افزودن. [ اَ دَ ] ( مص ) علاوه کردن. بیشتر کردن. شماره را بالا بردن. اضافه کردن. ( ناظم الاطباء ). زیاده کردن. ( از آنندراج ). زیاده کردن. بیشتر کردن. ( فرهنگ فارسی معین ). مصدر دیگر افزایش چنانکه ؛ افزودم. بیفزایی. زیادت کردن. فزودن. مزید کردن. مقابل کاستن. مزید کردن. بیش کردن. بزرگ کردن. ضم کردن. منضم کردن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). تکثیر. اکثار. انعام. توفر. توفیر. ازناد. تزنید. ( منتهی الارب ). ارباء.ازدیاد. تزیید. تظلیف. مقابل تقلیل. اضافه. لازم و متعدی هر دو آید. ( از یادداشتهای دهخدا ) : کاش آن گوید که باشد بیش نه بر یکی بر چند نفزاید خره .رودکی.خدایا ببخشا گناه ورا بیفزای در حشر جاه ورا.فردوسی.ببخشید نیمی از آن بر سپاه دگر نیمه بر گنج افزود شاه.فردوسی.پس آن نامه شاه بنمودشان دلیری و تندی بیفزودشان.فردوسی.ببینیم تا رای گردون سپهر چه افزاید و بر که تابد بمهر.فردوسی.بگیتی کدام است با من بگوی که بفزاید از دانشی آبروی.فردوسی.چرا نگویم کو را سخا همی گوید که نام خویش بیفزا و مال خویش بکاه.فرخی.اگرچه من ز عشقش رنجه گشتم خوشا رنجی که نفزاید ملالا.عنصری.خوب دارید و فراوان بستاییدش هر زمان خدمت لختی بفزاییدش.منوچهری.آن روز که من شیفته تر باشم بر تو عذری بنهی بر خود و نازی بفزائی.منوچهری.چون بدار رسید، بجای آورد که پسرش عبداﷲ است. روی بزنی کرد از شریفترین زنان و گفت گاه آن نرسید که این سوار را از این اسب فرودآورید و بر این نیفزود. ( تاریخ بیهقی ص 189 ). سخن سخت دراز می کشد و خوانندگان را ملالت افزاید. ( تاریخ بیهقی ص 190 ). چنان بدانم من جای غلغلیج گهش که چون بمالم بر خنده خنده افزاید.( از فرهنگ اسدی نخجوانی ).بر خوی نیک و عدل و کم آزاری بفزای ، نی که مال بیفزائی.ناصرخسرو.چون یوسف از آب بیرون آمد جمال آن بیفزود و قبای سبز در بر پوشید. ( از قصص الانبیاء ص 68 ). دل رعیت و چشم حشم بدولت تو ببزم و رزم تو بر شادی و نشاط افزود.مسعودسعد.شراب... طعام را هضم کند و حرارت... غریزی را بیفزاید. ( نوروزنامه ). چون یکچندی بر این بگذشت... در اکرام او بیفزود. ( کلیله و دمنه ). اگر خردمندی بقلعه ای پناه گیرد و ثقت افزاید.... البته بعیبی منسوب نگردد. ( کلیله و دمنه ). در تکسیر دوهزار فرسنگ در خطه اسلام افزود. ( کلیله و دمنه مینوی ). برنج در رنج توان افزود، در روزی نتوان افزود. ( اسرارالتوحید ).
معنی کلمه افزودن در فرهنگ معین
(اَ دَ ) ۱ - (مص م . ) زیاد کردن ، بیشتر کردن . ۲ - (مص ل . ) زیاد شدن .
معنی کلمه افزودن در فرهنگ عمید
۱. زیاد کردن، زیاده کردن، بیشتر کردن. ۲. (مصدر لازم ) بیشتر شدن، افزون شدن.
معنی کلمه افزودن در فرهنگ فارسی
(افزود افزاید خواهد افزود بیفزا(ی )افزاینده افزوده افزایش ) ۱ - ( مصدر ) زیاده کردن بیشتر کردن . ۲ - ( مصدر ) زیاد شدن بسیار شدن .
معنی کلمه افزودن در دانشنامه عمومی
افزودن (موسیقی). افزودن ( انگلیسی: Augmentation ) برگرفته از واژه لاتین جدید augmentare به معنای افزایش دادن، در موسیقی غربی و تئوری موسیقی سه معنای متمایز دارد. افزودن یا افزایش، دستگاهی موسیقایی است جایی که ملودی، تم یا موتیفی با شکل و ارزش نت افزوده ای نسبت به آن چه پیش تر رایج بوده، عرضه شود. افزودن همین طور اصطلاحی است طولانی کردن متناسب نت های مستقل با رنگ آمیزی آن ها ( نشان گذاری قدیمی ) ، با استفاده از علامت تناسب یا نشانه گذاشتن با نمادی مانند نقطه کنار نت ها ( نشان گذاری مدرن. ) شکل سوم افزودن، در فاصله ها است. یک فاصله بزرگ یا درست که با نیم پرده کروماتیک وسعت یابد، یک فاصله افزوده خوانده می شود و به این فرایند، افزایش گویند. برای نمونه، پنجم افزوده، یک نیم پرده کروماتیک وسیع تر از پنجم درست است بنابراین یک فاصله افزوده خواهد بود.
