افکن.[ اَ ک َ ] ( نف مرخم ) آنکه بیفکند و بیندازد. ( ناظم الاطباء ). مخفف افکننده. این کلمه با کلمات دیگر ترکیب شود و صفت مرکب سازد چون : ببرافکن ، پلنگ افکن ، پی افکن ، بازافکن ، پرتوافکن ، بارافکن ، پرافکن ، دودافکن ، روزافکن ، زیرافکن ، اسب افکن ، دست افکن ، درخت افکن ، سایه افکن ، شورافکن ، شیرافکن ، شعله افکن ، خشت افکن ، ددافکن ، اژدرافکن ، عدوافکن ، خصم افکن ، مردافکن ، کمندافکن ، شعاع افکن ، فروغ افکن ، شکارافکن ، گردافکن ، کفک افکن ، کف افکن ، نورافکن ، هزبرافکن ، نفطافکن ، گرگ افکن ، عدوافکن ، آسان افکن ، صوفی افکن ، یل افکن ، دشمن افکن ، پهلوان افکن ، بیخ افکن ، صیدافکن ، مهرافکن ، تیرافکن ، طنین افکن ، حاسدافکن ، حریف افکن ، باره افکن. چنانکه در ترکیبات زیر: - بارافکنی ؛ وضع حمل. زائیدن : چو تنگ آمدش وقت بارافکنی برو سخت شد درد آبستنی.نظامی.- بیخ افکن ؛ چیزی که از بیخ و بن براندازد. ( ناظم الاطباء ). - پلنگ افکن ؛ شجاع. زورمند. پلنگ افکننده. کشنده پلنگ : چو دیدش پلنگ افکن و پیلتن.سعدی.گروهی پلنگ افکن و پیلزور در آهن سر مرد و سم ستور.سعدی.- پیل افکن ؛ آنکه پیل را بر زمین کوبد. شجاع. نیرومند. کسی که بر پیل پیروز شود : هیون بر وی افکند پیل افکنی سوی پیل تن شد چو اهریمنی.نظامی.ز بیداد کوپال پیل افکنان فلک جامه در خم نیل افکنان.نظامی.جوانان پیل افکن شیرگیر.سعدی.- دشمن افکن ؛ خصم افکن. از میان برنده دشمن : دل روسیان از چنان زور دست بر آن دشمن دشمن افکن شکست.نظامی.- دلیرافکن ؛افکننده دلیر. زورمند. آنکه بر دلیر پیروز شود : بترس ار چه شیری ز شیرافکنان دلیری مکن با دلیرافکنان.نظامی.- سنگ افکن ؛ کسی که سنگ بیندازد. ( از ناظم الاطباء ). - شیرافکن ؛ شجاع. نیرومند. آنکه بر شیر پیروز شود : اگر شیر گور افکند وقت زور تو شیرافکنی بلکه بهرام گور.نظامی.بترس ارچه شیری ز شیرافکنان دلیری مکن با دلیرافکنان.نظامی.- عقاب افکن ؛ آنکه عقاب بیفکند. شکننده و از میان برنده عقاب. زورمند : بسی خون گرو کرده در گردنش
معنی کلمه افکن در فرهنگ عمید
۱. = افکندن ۲. افکننده (در ترکیب با کلمۀ دیگر ): پرتوافکن، سنگ افکن، شیرافکن، مردافکن.
معنی کلمه افکن در فرهنگ فارسی
( اسم ) در کلمات مرکب بمعنی افکننده آید : مرد افکن کوه افکن شیر افکن پرتوافکن.
جملاتی از کاربرد کلمه افکن
چون به بام حسن میزند علم، ماه را پس پرده میبرد چون به باغ ناز مینهد قدم، سرو را سرافکنده میکند
قد بالای تو را مرگ چو از پا افکند زندگی را چو هیولای بلا کرده به چشم
چندی پس از مناقشات انتخابات ۸۸ در یکی از سخنرانیهایش در مسجد میرزا موسی ضمن «مبهم و تفرقهافکن» خواندن شعار «مرگ بر ضد ولایت فقیه»، حذف آن را شرعاً لازم دانسته و معتقد است:
مأموران حکومتی پس از آن در تعقیب تنها پسرش، میرشمس الدّین محمّد، بودند که وی مخفی شده و به وسیله بعضی از دوستان از یزد فرار میکند و در آذربایجان رحل اقامت می افکند و با میانجیگری سلطان ابوسعید وسایل آزادی پدرش را از سیاهچال خورمیز فراهم مینماید.
