افراد انگیزه‌هایی متفاوت از هم دارند. مونوپولی‌ها، شرکت‌های بزرگ، مذاکرات اتحادیه‌های کارگری، و چرخه‌های تجاری بی‌ثبات در اقتصاد وجود دارند. با این وجود، همهٔ آن‌ها در از بین بردن اختلاف نظرهایشان، انگیزهٔ مشترکی دارند.