معنی کلمه افزودن در ویکی واژه
aumentare زیاد کردن، بیشتر کردن. زیاد شدن.
جملاتی از کاربرد کلمه افزودن
عمر از پی افزودن زر کاسته گیر گنجی به هزار حیله آراسته گیر
اورانیوم با ۹۲ پروتون، سنگینترین عنصر در طبیعت محسوب میشود، اما محققان با افزودن پروتون به هسته اتمی از طریق واکنشهای همجوشی هستهای موفق به تولید عناصر سنگینتر شدهاند.
افزودنی غذایی به مواد شیمیایی و طبیعی که به مقدار کم و به منظور بالا بردن کیفیت، رنگ و طعم و مزه و افزایش ماندگاری غذا به انواع غذا در حین تولید، فراوری، بستهبندی، انبار داری افزوده میشود، گفته میشود.
مبحث افزودنیهای مبحث گستردهای است و امروزه در کشورهای پیشرفته به سختی میتوان بتنی را پیدا نمود که در آن ماده افزودنی استفاده نشده باشد. برای مطالعه بیشتر میتوان به منابع معتبر مراجعه نمود.
دو حال است افزودن و کاستن که اصل اند در فتنه برخاستن
کس ترقی همچو ماه نو نکرد از مهر چرخ کاندران افزودنش کسری در آن مدغم نبود
تحصیل درد دوستی، آن سو ترست از بیش و کم دست از طلب کوته مکن، تا ممکنت افزودنی
افزودنیهایی هستند که زمان گیرش بتن را به تأخیر میاندازند. این مواد در هوای خیلی گرم که زمان گیرش معمولی بتن کوتاه میشود و همچنین برای جلوگیری از ایجاد ترکهای ناشی از گیرش در بتن ریزیهای متوالی مفید میباشند.
اندر نماز عبادت حق است و اندر زکاة خلق با خلق است. معنی زکاة افزودن است و زکاة را بدان نام کردند که سبب افزودن مال است، هر مالی که زکاة از آن بیرون کنند بیفزاید، و شرح آن فیما بعد گفته شود ان شاء اللَّه.
گنج بخشودند و افزودند بر خیل و سپاه ملک بگرفتند و بربستند بر بیگانه راه
طعم دهندهها افزودنیهایی هستند که غذای خاصی از طعم و بوی خاصی دارند و ممکن است از مواد طبیعی یا به صورت مصنوعی ایجاد شود.
سینما شیرین آبادان که با قدمتی هشتادساله یکی از چندین سینماهای آبادان در قبل از انقلاب است. در سال ۱۳۱۰ در دورهٔ پهلوی اول با ظرفیت بیش از ۷۰۰ نفر توسط بخش خصوصی و یک تاجر هندی ساخته شد. سینما شیرین تنها سینمای غیردولتی در آن زمان بود. این سینما در مرکز تجاری شهر آبادان در منطقهٔ امیری خیابان شهید منتظری (شاپور سابق) قرار دارد. پس از جنگ جهانی دوم، با افزودن دو طبقهٔ دیگر به ساختمان، این سینما به بزرگترین سینمای ایران تبدیل شد. سینما شیرین آبادان در تاریخ ۱۷ خرداد سال ۱۳۸۵ به شمارهٔ ۱۵۶۲۶ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
عارفان، از بهر افزودن بجان از هوی و از هوس، کم کردهاند
از جمله از مواد افزودنی بتن میتوان از ژل میکرو سیلیس میکروسیلیکا ژل سیلیکافیوم نام برد همچنین گروت انواع روانکنندهها فایبر نیز از انواع افزودنی بتن میباشند.
با افزودن زبان به زبان غیر جنسیتی ، برخی از نویسندگان ادعا می کنند که این تنها در گروههایی که قبلاً به رفتارهای غیر جنسیتی اختصاص داده شدهاند ، مثر خواهد بود. در مقابل ، اگر سخنرانان به این تغییر اختصاص ندهند ، زبان غیر جنسیتی برای موفقیت تلاش خواهد کرد
پسندیدة عقل بخشودن است که بخشوده در بخشش افزودن است
اشتیگلیتس در افزودن بر اهمیت امور بصری برای قرن بیستم سهم بسزایی داشت و مشروعیت دعوی عکاسی را مبنی بر این که نوعی قالب هنری به معنی کامل کلمه است، به اثبات رساند.
رَبَّنا. خداوند ما لا تَجْعَلْنا فِتْنَةً لِلَّذِینَ کَفَرُوا ما را گمان و شک افزودن کافران مکن. وَ اغْفِرْ لَنا و بیامرز ما را. رَبَّنا خداوند ما.
دیدنش افزودن بی کاستن دیدنش از قبر تن برخاستن
افزودنیهای شبه سیمان بتن یکی از انواع افزودنیهای معدنی بتن طبق آییننامه بتن ایران (آبا) است. این مواد خاصیت پنهان هیدرولیکی دارند و وقتیکه بنحوی مناسب فعال شوند خواص سیمانی پیدا میکنند و نسبت به خاکستر بادی و دیگر مواد پوزولانی شباهت بیشتری به سیمان معمولی دارند.