افشا

معنی کلمه افشا در لغت نامه دهخدا

افشا. [ اِ ] ( از ع ، اِمص ) آشکارکردگی. فاش کردگی. انتشار. ( ناظم الاطباء ). افشاء. رجوع به افشاء شود : چشم از عوایب زیردستان بپوشند و در افشای جرایم کهتران نکوشند. ( گلستان ).

معنی کلمه افشا در فرهنگ عمید

۱. فاش کردن، آشکار کردن.
۲. پراکنده ساختن.
۳. فاش شدن.

معنی کلمه افشا در فرهنگ فارسی

( مصدر ) آشکار کردن فاش نمودن پدید ساختن : افشائ اسرار .
ماخوذ از تازی آشکار کردگی فاش کردگی .

معنی کلمه افشا در ویکی واژه

rivelazione

جملاتی از کاربرد کلمه افشا

بعد از انتصاب یپرم در مقام رئیس شهربانی تهران، تعداد سربازان ارمنی شرکت‌کننده در عملیات نظامی به نام مشروطه خواهی افزایش یافت زیرا ارمنیان عمدتاً به هنگ تحت امر یپرم خان ملحق شدند تا به حکومت مشروطهٔ نو پا و چهرهٔ نظامی، ارمنی موفق اش خدمت کنند. گفتنی است تعداد زیادی از سربازان ارمنی، احتمالاً دویست نفر به فرماندهی یپرم خان به نیرویی مرکب از چند صد تن بختیاری، مجاهدان و قزاق‌ها پیوستند تا از شورش رحیم، که از پاییز ۱۹۰۹ علیه دولت مشروطه در اردبیل آغاز شده بود، جلوگیری کنند. این شورش به رهبری قربان علی و جهانگیرخان افشار به زنجان نیز سرایت کرده بود.
این الماس در جنگ با هند در سال ۱۷۳۹ میلادی همراه با نادرشاه افشار بوده‌است. دریای نور پس از قتل نادرشاه به نوهٔ او شاهرخ‌میرزا (آخرین پادشاه افشار) رسید و سپس به دست امیر علم خان خزیمه و بعد به محمدحسن‌خان قاجار و بعد به لطفعلی‌خان زند و سر انجام به دست آقامحمدخان قاجار افتاد.
آب‌انبارهای سعیدا مجموعه‌ای از آب‌انبارهاست که در روستای فداغ، واقع در بخش مرکزی شهرستان گراش قرار دارند. بر اساس برآوردها، قدمت این آب‌انبارها به دورهٔ قاجاریه می‌رسد. با این حال، طبق روایات شفاهی نزد ساکنان منطقه، این بناها مربوط به دورهٔ افشاریه است. این مجموعهٔ آب‌انبار در سال ۱۳۹۸ و با شمارهٔ ثبت ۳۲۵۶۸ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌است.
محسن افشانی (زادهٔ ۱۱ فروردین ۱۳۶۸ در روستای وانشان گلپایگان) بازیگر و مجری ایرانی است.
برگرد بناگوش تو خوشبو عرقت چون بر سمن افشانده گلابست بلطف
بادی ز دریغ بر دلش راند آبی ز سرشک بر وی افشاند
در ۱۹ نوامبر ۱۹۵۳، دکتر فرانک اولسون بدون اطلاع یا رضایت او دوز ال‌اس‌دی دریافت کرد. ۹ روز بعد پس از سقوط از پنجره هتل، در شرایط مشکوکی جان باخت. تا قبل از افشای پروژه ام‌کی‌اولترا، علت مرگ اولسون به مدت ۲۲ سال پنهان بود.
در زمینه این گلیم‌ها مانند دیگر دست بافته‌های افشار، از گل‌های تزیینی کوچک وسفید استفاده می‌کنند.
چندان غم دریاست ترا چون ماهی کافشاند لب خشک تو را در دریا
ما رگ ابر بهاران را مکرر دیده ایم خامه صائب به صد معنی گهر افشانترست
به تحریک علی قلی میرزا و به همدستی صالح خان رئیس قراولان و چند تن از امراء قاجار و افشار به اتفاق همهٔ کشیکان سراپردهٔ نادر در خیمهٔ او وارد شدند و در شب ۱۱ جمادی‌الثانی ۱۱۶۰ ه‍.ق او را کشتند.
علی افشاری (دانشگاه پلی تکنیک)، سید مهدی طباطبایی (دانشگاه تبریز)، نیما فاتح (دانشگاه شیراز)، اکبر عطری (دانشگاه علامه طباطیایی)، سید مهدی منوچهری (دانشگاه فردوسی مشهد)، ابراهیم شیخ (دانشگاه شهید بهشتی)، رضا حجتی (دانشگاه تهران) و سیاوش افضلی (دانشگاه گرگان)
درخشان می شود مانند خورشید جبین، از سجده افشانی درین کاخ
ده جزء دهستان افشاریه ساوجبلاغ بخش کرج شهرستان تهران. 32 کیلومتری باختر کرج، 4 کیلومتری جنوب شوسه کرج به قزوین. در جلگه- معتدل- مالاریائی- سکنه 127- شیعه- ترکی و فارسی. قنات و رودخانه کردان، غلات، صیفی، بن‌شن، چغندرقند، انگور، لبنیات- شغل زراعت و گله‌داری. راه مالرو و از هشجرد(هشتگرد کنونی) می‌توان ماشین برد.
قفس تنگ فلک جای پر افشانی نیست یوسفی نیست درین مصر که زندانی نیست
ابر صد بار آبروی خویش را بر خاک ریخت پیش ابر دست تو کاندر در افشانی نشست
سزد در موقف ایثار او درهای پر قیمت اگر لطف تو در زر گیرد این طبع درافشان را
جواد افشار ۲۶ دی سال ۱۳۴۷ در قم زاده شد. او در کودکی با تعزیه خوانی و سپس با تئاتر آشنا شد. در سال ۱۳۶۳ در ۱۶ سالگی نخستین بار کارگردانی را با ساخت یک فیلم کوتاه تجربه کرد. در سال ۱۳۶۹ به دانشگاه صدا و سیما راه یافت با دریافت مدرک کارشناسی کارگردانی فارغ‌التحصیل شد. در ادامه به عنوان دستیار کارگردان در فیلم مسافر ری به کارگردانی داوود میرباقری فعالیت‌های خود را پی گرفت. او در دوران دانشجویی چند فیلم کوتاه ساخت از جمله فیلم کوتاه ۱۶ میلیمتری زنبورک که در جشنواره‌های داخلی و بین‌المللی شرکت کرد و جوایزی کسب نمود. وی در سال ۱۳۷۶ نخستین فیلم بلند داستانی خود را با عنوان پایی برای پرواز ساخت و در سال ۱۳۷۹ نخستین سریالش را با نام غروب بی پایان کارگردانی کرد.
تویی که دامن همت به عرض گاه هنر به روی جمله ملوک جهان برافشانی
گرنه ابرم چرا که بی طمعی برخس و خار گوهر افشانم