افسنطین

معنی کلمه افسنطین در لغت نامه دهخدا

افسنطین. [ اَ س َ ] ( معرب ، اِ ) افسنتین. رجوع به این کلمه شود.

جملاتی از کاربرد کلمه افسنطین

افسنتین، افسنطین، افسنتین کبیر، مروه، کشوثای رومی، خترق، قورت اودی، سینسوس، مجری، ربل، دسیسه، شیح رومی، افسنتین رومی، اسبسنت، سلیسینوس، افنیثون، کمثوثا، گول‌هه‌نگ، واش، افسنتین بحری، شیح، افسنتین صغیر، ابسنتین