افادت: فایده دادن، فایده رساندن ، فایده گرفتن ، درفارسی افاده به معنی تکبر وخودبینی وخودنمایی هم گفته میشود ۱ - ( مصدر ) فایده دادن سود رسانیدن ۲ - ( اسم ) تکبر خودبینی . جمع : افادات . یا افاد. کلام . مفهوم سخن معنی آن . فایده گرفتن . کسب فائده کردن
معنی کلمه افاده در ویکی واژه
افادة فایده رساندن، سود دادن. تکبر، خودبینی.
جملاتی از کاربرد کلمه افاده
وکذا ما افاده آن خاتم که نبی بودم و نبود آدم
کمتر کتابی این همه مطالب بیمعنی دارد، ولی در عین حال کمتر کتابی نیز آنها را تا این اندازه خوشایند افاده میکند. آپولیوس همهٔ سبکها را میآزماید و در تکتکشان موفق است. او علاقهٔ وافر دارد که الفاظ را با جناس و سجع بیاراید و در نوشتن از عبارات زیبای عامیانه و زبان مهجور، تصغیرهای عاطفی، و نثر موزون و گهگاه شاعرانه استفاده کند.
از تو سؤالیست بنده را بتفضّل زود جوابش ده از طریق افاده
همیشه تا که کند انّما افاده ی حصر علی مفید ضرر، تا که هست و بهر زیان
کسی که از مطالعه ی دانشهای دینی روی گرداند و اوقات خویش در افاده ی هنرهای فلسفی بگذارند، هنگامی که آفتاب عمرش به لب بام رسد، زبان حالش چنین است.
بنیان افاده مندرس بود بنیاد علوم جمله بر باد
ما را نبود صنعتی از شهری و بومی جز کبر و مناعت، جز ناز و افاده
تو چون افاده نمایی هزار شیخ مفید کشد به دامن خاطر لطیفههای مفاد
کز جودت افاده و تعلیم نیک من شاگرد پا فراز از استاد خویش هشت
حدیثی متواتر است که شمار راویان آن در هر طبقه به حدی باشد که تبانی آنان بر جعل حدیث عادتاً محال باشد و افاده علم به صدور مضمون حدیث از معصوم کند. خبر متواتر به لفظی و معنوی تقسیم شدهاست. متواتر لفظی، خبری است که همه ناقلان، مضمون آن را به یک لفظ نقل کرده باشند و این به ندرت محقق شدهاست. متواتر معنوی، قدر مشترک مضمون چند خبر است و این معنا فراوان تحقق یافتهاست. هر حدیثی که خبر متواتر نباشد خبر واحد است، هر چند سلسله راویان آن بیش از یکی باشد.
رنگین افاده ها و خرافات مضحکت طامات بن هبنقه را ، شکل ثانی است
هلا افادهٔ حکمت بس است قاآنی مپاش در بر سیمرغ دانهٔ ارزن