اقانیم

معنی کلمه اقانیم در لغت نامه دهخدا

اقانیم. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ اقنوم. ( ناظم الاطباء ). و اقنوم کلمه سریانی است بمعنی شخص و اصل. ( یادداشت مؤلف ).
- اقانیم ثلاث ؛ اب و ابن و روح القدس.

معنی کلمه اقانیم در فرهنگ معین

( اَ ) [ معر. ] ( اِ. ) جِ اقنوم .

معنی کلمه اقانیم در فرهنگ عمید

= اقنوم
* اقانیم ثلاثه: [قدیمی] در مسیحیت، اَب، ابن، و روح القُدُس، سه اقنوم.

معنی کلمه اقانیم در فرهنگ فارسی

جمع اقنوم به معنی شخص، اصل و سبب چیزی
جمع اقنوم یا اقانیم ثلاثه .

معنی کلمه اقانیم در ویکی واژه

جِ اقنوم.

جملاتی از کاربرد کلمه اقانیم

خاقانیم به جان بند در ششدر فراقت مهره کجا نهم که گشاد دری ندارم
من که خاقانیم این مایه صفا یافته‌ام که به دل در حق بدخواه شدم نیکی خواه
من که خاقانیم ز خوان فلک دست شستم که نیست پس خوردی
هم‌چو این خامان با طبل و علم که الاقانیم در فقر و عدم
نه خاقانیم نام گم کن مرا که شد نام و ننگی که من داشتم
من که خاقانیم به منت شاه پشت خم کرده‌ام ز بار عطا
خاقانیم نه والله سیمرغ نیست هستم پس هست و نیست گیتی یکسان چرا ندارم
در کتاب فرهاد، عقیدهٔ تثلیث به‌گونه‌ای ابتدایی مورد اشاره قرار گرفته‌است. در درودها و شکرگزاری‌های پایانی و اعتراف به اصول ایمان، از پدر و پسر و روح‌القدس نام برده شده‌است. اما او هیچ اشاره‌ای به، تمایز «شخصیت‌ها» یا اقانیم تثلیث، برابری و همذاتی آنان نکرده‌است.
من که خاقانیم از خون دل تاجوران می‌کنم قوت و ندانم چه عجب نادانم
من که خاقانیم به دست عنا چون خیال مشعبدم دریاب
نه خاقانیم گر همی عزم تحویل مصمم از این کلبهٔ غم ندارم