افعی. [ اَ عا / اَ ] ( از ع ، اِ ) قسمی است از مار بغایت زهرناک و گویند که افعی از دیدن زمرد کور میگردد. ( کنز از غیاث اللغات ).نوعی از مار سیاه که بغایت زهرناک و بزرگ باشد. ( آنندراج ). مار بزرگ. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). نوعی از مار خبیث. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). ماری است که زهرش فوراً خواهد کشت و در عربی آنرا فحیح گویند. ( قاموس کتاب مقدس ). نام ماری است که بیقصد بکشد و چون نظر وی بر زمرد افتد دیده او بطرقد. ( شرفنامه منیری ). مار ماده. ( مهذب الاسماء نسخه خطی ). ج ، اَفاعی. ( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). مار گرزه. ( دستور ). تیرمار. مار گرزه. مهین مار. مار قتال. ماری ماده و خبیث. حنش. ازده و در تداول فارسی زبانان افعی است بکسر عین. ( یادداشت مؤلف ).نوعی است از مار که طبیعت آن گرم و خشک و مجفف است.مقدار شرب آن سه مثقال و چون گوشت آنرا بپزند و بخورند فضولات بدن بپوست روی آورد و چشم تیزبین شود و حواس و جوانی حفظ کند و معده را تقویت کند و برای درد عصب و خنازیر و جذام نافع باشد. ( از بحر الجواهر ). - امثال : العصا من العصیة والافعی بنت الحیة ؛ والعرب ترید ان الامرالکبیر محدث عن الامر الصغیر. ( البیان والتبیین ج 3 ص 28 ). و رجوع به افعی [ اَ ] شود. || بویهای خوش. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || ( اِخ ) پشته ایست مر بنی کلاب را. ( منتهی الارب ). افعی. [ اَ ] ( از ع ، اِ )همان افعی با الف مقصوره است که در فارسی بکسر عین خوانند. مار بزرگ خبیث. شیبا. ( ناظم الاطباء ). نوعی مار سمی خطرناک که در سنگلاخها بین خار و خاشاک یافت شود. در دهان این مار علاوه بر دندانهای کوچک تغذیه ای دو دندان قلاب مانند در آرواره بالا وجود دارد که بطرف عقب دهان خمیده است. درون این قلاب مجرایی است که بغده زهر راه دارد. ( فرهنگ فارسی معین ) : مار یغنج اگرت دی بگزید نوبت مار افعی است امروز.شهید ( از حاشیه فرهنگ اسدی ).طفل را چون شکم بدرد آمد همچو افعی ز رنج او برپیخت گشت ساکن ز درد چون دارو زن بماچوچه در دهانش ریخت.پروین خاتون ( از حاشیه فرهنگ اسدی ).کشی افعی و بچه اش پروری به دیوانگی ماند این داوری.فردوسی ( ؟ ).چرا مغز پلنگ نر همی افعی شود در سر
معنی کلمه افعی در فرهنگ معین
( اَ ) (اِ. ) نوعی مار سمی خطرناک که در دهانش علاوه بر دندان های کوچک تغذیه ای دو دندان قلاب مانند در آروارة بالا وجود دارد که به طرف عقب دهان خمیده است . درون این قلاب مجرایی است که به غدة زهر کشنده راه دارد.
معنی کلمه افعی در فرهنگ عمید
نوعی مار بزرگ، قوی، و زهردار، دارای سر پهن و گردن باریک به رنگ سیاه مایل به زردی یا سرخی که انواع گوناگون دارد، مار بزرگ.
معنی کلمه افعی در فرهنگ فارسی
( اسم ) نوعی مار سمی خطرناک که در سنگلاخها بین خارو خاشاک یافت شود . در دهان این مار علاوه بر دندانهای کوچک تغذیه یی دو دندان قلاب مانند در آروار. بالا وجود دارد که بطرف عقب دهان خمیده است . درون این قلاب مجرایی است که بغد. زهر راه دارد . جمع : افاعی . همان افعی با الف مقصوره است که در فارسی بکسر عین خوانند .
معنی کلمه افعی در دانشنامه عمومی
افعی ( نام علمی: Vipera ) نام یک سرده از تیره گرزه ماران است.
معنی کلمه افعی در دانشنامه آزاد فارسی
اَفعی (asp) نوعیاز مارهای سمی، شامل Vipera aspis در جنوب اروپا. از وابستگان مار جعفری (افعی) و کبرای مصری Naja haje است. این جانور به طور متوسط طولی حدود ۶۰ سانتی متر، بدنی کلفت، سری مثلثی و مشخصاً V شکل دارد و اغلب علایمی زیگزاکی در پشت آن دیده می شود. کلئوپاترا، ملکۀ مصر، برای خودکشی از افعی استفاده کرد. از جنس Vipera، شش گونۀ مختلف در ایران نیز شناسایی شده است که عبارت اند از افعی خالدار، افعی زنجانی، افعی لطیفی، افعی راده، افعی کردستانی، و افعی البرزی. مار جعفری از جنس Echis در این خانواده رده بندی شده است. نیز ← مار_
معنی کلمه افعی در ویکی واژه
vipera نوعی مار سمی خطرناک که در دهانش علاوه بر دندانهای کوچک تغذیهای دو دندان قلاب مانند در آروارة بالا وجود دارد که به طرف عقب دهان خمیده درون این قلاب مجرایی است که به غدة زهر کشنده راه دارد.
جملاتی از کاربرد کلمه افعی
وی در مقبرهٔ از پیش تعیین شده در گورستان امام شافعی به خاک سپرده شد.