این نکته باعث تاسف است که برخی افراد بهجای اینکه برای فساد بزرگی که صورت گرفتهاست، از مردم عذرخواهی کنند و بگویند چه زمینهای بوده که موجب این مسئله شدهاست و همچنین در معرفی افراد خاطی و ارائهٔ اسناد، به قوه قضاییه کمک کنند، به فرافکنی اقدام و در مصاحبههایشان ادعا میکنند که همهٔ مظنونان را شناسایی کردهاند. محسنیاژهای تصریح کرد: از مدیران بانک مرکزی، ملی، صادرات و وزارت اقتصاد و دارایی که ادعا میکنند متهمان را شناسایی کردهاند، سؤال دارم که آیا در این مدت گزارشی به مقامات قضایی استان خوزستان ارائه کردهاند؟ وی با بیان اینکه در این مدت ۴۳ روز هیچ گزارش رسمیای از سوی این مراجع به دادگستری استان خوزستان نرسیدهاست وی از دستگیری ۱۹ نفر در ارتباط با این پرونده خبر داد.
در این روز نیز بمباران شهرهای شمالی ایران، بهوسیله بمبافکنهای شوروی بسیار شدید انجام شد.
کمند دلیری یکی برگشاد درافکند بر دست و پایش چو باد
خواجه چون افکنده خوان نزدیک و دور حظ و بهره برده زانجا بیدرنگ
ستمگر کشی و دیگر شکلهای ترور هرچند معمولاً در چارچوبی از وحشتافکنی (تروریسم) انجام میشوند، اما میان آنها و تروریسم تفاوتهای ماهوی مهمی وجود دارد.
احمد بن یحیی بلاذری نویسنده مورخ و نویسنده کتاب فتوح البلدان مینویسد: مردمان طبری همه جنگی و دلیرند، معاویه ده هزار مرد به سپاه مصقله افزود، دشمنان با وی حیله کردند و چنان وانمود کردند و چنان وانمودند که هیبت وی بر دلهایشان نشسته است تا مصقله سپاه را به درون طبرستان آورد و چون نزدیک گذرگاههای کوهستان رسید، طبریان در آنجا کمین کرده بودند پس سنگهای کوهسستان را بر سر ایشان افکندند چنانکه آن لشکریان همه هلاک گردیدند.
آن بت دلجوی را بین کز دو زلف کافرش حلقه ای در گردن باد صبا می افکند
چو مطرح ارچه که افکنده ایم و پی سپریم به پشتی تو چو مسند شویم سینه فراز
از حجاب عشق بودم حلقه بیرون در زلف او هر چند دستم در میان افکنده بود
فرش های نفیس افکندند نطعهای عجب پراکندند
و اگر رگ بزرگ است بُباید کافتیدن تا رگ به دید آیذ و آنگاه با ریسمان خیش باید آن را بستن و اگر از شریان است علاج وی گسستن رگ است که باید صناره [قلاب] به رگ افکنی و برپیچی تا بگسلد و باز داغ کنی به آتش تا خون بایستد.
مرغ گویا گشت مطرب گفته ی خواجو بگوی باد شبگیری بر آمد باده در ساغر افکن
ساقی تذرو رنگ به طوق غبب چو کبک طوق دگر ز عنبر سارا برافکند
فرماندهی راهبردی هوایی نیروی هوایی ایالات متحده از سال ۱۹۴۹و در طی سال ۱۹۵۰، اف-۸۶ را به خدمت گرفت. این جنگندهها در بال هوایی (یگان) ۲۲ بمب افکن، بال اول جنگنده و بال اول رهگیر به کار گرفته شد.
این شکاری بمبافکن برای حمله به هدفهای ویتنام شمالی جای خود را به اف-۱۰۵ ثاندرچیف داد و محدودهٔ عملیاتی آن در جنگ ویتنام محدود به ویتنام جنوبی برای درگیریهای نزدیک هوایی میشد تا این که جنگندهٔ کارآمدتر ای-۷ کورسر۲ جایگزین آن شد. اف-۱۰۰ در کشورهای دیگر عضو ناتو و بعضی از کشورهای متحد آمریکا نیز به خدمت گرفته شد.
دستنویسهای قبطی بسیاری در سال ۱۹۳۰ میلادی در مصر کشف شد. از طریق این متون، آگاهی دربارهٔ مانی و مانویت افزایش یافت. متون قبطی روشنایی بیشتری بر بسیاری از سنن مربوط به زندگی و مرگ مانی افکند. از میان این دستنویسها، سه کتاب مواعظ، کفالایا و مزامیر منتشر شدهاست.