اغنی. [ اَ نا ] ( ع ن تف ) غنی تر. ( یادداشت بخط مؤلف ). بی نیازتر. غنی تر. ( ناظم الاطباء ). بی نیاز. ( آنندراج ): اغنی عن الشی من الاقرع عن المشط.اغنی عنه من التفة عن الرفة. ( از یادداشت مؤلف ). اغنی. [ اَ غ َن ْ نی ] ( ص نسبی ) حروف غنه مانند میم و نون. ( ناظم الاطباء ).
معنی کلمه اغنی در فرهنگ معین
( اَ ) [ ع . ] (ص تف . ) بی نیازتر، توانگرتر.
معنی کلمه اغنی در فرهنگ فارسی
غنی تر، بی نیازتر ( صفت ) بی نیاز تر توانگر تر . حروف غنه مانند میم و نون
معنی کلمه اغنی در دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی مَا أُغْنِی: بی نیاز نمی کنم ریشه کلمه: غنی (۷۳ بار)
معنی کلمه اغنی در ویکی واژه
بی نیازتر، توانگر
جملاتی از کاربرد کلمه اغنی
اغنیا مشفق و با عاطفه و پاک سرشت فقرا را نبود بستر و بالین از خشت
نیرینگ یک سخنران پرکار عمومی در این زمان بود که تخمیناً در جریان سالهای جنگ در هر سال حدود ۲۰۰ سخنرانی ایراد میکرد. نیرینگ همچنین یک سری جزوهها را تألیف نمود که توسط دانشگاه راند نشر میشد که یکی از آن دیوانگی بزرگ: موفقیتی برای حکومت اغنیاء آمریکایی است که باعث شد او تحت قانون جاسوسی به اتهام «ممانعت به استخدام و خدمات سربازگیری ایالات متحده» مجرم شناخته شود. این محکومیت در آوریل ۱۹۱۸ اتفاق افتاد اما تا فوریه ۱۹۱۹ – یعنی چند ماه پس از اینکه جنگ در اروپا به پایان رسید – محاکمه نیرینگ و دانشگاه راند آغاز نشد.
تعداد زیادی از اشعار پروین، بیانگر انتقاد پروین از شاهان و ظلم و ستم قدرتمندان است. پروین در شعر «صاعقهٔ ما ستم اغنیاست» «ظلم» را نماد وقاحت و بیشرمی شخص ظالم توصیف میکند. در شعر «ای رنجبر» زحمتکشان را به انقلاب در برابر ستمگران فرا میخواند، در شعر «تیرهبخت» فقر را به تصویر میکشد و در شعر «اشک یتیم» مشروعیت سیاسی دولت را مورد شک و تردید قرار میدهد. از این رو، شعر پروین رنگ و بوی سیاسی نیز به خود میگیرد و چون تعداد اینگونه اشعار در دیوان او زیاد است، بعضی از منتقدان، شعر او را شعر «سیاست و اخلاق» نامیدهاند. البته باید توجه داشت که این اشعار در زمان استبداد رضاشاه با شاعران آزادیخواه، سروده شدهاند.
و گفت: حال فقیر در تواضع بود چون به فقر خویش تکبر کند بر جمله اغنیا در تکبر زیادت آید.
چون غنیمت نمودیم در فقر یافتم فقر و ز اغنیاء گشتم
نکرد اغنی خدنگت با نشانی همانا جز دل ما را نشانه
در زمان حیات پروین اعتصامی، دولت به دانشمندان، علما و بزرگان علم و ادب، مدالهای لیاقت یا نشانهای دولتی اعطا میکرد؛ مدالی که نشانهٔ سپاس و احترام دولت از خدمات علمی و فرهنگی فرد موردنظر است، و سپس دولت آنها را در مراسمی خاص مورد قدردانی قرار میداد. در سال ۱۳۱۵، مدال درجه سهٔ لیاقت به پروین داده شد ولی او این مدال را قبول نکرد. او حتی پیشنهاد رضاشاه را برای تدریس ملکه و ولیعهد نپذیرفت زیرا بهگفتهٔ خودش، اعتقاداتش در مورد ایستادگی در برابر استبداد، به او اجازه نمیداد در چنین مکانهایی حاضر شود. او پس از رد کردن مدال لیاقت، شعر «صاعقهٔ ما ستم اغنیاست» را سرود.
به چنگ اغنیا دامان فقر آسان نمیافتد که چینی خاکگردد تا شود قابل سفالی را
نه تنها اغنیا را چرخ برمیدارد از پستی زمین هملقمههای چرب داندگنج قارون را
باشد از بیخان و مانان برگ عیش اغنیا زندگانی شهر از پهلوی صحرا میکند
مدتی از اغنیا زر میستان پس به درویشان مسکین میرسان
شهان بی سپه و خسروان بی شمشیر ملوک بی حشم و اغنیای بی اموال
قالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِی فیما امرتهم به من التّوبة و الایمان وَ اتَّبَعُوا مَنْ لَمْ یَزِدْهُ مالُهُ وَ وَلَدُهُ إِلَّا خَساراً ای اتّبعوا اغنیاءهم الّذین لا یزیدون بانعام اللَّه علیهم بالمال و الولد الّا عصیانا و نقصانا فی الآخرة قرأ مدنی و شامی و عاصم «و ولده» بالفتح و قرأ الآخرون «و ولده» بضمّ الواو علی الجمع نحو الاسد و الاسد بالضّمّ العشیرة و القوم.