جز که تو زنده به مرده ز جهان کس نفروخت مار افعی بخریدی بدل ماهی شیم
شافعی گفت: جمله علمای عالم عیال ابوحنیفه اند در فقه.
کُردهای ایران، به مردم مناطقی از ایران گفته میشود که کُردزبان میباشند. کُردها پس از فارسیزبانان و آذربایجانیها، سومین گروه قومی عمده در ایران بهشمار میآیند که در سه استان عمدتاً کُردنشین کرمانشاه، کردستان، ایلام و بخشهای کُردنشین آذربایجان غربی و خراسان شمالی ساکن میباشند. کُردها با جمعیتی حدوداً ۷ تا ۸٫۵ میلیون نفری، ۱۰ درصد از باشندگان ایران را تشکیل میدهند. بیشتر کُردهای ایران پیروی مذهب تسنن شافعی هستند اما در استانهای کرمانشاه و ایلام بیشتر کُردها پیروی مذهب تشیع میباشند.
مختصرها، حاشیهنوشتهها و برخی نثرهایی از او در تفسیر و فقه شافعی برجای مانده است.
احمد حسن الزَّیّات (۲ آوریل ۱۸۸۵ - ۱۲ مه ۱۹۶۸) نویسنده و روزنامهنگار مصری بود. مجلهٔ الرساله را در سال ۱۹۳۳ بنیان نهاد و نویسندگان بزرگی مانند طه حسین و احمد امین و مصطفی صادق رافعی را مجذوبش نمود. بر تقویت جنبش ادبی نوین مصر و دیگر کشورهای عربی تأثیری برجسته گذاشت. آثار او «تاریخ الأدب العربی»، «فی أصول الأدبی» و «وحی الرساله».
افعی گومپرشت در بخشهایی از چین، لائوس، میانمار، تایلند و ویتنام یافت میشود.
ایرانیها در نبردهای هوایی ۱۸۰ روز اول جنگ پیروزیهای چشمگیری داشتند اما فرماندهی نیروی هوایی ایران پس از آن دستور به عملیات تدافعی داد تا از وارد آمدن خسارات بیشتر به نیروی هوایی ایران جلوگیری کند. جنگندههای ایرانی دستور داشتند که به جای تعقیب و انهدام هواپیماهای عراقی فقط جلوی آنها را بگیرند. در طرف مقابل نیروی هوایی ارتش عراق توانست پس از دو سال خود را بازسازی کند.
چون بدیدی حق به دست شافعی بودی و مالک بدو مینازیدی و در آن وقت خلیفه هارون الرشید بود.
اکثر جمعیت این استان شیعیان زیدی و سنی شافعی هستند.[نیازمند منبع]
بود به دیدۀ افعی مقامِ دشمن تو از آن که تنگ و مَهیبست دیدۀ افعی
چهچه مرغان مست عشقباز همچو افعی گوش او بگرفته گاز
نان آن کس که حقوق نمکت نشناسد قرص افعی بود و سفره ی او حلقه ی مار
افعی فقر گر بزند بر دلت مترس کوراست زهر و مهره به یک جای در دهان
امبیسی ۳ یک شبکه تلویزیونی کودکان متعلق به مرکز پخش خاورمیانه است که در ماهواره عرب ست قرار دارد. این شبکه متعلق به کشور امارات متحده عربی میباشد و در ۸ دسامبر ۲۰۰۴ راهاندازی شد. زبان این شبکه عربی است. این شبکه آموزشی و تفریحی است و برای کودکان بین ۳ تا ۱۳ سال برنامه پخش میکند. مجریان این شبکه دانیه شافعی، اَصاله کامل، عزه زعرور، نبیل ایوب و مهند بخیت است.
دین اکثریت مردم آخکند اسلام است. بیشتر ساکنین روستا سنی و پیرو فقه شافعی هستند.
گنج بی افعی است گنج زنان راحت جان شمار رنج زنان
چه سود از افعیی در پیش کرده که بود آن شوم کار خویش کرده
ابوحفص عمر بن عبدالله شهاب الدین سهروردی فقیه شافعی، از نامدارترین شیوخ تصوف و موسس سلسلهی سهروردیه و شیخالشیوخ بغداد بوده است که میان سالهای ۵۴۲ تا ۶۳۲ قمری میزیسته است و در سالهای میان ۶۲۰ تا ۶۳۲ قمری در بغداد درگذشته و در مقبرهای به نام وردیه دفن شدهاست. او ساکن بغداد بوده و به دربار خلیفه هم رفتوآمد داشته است.
هر مسلمانی که شب عید فطر بیش از قوت خویش و قوت عیال خویش که در روز عید به کار برد چیزی زیادت دارد بیرون سرای و جامه و آنچه لابد بود، بر وی صاغی تمام از آن جنس که می خورده است واجب آید و آن سه من باشد کم سه یک منی و اگر گندم خورده باشد جو نشاید و اگر جو خورده باشد گندم نشاید و اگر از هر جنسی خورده باشد، بهترین بدهد و بدل گندم آرد و غیر آن نشاید به نزدیک شافعی و هرکه نفقه وی بر وی واجب آید، صدقه فطر وی واجب آید، چون پدر و مادر و فرزند و بنده و زکوه بنده مشترک بر هر دو شریک بود و زکوه بنده کافر واجب نبود و اگر زن زکات خویش دهد شاید و اگر شوهر بی دستوری او بدهد روا بود.