اغوا. [ اِ ] ( از ع ،اِمص ) مأخوذ از تازی. گمراهی. ضلالت. گمراه کردگی. اضلال. فریب. وسوسه. پند و نصیحت بد. برانگیختگی و تحریک و تحریض بر کارهای بد. ( ناظم الاطباء ). اغواء. گمراه ساختن و رجوع به اغواء شود : محمودیان از دم این مرد [ غازی ] می باز نشد و حیلت و تضریب و اغوا میکردند. ( تاریخ بیهقی ص 230 ). امروز آن را [ قدرخان ] تربیت باید کرد تا... مجاملت در میانه بماندو اغوایی نکند. ( تاریخ بیهقی ). در اغواء و اغراء اوتحریض بر محارست و مغالبت ناصرالدین تضریبی می زد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 197 ). و هر یکی را بر قهر و قمع آن دیگری اغرا کرد و اغوا نمود. ( تاریخ قم ص 8 ). - اغوا کردن ؛ اضلال کردن. گمراه کردن.( یادداشت بخط مؤلف ).
معنی کلمه اغوا در فرهنگ عمید
گمراه ساختن، از راه به در بردن، گول زدن.
معنی کلمه اغوا در فرهنگ فارسی
( مصدر ) از راه بردن گمراه کردن بیراه نمودن . ماخوذ از تازی گمراهی ظلالت گمراه کردگی .
جملاتی از کاربرد کلمه اغوا
اغوای دیو و ذلت آدم به آب رفت سر داده اند سیل محبت به جوی دل
از فیلمهایی که وی در آنها نقش داشتهاست، میتوان به یک داستان عاشقانه، افکار شیطانی و زن اغواگر اشاره نمود.
واشینگتن پست در سال ۱۹۸۷ گزارش داد که «بیشتر غربیهایی که مدتی را در مسکو گذرانده باشند هدف تلاش پرستوها یا کلاغها برای اغوا بودهاند.»
فیلم، داستان مأمور پلیسی در ابتدای قرن نوزدهم را روایت میکند که به همراه پسرش در جستجوی یک کولی، از منطقه والاچیا در رومانی عبور میکنند. کولی متهم است که همسر یکی از اشراف را اغوا کرده است.
در دورهٔ باروک با اینکه رسم خودنمایی و اغوای ناظر متداول شده بود «ولی در آن زمان ساختمان خود را تابع فضای عمومی و بالاتر میدانست و به نفع کلیت از عرض اندام فردی خود داری میکرد. به همین خاطر نه فقط شاهد وحدتی در فضای شهری آن زمان هستیم، بلکه به نظر میرسد که کلیه نماها در یک نمای واحد ذوب شدهاند.»
قالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ اخلصوا العبادة للَّه دون ما سواه ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ یستوجب علیکم العبادة غَیْرُهُ هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ ای خلقکم من آدم و آدم خلق من تراب الارض. و قیل: انشأکم فی الارض. و قیل: انشأکم بنبات الارض. وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فِیها یعنی و استسکنکم فیها، و عمّار الدار سکانها. و قیل: اقدرکم علی العمارة و جعلکم عمّارها، باین قول اسْتَعْمَرَکُمْ مشتق از عمارت است و روا باشد که مشتق از اعمر بود فیکون استعمر و اعمر بمعنی واحد، نحو: استحیاه و احیاه اذا ترکه حیّا، و مثل ذلک استهلکه و اهلکه و استغواه و اغواه.
الاغواط سومین استان کشور الجزایر است.
اغواگر بزرگ در ۱ فوریه ۲۰۲۰ در نتفلیکس منتشر شد.
با توجه به آر ای ۲۰۱۱ بر اساس نتایج سرشماری، جمعیت دائمی اغوانی ۹۸ نفر، و جمعیت کنونی ۶۷ نفر بوده است.։ این روستا به شکل پیوسته ارمنی نشین بوده است.։
آدام جانسون به طور اینترنتی دختری ١۵ ساله را اغوا کرده و در خودروی شخصی خود با او عمل جنسی انجام داده است. گزارش شده که او قربانی را بوسیده و لمس کرده بوده است.قاضی در دادگاه گفت آدام با وجود اینکه میدانسته دختری که با او رابطه جنسی برقرار میکند زیر سن قانونی است، این کار را انجام داده است. او طی حکم دادگاه در مارس ۲۰۱۶ به تحمل ۶ سال زندان محکوم شد که پس از تحمل ۳سال از مدت زمان محکومیتش آزاد شد.
دایه گر طفل را کند اغوا هست مسئول نزد بار خدا
ال همچنین با اسطوره هیتی (با منشأ کنعانی)، اسطوره الکونیرسا و اشیره شناخته می شود. نام ال به الکونیرشاگ تبدیل شدهاست و در آنجا هم همسرش اشیره (هیتی: اسردو) است. این متن همچنین از رقابت بین ال و بعل خبر می دهد. متن تکه تکه آن موجب شدهاست نشود درک کاملی از روایت داشت. در ابتدا اشیره تلاش می کند تا بعل را که پیشنهاد های او را رد می کند، اغوا کند. در مواجهه با این شکست، به بعل نزد ال (الکونیرسا) تهمت می زند و آن دو با هم متحد می شوند تا بعل را مجازات کنند. آنات سپس به کمک بعل می آید. باقی داستان نامفهوم است. در هر صورت این اسطوره توانایی آین را دارد که وجود اسطوره های دیگر مربوط به خدایان کنعانی را در خارج از اوگاریت به ما نشان دهد.
چون یوسف از اخوانش از اغوای توی بس صاحب جاهیم و بقعر چاهیم
ز قم برگشت و عاقل شد ولی حیف که گردش باز اغوا ناصر سیف
آلئوس او را کاهنه معبد آتنا در تگئا کرد و این مقام اقتضا میکرد که آئوگه همیشه دوشیزه بماند. هراکلس هنگامی که به دیدن آلئوس رفت آئوگه را اغوا کرد و آئوگه بعداً پسری به نام تلفوس را به دنیا آورد که او را در معبد مخفی کرد. در پی این آلودگی، سرزمین آنها بایر شد. آلئوس در دلفی علت را جویا شد، و پس از آن که علت را دریافت کودک را در کوه پارتنیون رها کرد. دختر خود را نیز به نائوپلیوس که شاه بود سپرد و از وی خواست که آئوگه را یا غرق کند یا به کنیزی بفروشد. نائوپلیوس آئوگه را در صندوقی گذاشت و به دریا انداخت، اما آئوگه در میسیا به خشکی رسید.
بدنیا میشد او بیشک روانه ازو اغوای شیطان بد بهانه
«تَاللَّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنا» یعنی رسلا الی اممها، «مِنْ قَبْلِکَ» کما ارسلناک الی امّتک بالدّعاء الی توحید اللَّه، «فَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ» الخبیثة و ما کانوا علیه من الکفر باللَّه حتی کذبوا رسلهم، «فَهُوَ وَلِیُّهُمُ الْیَوْمَ» ای قرینهم یتولی اغوائهم و یتبرّأ منهم فی القیامة، «وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ» عذاب النّار فی الآخرة. و قیل «فَهُوَ وَلِیُّهُمُ الْیَوْمَ» یعنی یوم القیامة و اطلق اسم الیوم لشهرته.
اما مذکران سه طایفهاند: یکی آنهااند که فصلی چند از سخنان مصنوع مسجع بیمعنی یاد گیرند که از علم دینی دران هیچ نباشد و زفان بدان جاری کنند و آن نوع برزند و بغرض قبول خلق وجمع مال در جهان میگردند و بصدگونه تصنع و تسلس و شیادگری و بلعجبی پدید ایند تا چگونه مقصود دنیاوی حاصل کنند و بر سر منبر بمدح و مداحی ملوک و سلاطین و امرا و وزرا و صدور و اکابر و اصحاب مناسب و قضاه و حکام مشغول شوند تا بر جای پیغمبر علیهالسلام چندین دروغ و بدعت روا دارند که بگویند و بکنند و بر سر منبر گداییها کنند و از ظالمان مال ستانند و توزیع خواهند تا گاه بود که از درویشان بحکم بستانند به دل ناخوشی و بیشتر آن بود که بریشان زکوه واجب نبود و از مردم زکوه ستانند حرام خورند و حرام پوشند و حکایتهای دروغ افترا کنند و احادیث موضوع و مطعون روایت کنند و گویند حدیثی صحیح است و خلق و جاهای مذموم کنند و بر خوش آمد ایشان سخن رانند و خلق را در بدعت و ضلالت اندازند و گاه بود که تعصبها کنند و فتنهها انگیزند و عوام را بر تعصب اغرا و اغوا کنند.
بجز اغوا خرد باری ندارد ولی با خاصگان کاری ندارد
معرفت ها خام بتراشی برای صید خلق نردهای باژگون بازی به اغوای کسان